۰ نفر
۱۲ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۰

کاروان آزادی، گر چه به همت جمع کثیری از انسان‌های آزاده جهان به راه افتاد و تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجالس در کشورهای اروپای و عربی در آن حضور داشتند و حتی دیپلمات سابق آمریکایی نیز در میان "اسرا" دیده می‌شود؛ اما در حقیقت با حمایت‌های پیدا وپنهان دولت ترکیه به انجام رسید.

در گذشته ای نه چندان دور، لائیک های اسلام ستیز حاکم بر ترکیه، اسرائیل را به رسمیت شناختند و بدین ترتیب ترکیه نخستین کشور اسلامی بود که همکاریهای استراتژیک با رژیم صهیونیستی را آغاز کرد و در پی آن شاه سابق ایران نیز به پیروی از آنان درآمد. ترکیه به عنوان یکی از مهم ترین اعضای ناتو توانست روابط ارگانیکی باآمریکا برقرار سازد که این امر به نوبه خود حلقه های ارتباط استراژیک با اسرائیل را مستحکم تر می ساخت.

آنچه لائیک های  اسلام ستیز و همچنین شاه سابق ایران ار آن غافل بودند، احساسات و عواطف عظیم ملتهای مسلملن نسبت به مسئله فلسطین و مردم مظلوم آن دیار اشغال شده بود.

 گذر زمان شرایط را به گونه ای درآورد که اسلام گرایان ترکیه بر اریکه قدرت تکیه زنند و از لائیسیته آتاتورک فقط نامی برجا بماند. هر چند که این اسلام گرایان برای توجیه حضور خود در کاخ آتاتورک، ناگزیر گاه از نقاب لائیسیته معتقد به جدائی دین از سیاست بهره می گیرند و گوئی که "تقیه" در برابر دشمنان اسلام را بر خود واجب می دانند. اما عنوان توجه به فلسطین، که به ویژگی اصلی سیاست خارجی ترکیه در چند سال اخیر مبدل شده است، می تواند حاکمان اسلام گرا را در تغییر هر بیشتر شرایط داخلی یاری کند.

نخست وزیر ترکیه که برای استمرار بخشیدن به حضور خود در قدرت که با مخالفت سرسختانه وارثان آتاتورک در سیستم نظامی و قضائی مواجه است، لاجرم باید با افکار عمومی ترکیه همراه باشد. در دوجنگ اسرائیل علیه حزب الله و حماس در سالهای 2006 و 2009 تظاهرات میلیونی مردم استانبول نشاندهنده عمق نفرت مردم ترکیه نسبت به اسرائیل بود.

جالب توجه است که هر دو تظاهرات توسط رقبای اسلام گرای اردوغان - حزب فضیلت ملی به رهبری اربکان- تنظیم و مدیریت شد. البته مواضع دولت اردوغان در هر دو جنگ شرافتمندانه و حق مدارانه بود.

 به نظر می رسد بالندگی افکار عمومی در این کشور اصیل و مسلمان به مراتب مهم تر از مواضع صریح و تند اردوغان علیه اسرائیل - البته در مقیاس کشوری همچون ترکیه  -باشد. ترکها بر این باورند که سلطان عبدالحمید آخرین سلطان عثمانی فقط به دلیل عدم موافقط با واگذاری فلسطین به یهودیان با توطئه انگلیسیها مواجه شد و قدرت خود را از دست داد و سرزمین های عراق، سوریه، لبنان، اردن، مصر و فلسطین از خلافت عثمانی به در رفتند و ترکها سیطره خود بر بالکان را پایان یافته دیدند.
آنها علیرغم تلاش های لائیک های اسلام ستیز در صددند تا به اصل و ریشه خود بازگردند و اینک اردوغان به نماد این خیزش عمومی مبدل شده است و در شعارهای مردم ترکیه "سلطان" خوانده می شود هر چند که در ردای یک نخست وزیر با کت و شلوار غربی به صحنه آمده است.

 حادثه کاروان آزادی شرایط جدیدی را در منطقه به وجود آورده است که شاید بتوان چند مورد از آن را چنین بر شمرد:

1- " کاروان " آزادی مناسبات ترکیه و اسرائیل را وارد مرحله جدیدی کرده است که احتمال بازگشت آن به شرایط سابق بعید می نماید؛ حتی اگر تغییر قابل توجهی درساختار حکومتی ترکیه رخ دهد و اسلام گرایان از قوت کنونی برخوردار نباشند. ریخته شدن خون شهروندان ترک در نبردی نابرابر هیچگاه از یاد و خاطره همه مردم ترکیه پاک نخواهد شد. این سخن اردوغان که گفته است ملت ترکیه در دوستی بسیار صادق و مستحکم اما در دشمنی نیز بسیار سرسخت خواهد بود کاملا قابل توجه است.
2- برخورد شجاعانه شهروندان ترک سرنشین کشتی مرمره به هنگام ورود سربازان لسرائیلی به آن قابل تمجید و توجیه است. احتمالا این نخستین بار است که گروهی بدون سلاح و دست خالی می توانند سربازان اسرائیلی را خلع سلاح کرده و علیه اسرائیل به کار گیرند
3- با شناختی که از افکار عمومی ترکیه وجود دارد به نظر می رسد که محبوبیت اردوغان و حزب اسلام گرای او به نحو قابل توجهی افزایش خواهد یافت، چندی پیش که اردوغان با عبارت one minute اظهارات تندی علیه پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی بیان داشت و جلسه گفتگو با او را ترک کرد، همه نظر سنجیهای صورت گرفته در ترکیه نشان داد که محبوبیت اردوغان بلافاصله 10% افزایش یافته داشته است.
4- کشورهای عربی در تنگنای بیشتری قرار خواهند گرفت. مواضع البته هنوز نه چندان تند اردوغان علیه اسرائیل افکار عمومی جهان عرب را به وجد آورده است. گویی که آن را فرصتی برای بیان احساسات و عواطف فلسطینی خود یافته و از سوی دیگر آن را گویای عدم تحرک جدی و مناسب رهبران خود به شمار می آورند. در این چهارچوب موافقت مصر با بازگشائی گذرگاه رفح که بلافاصله پس از حادثه کاروان آزادی روی داد قابل تحلیل است. البته به شرطی که خدای ناکرده موافقت مصر با بازگشائی گذرگاه رفح تحت فشار اسرائیل و برای کاستن از فشار جهانی علیه آن صورت نگرفته باشد که انشاء الله چنین نسیت و این تصمیم فقط تحت فشار افکار عمومی داخلی مصر و جهان اسلام اتخاذ شده است.
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 66192

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محسن از آلمان DE ۲۱:۴۳ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۲
    0 0
    متاسفانه محصولي را كه ايران كاشته بود تركيه درو كرد.
  • بدون نام GB ۲۱:۳۷ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۳
    0 0
    ساده لوح نباشید.