نامه‌نیوز نوشت: واعظ آشتیانی می‌گوید: احمدی‌نژاد تقریبا از سال 89 یا 90 شروع به تغییر کرد. پیش از این، چنین درگیری‌هایی بین او و اصولگرایان وجود نداشت.

 امیررضا واعظ آشتیانی گفت: آقای احمدی‎نژاد تا انتخابات ریاست جمهوری جزیی از خانواده اصولگرایان بود چون اساسا این اصولگرایان بودند که ایشان را به عنوان شهردار انتخاب کردند. اگر ایشان شاخص های لازم از جمله اصولگرایی را نداشت هرگز شورای دوم ایشان را به عنوان شهردار انتخاب نمی کرد. بنابراین ایشان از نردبان اصولگرایی بالا رفت و پیروز میدان شد. اما من به ایشان حق می دهم که پس از پیروزی معتقد باشد که وام دار هیچ گروهی از اصولگرایان نیستند، چون اصولگرایان روی فرد دیگری اجماع کرده بودند و اصلاً هیچ حسابی روی آقای احمدی نژاد باز نکرده بودند و ایشان با توجه به گفتمان جدیدی که مطرح کرد از جمله بحث عدالت توانست رای مردم را به دست آورد. در نتیجه اگر ایشان خودش را از بدنه اصولگرایی نمی داند بحث جدایی است اما پیروزی ایشان با عملکرد مثبت شورای دوم و عملکرد خودش در شهرداری تهران متاثر از گفتمان جدیدی بود که مطرح کرده بود.

اهم اظهارات واعظ آشتیانی به شرح زیر است:

* پس از پیروزی در انتخابات و پایان دوره دوم شورای شهر، این طیف برای لیست شورای سوم دچار انشقاق شدند چرا که یک سوم لیست شورای انتخاب شده از اصلاح طلبان بود.

لیستی که برای مجلس دهم و شورای شهر پنجم داده شد، طیف قابل توجه ای از رای دهندگان اصلا این لیست را قبول نداشتند یکی از دلایلی که اصولگرایان در تهران شکست مطلق خوردند این بود که از فرمول شایسته سالاری استفاده نکردند. برداشت من این است که طرفداران اصولگرایان اصولاً طیف زحمت کش جامعه هستند.

* اگر بخواهیم پایه رای ثابت اصولگرایان و اصلاح طلبان را با هم مقایسه کنیم، پایگاه رای اصولگرایان بیشتر از اصلاح طلبان است. منتهی آن چیزی که سرنوشت انتخابات را تعیین می کند آن قشر خاکستری است که بشود آن را با نوع گفتمان، ادبیات و شعارهای تبلیغاتی به سمت خود هدایت کرد.

* نکته ای که در هر دو جریان وجود دارد عدم توجه به کار کارشناسی آن هم در بخش جامعه شناسی جامعه است. سیاسیون ما تصور می کنند هم جامعه شناس و هم اقتصاددان هستند. 

رای دادن چشم بسته به یک لیست سی نفره جزء مطالبات جامعه نیست؟! من اسم آن را موفقیت نمی گذارم.

* ببینید درگیری های سیاسی آقای احمدی نژاد و گروه سیاسی اصولگرا به مراتب بیشتر از اصلاح طلبان بود. اصلاح طلبان زیرکی به خرج دادند و گذاشتند اصولگرایان با احمدی نژاد چالش داشته باشند. احمدی نژاد وادار به این موضع گیری شد. احمدی نژاد تقریبا از سال 89 و یا 90 شروع به تغییر کرد. پیش از این، چنین درگیری هایی وجود نداشت.

* اختلافات اصولگرایان با احمدی نژاد ریشه های متعددی داشت. بخشی از این اختلافات مربوط به مشایی بود، برخی هم به عملکرد و گفتمان احمدی نژاد مربوط می شود. در نتیجه همه عوامل دست به دست هم داد. اصولگرایان این هنر را نداشتند که احمدی نژاد را در کنار خود نگه دارند. می توانستند با یک ادبیات مناسب احمدی نژاد را کنار خود داشته باشند.

* اگر احمدی نژاد چهره مطلوب اصولگرایان بود، در انتخابات پشت او می ایستادند، اما این کار را نکردند. آقای لاریجانی و قالیباف را آوردند که در نهایت هیچکدام از آنها رای نیاورد. احمدی نژاد هر چند همه بخواهند به او حمله کنند او برای جامعه ایران یک ظرفیت قابل قبول سیاسی است، چون طرفداران زیادی دارد.

* 16 میلیون رای، آرای کمی است؟ اصولگرایان در انتخابات اخیر 16 میلیون رای کسب کردند که تا کنون سابقه نداشته که جریانی چنین رای را بیاورد. اما به آقای روحانی بخشی از اصولگرایان، بخشی اصلاح طلب و گفتمان آقای روحانی رای دادند. ضمن اینکه طیف آقای روحانی در چهار سال آینده اگر کاندیدا شود رای نخواهد آورد چون با سهم خواهی های اصلاح طلبان و مشکلاتی که پیش آمده مطمئناً به طرفدارانشان می گویند به طیف روحانی رای ندهند. هر چند که اصلاح طلبان گزینه نداشتند و از روی ناچاری پشت آقای روحانی قرار گرفتند. اصولگرایان باید این 16 میلیون رای که پایه رای آنها شده است را حفظ کنند، بلکه در چهار سال آینده بتوانند به آن اضافه کنند.

* پاشنه آشیل اصولگرایان همین است که هنجارشکنی نمی کنند و ارزش های نظام برای آن ها مهم و محترم است اما در عین حال گروه مقابل از این هنجارشکنی ابایی ندارد. دست اصولگراها را خوانده است. چون اصولگرایان هنجار شکن نیستند، این ها به نوعی گفتمان می کنند که طرفدارانی برای خودشان جذب کنند، هرچند من اعتقاد دارم اگر گفتمان بر اساس منطق باشد گفتمانی که مبتنی بر برنامه ریزی و هدف گزاری برای بقا و کارآمدی نظام باشد نه تنها اشکالی ندارد بلکه باعث رونق جامعه می شود. اما به اعتقاد من بخشی از این هنجارشکنی هایی که در این گفتمان اتفاق می افتد، می تواند صدماتی را به نظام بزند و تبعاتی را هم برای خود آنها داشته باشد چه بسا که چنین امری اتفاق افتاده است.

* انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی به استثناء تهران به نفع اصولگرایان تمام شد. همیشه تجربه نشان داده که در تهران به طور مطلق یا اصولگرا رای آورده یا اصلاح طلبان و یا بین خودشان تقسیم شده است.

27214

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 710486

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =