مشکل منطقه ایران نیست، چون ایران با داعش و سایر گروه‌های تروریستی می‌جنگند و حداقل از زاویه نگاه خود خواهان برقراری ثبات در منطقه است. مشکل اصلی نوع نگاه به نقش منطقه‌ای ایران است که از ظرفیت استفاده از نقش ایران از سوی طرف مقابل می‌کاهد.

متن سخنرانی دكتر كيهان برزگر در كنفرانس والدای روسيه

اجلاس ساليانه "كلوپ والداي" با عنوان "روسيه در خاورميانه: بازي در تمام ميدان ها " در تاريخ 19 و 20 فوريه 2018 در مسكو برگزار شد. دكتر كيهان برزگر استاد روابط بين الملل در اين اجلاس سخنراني كرد.

محور سخنراني دكتر برزگر بر سه نكته استوار بود:
نخست، متدلوژي نگاه به نقش منطقه اي ايران است كه بايد تغيير كند. در اينجا وي اشاره كرد كه بحث جاري در غرب و بعضي از كشورهاي عربي منطقه اين است كه ايران منبع بي ثباتي در منطقه است و بايد از فرصت روي كار آمدن ترامپ در آمريكا براي مهار قدرت ايران استفاده كرد و از اين طريق تمام مشكلات منطقه حل مي شود. بر اين نوع نگاه در پنل تخصصي دوم ديروز كنفراس تاكيد شد. اما مشكل منطقه ايران نيست، چون ايران با داعش و ساير گروه هاي تروريستي مي جنگند و حداقل از زاويه نگاه خود خواهان برقراري ثبات در منطقه است. مشكل اصلي نوع نگاه به نقش منطقه اي ايران است كه از ظرفيت استفاده از نقش ايران از سوي طرف مقابل مي كاهد. واقعيت اين است كه كه ايران به هرحال در منطقه مي ماند و نقش خود را ايفا مي كند. اما چگونگي ايفاي اين نقش حائز اهميت است كه در تفكر طرف مقابل بايد تغيير كند. از اين لحاظ، همكاري روسيه با ايران بر يك منطق ساده استوار است و آن فهم دقيق روسيه از مشروعيت نقش، توانائي هاي منطقه اي و نگراني هاي امنيتي ايران و تلاش براي تعامل و گفتگو با اين كشور است. روسيه مي داند كه ايران يك بازيگر خاص است كه رقبا با آن موضع دارند و اينكه ضرورت دارد تا كانال گفتگو با ايران، بر اساس اين نگاه روسي كه بايد با همه تعامل داشت، بايد باز بماند. همچنين روسيه به خوبي مي داند كه ايران توانائي بسيج نيروهاي محلي در ميدان نبرد را دارد. پس روسيه نمي تواند و نمي خواهد نقش ايران را ناديده بگيرد. وگرنه روسيه و ايران الزاما متحد استراتژيك در بحران سوريه نيستند. البته دو كشور فهم مشترك استراتژيك از ضرورت گسترش روابط در منطقه خاورميانه دارند كه به نفع دو كشور در عرصه منطقه اي و بين المللي است.

دوم، منطق استراتژيك حضور منطقه اي ايران است. دكتر برزگر در اينجا اشاره كرد كه فراموش نكنيم كه تحولات منطقه اي براي ايران هم نگراني ها و پوياي هاي جديدي به همراه داشته و اين كشور مثل بقيه كشورها به اين تهديدات بطور طبيعي واكنش نشان مي دهد. بر اين مبنا، منطق استراتژيك ايران در شرايط كنوني دفع تهديدات متعارف و غيرمتعارف بطور همزمان است. تهديدات متعارف بطور سنتي به تهديد آمريكا و اسرائيل و بحث بازدارندگي مربوط مي شود. تهديدات غيرمتعارف هم مربوط به تروريسم داعش و رشد افراط گرايي جديد است كه تهديدي مستقيم براي ثبات ايران است و اكنون در سياست داخلي و افكار عمومي كشور بسيار جدي گرفته مي شود. اهميت موضوع وقتي بيشتر و پيچيده تر مي شود كه دريابيم از نگاه سياستمداران ايران اكنون ارتباطي بين اين دو تهديد متعارف و غيرمتعارف وجود دارد و دست هاي پنهاني در پيدايش و تقويت گروههاي تروريستي به بهاي امنيت و منافع ايران نقش دارند. بر اين مبنا، ايران يك استراتژي "مهارچندجانبه" با تمركز بر سياست "دفاع پيشگيرانه" براي دفع اين تهديدات بكار گرفته است. به عبارت ديگر، حس تهديد از منطقه در نگاه استراتژيك ايران بسيار قوي است و از نگاه ايران تهديدات هميشه از منطقه مي آيند. جنگ صدام عليه ايران، حضور پايگاههاي متعدد نظامي آمريكا در اطراف ايران، تهديد نظامي اسرائيل، تهديد داعش و غيره همه از منطقه است. بنابراين اين بحث كه مسائل عربي ربطي به ايران ندارد و ديروز هم توسط يكي از سخنرانان مطرح شد به نوعي مردود است. چون مسائل منطقه بهم متصل هستند. استراتژي مهار چند جانبه ايران دو اصل دارد: نخست، تكيه بر منابع مستقل ملي و بهره برداري از موقعيت ژئوپلتيك براي دفع تهديد و ايفاي نقش مناسب و دوم، تقويت همكاري هاي منطقه اي براي جلوگيري از توجيه حضور آمريكا در منطقه. ايران از بي ثباتي در منطقه خوشحال نيست و اتفاقا از آن احساس تهديد مي كند.

سوم، متدلوژي گفتگو با ايران است كه نياز به تغيير دارد. برخلاف بعضي از ديدگاه ها، راه حل مشكلات منطقه در مهار، انزوا، تحريم اقتصادي و تلاش براي فروپاشي ايران از درون نيست كه بعضي ها دنبال آن هستند. توسل به اين روش نتيجه برعكس مي دهد و حتي بي ثباتي براي منطقه به همراه مي آورد. اتفاقا يك ايران قوي و با ثبات بهتر وارد گفتگو و تعامل با طرف هاي رقيب مي شود. چون حس امنيت بيشتري به اين كشور در ورود به گفتگو از زاويه برابر مي دهد. تجربه بحران هاي قبلي هم نشان مي دهد كه در چنين شرايطي ظرفيت هاي سياسي ايفاي نقش و ائتلاف سازي ايران بيشتر در خدمت به سرانجام رساندن راه حل هاي سياسي قرار مي گيرد. تكيه بر روند-محوري در مذاكراي جاري هم برخاسته از همين ويژگي است. در همين راستا، بايد گفت كه در اثر تحولات منطقه اي مفهوم جنگ و ثبات منطقه اي در نگاه ايراني تغيير كرده و همين بر جهت گيري سياست منطقه اي ايران تاثير مي گذارد. از اين لحاظ، تاكيد رقبا بر سياست منطقه اي ايران به عنوان يك سياست حكومتي صرف دقيق نيست. در واقع، مسئله تهديد از سوي منطقه با منافع "دولت ملي" ايران ارتباط مي يابد.

متن كامل سخنراني دكتر برزگر و قسمت پرسش و پاسخ 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 758500

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 9 =