ليكن هر چه فكر مي كنم مي بينم ادامه بحث به همان چيزي دامن مي زند كه از آن پرهيز دارم و به همين دليل مدتهاست نه مصاحبه اي در اين زمينه مي كنم و نه سخنراني و ميزگرد و ... را مي پذيرم، از اين روي هر چه فكر كردم ديدم جواب دادنش مصلحت نيست و ترجيح مي دهم كه گذشت زمان همه چيز را-بيش از امروز- روشن كند و مسؤولان امر را به اين نتيجه برساند كه اداره جامعه قبل از چماق به عقل و تدبير نياز دارد و رويارويي با مردم بيش از زور بازو نيازمند استفاده از دل و جان است .
فقط چون برخي در اصل فيلم تشكيك كرده بودند عرض مي كنم كه من از چند طريق از صحت فيلم اطمينان كسب كردم ولي با اين حال خودم در آن پست احتمالات ديگر را براي گرفتن زهر مطلب مطرح كرده بودم. الآن هم مدارك و شواهد ديگري از سرنوشت دردناك برخوردهاي انتظامي با موضوع حجاب دارم ولي فقط به عنوان نمونه همين دو نمونه براي كساني كه همچنان از گشت ارشاد دفاع مي كنند منتشر مي كنم.
اولي پيامك يكي از مأموران كه هم كار خودش را زير سؤال مي برد و مقام مافوق و همكاران خود را عقده اي مي نامد! و هم مي خواهد باب ارتباط با شخص مثلا "مجرم" راباز كند! و دومي هم گزارش يكي از دنبال كنندگان اين صفحه از تجربه خودش با يكي از مأموران ! واقعيت اين است كه اين شيوه غير عقلاني و رفتار نادرست كه هر كسي با اندك تأمل مي تواند آسيب ها و عوارضش را درك كند به طور طبيعي نتايج و پيامدهاي سياه تر از اين هم خواهد داشت!
نيروي انتظامي يكي از اركان اساسي استقرار ثبات و امنيت كشور است و برخي از كساني كه پرسنل شريف نيروي انتظامي را در اين سطح درگير و گرفتار ساخته اند بي سر وصدا دارند كاركردهاي اصلي اين نيروي ارزشمند را تخريب مي كنند.
متأسفانه كساني كه از گشت ارشاد دفاع مي كنند متوجه نيستند كه اين روند در آينده نزديك چه بنيان هايي را در نظام مان سست تر و لرزان تر خواهد ساخت و چگونه همين اندك فرصت باقيمانده براي ترويج ارزشهاى ديني را هم از ما خواهد گرفت. اشتباه فاحش دوستان دلسوز ما اين است كه به خاطر نگراني شان در موضوع حجاب يك خطر و تهديد بزرگتر را نمي بينند و متوجه ابعاد خطرناك آن تهديد نيستند.
هنر آن است كه انسان دورتر از اينجا و ديرتر از امروز را بييند و با تأمل در احوال پيشينيان از تاريخ درس بگيرد و بفهمد يك سياست غلط و ناشيانه حتى با نيت صحيح چه غلط هاي بزرگي را رفم مي زند.
كشور ما متاسفانه اكنون در شرايط بسيار سخت و دشواري قرار دارد و متن جامعه دچار آسيب هاي فراوان و در معرض بحران هاي سخت است ولي اين بار بيش از آن كه تهديد سياسي و نظامي باشد، اين خطر در حوزه اجتماعي است.
امثال شهيد محسن حججي با نثار جان خود تهديد سياسي و نظامي را پاسخ گفته و مي گويند اما تهديد اجتماعي و مشكلات روزافزوني از قبيل بيكاري و فقر و فساد و اعتياد و ... را با خون دادن نمي توان تدبير كرد.
مصرف مشروبات الكلي به مراتب خطرناك تر از بي حجابي است، چرا كسي نگران اين خطر خانمان سوز نيست؟ خيالتان را راحت كنم، اينجا ديگر با جان دادن و خون دادن و كربلا كردن و عاشورا آفريدن مشكل حل نمي شود! بلكه عقل و تدبير و برنامه ريزي و صبر مي خواهد!
آنان هم كه نگران اسلام هستند بايد تكليف را روشن كنند، اگر قبول دارند كه پيامبر و اميرالمؤمنين اسلام را بهتر از آنان مي شناسند بايد به سراغ عدالت مظلوم و غريب بروند و اگر معتقد هستند كه اسلام را از صاحبان خانه وحي بهتر مي فهمند پس لااقل بدون تعارف و به صراحت بگويند و ما را راحت سازند!
نظر شما