با ديدن اين عكس به ياد اين ابيات افتادم: هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق، ثبت است بر جریده عالم دوام ما. ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم، ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما. حافظ ز دیده دانه اشکی همی فشان، باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما.
وقتی میره اونور نمیزارند برای مملکتش کاری بکنه نه اینکه نخواد اگرم اصرار کرد یکدفعه میبینید سرطان گرفته. تجربه اش را تا حدودی دارم در ی کشور اروپایی ولی با این تفاوت که من را از ادامه تحصیل منع کردند
نظر شما