۰ نفر
۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۷:۵۵

سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان خاورمیانه را در سالی که گذشت تحلیل و بررسی کرده است.

۱- ارزیابی کلی شما از یک سال گذشته خاورمیانه
در نگاه کلی ملل خاورمیانه در سالی که رو با تمام است با انواع مشکلات از جنگ گرفته تا بحرانها ،تنشها،چالشها ،التهابات فراوان در اشکال وابعاد مختلف داخلی ،منطقه ای ،بین المللی ،دوجانبه وچندجانبه رنج برد و خسارات مادی و معنوی فراوانی بخود دیدند ،شرایط بگونه ای شد که احتمال  حل بحرانها وفراهم شدن زمینه های صلح ،برقراری ثبات و امنیت را  به زیر صفر رساند بگونه ای که امروز  چشم انداز روشن و امیدوار کننده ای نسبت به برقراری آرامش در این منطقه نمیتوان مشاهده کرد،اگر بخواهيم به علت العلل  بوجود آمدن اوضاع بغرنج کنونی بپردازیم باید آنرا در اختلاف رویکرد قدرتهای بین المللی و منطقه ای و بازیگران داخلی کشورهای خاورميانه و  تصادم منافع  همه آنها جستجو کنیم .

۲- در حال حاضر بازیگران سوریه به دنبال سهم‌خواهی هستند، در این میان ترکیه بازی دوگانه‌ای در مثلت تهران-آنکارا-مسکو به راه انداخته و همین طور به دنبال سهم جداگانه‌ای هم هست، آینده ترکیه در این راستا و تناقض در ارتباط با این مثلث چیست؟

اصولا اختلاف رویکرد و تصادم منافع بازيگران درکنار اشتراک منافع آنها تعیین کننده روند بحران و حل آن است .از آنجا که ترکیه به دليل ناامیدی از آمریکا و اختلاف با برخي متحدان این کشور در جبهه ایران و روسیه قرار گرفته نمیتوان چشم انداز اطمینان بخشی از آینده این مثلث بدست داد .به هر حال نباید فراموش کرد که ترکیه برخلاف ایران وروسيه در جبهه مخالفان اسد قراردارد و اگر شرایط کنونی ابقا بشار اسد را تلویحا پذیرفته به معنای موافقت با او نیست و آمریکا اگر در موضوع نیروهای مدافع خلق که ترکیه آنها را ادامه پ .ک.ک میداند با ترکیه همراه شود احتمال نزدیکی مجدد ترکیه وامریکا  افزایش می یابد و امريکا به دنبال جداکردن ترکیه از روسیه وایران است.البته عوامل داخلی ومنطقه ای  دیگری هم در این روند تاثیر گذارند اما سهم عامل کردی بيشتراست.ترکیه سعی کرده دردوجبهه حضور داشته باشد تا ازهرسو سهم بیشتری نصیبش گردد به آن سمت میل کند .درهمین حال عامل کردی باتوجه به توحبات اقلیم کردستان عراق ،موجب نزدیکی ایران وترکيه شده هرچند که میان دو کشور اختلافاتی هم در رابطه با سوريه و عراق وجود دارد.نکته دیگر تاثير فاکتورهای امريکا و اسرائیل و عربستان در همکاری ایران و روسیه در سوریه است که دارای ابهامات ونگرانیهايی می باشد .
 
۳- کردهای سوریه برخلاف میلشان با دمشق اعلام اتحاد کرده اند برای وحدت سوریه، آیا این جنگ آنکارا و کردها می ماند یا رویارویی با دمشق است؟
پيچيدگیهاي صحنه سوریه احتمال وقوع همه نوع تحولی را منتفی نمیکند وبستگي به چگونگی ادامه روند کنونی تحولات در این کشور است .اگر آمریکا دست از تسلیح و حمایت نیروهای مدافع خلق کرد بردارد و آنها را به سمت شرق رود فرات هدایت کند ازاحتمال درگیری ترکیه با کردها کاسته میشود .ازسوی دیگر اگر روسیه از نیروهای بشار اسد در مناطق کردنشین سوریه حمایت جدی کند ،از احتمال درگیری نیروهای ترکیه با کردها و ارتش اسد و نیروهای مردمی حامی اسد کم میشود ،احتمال دیگر اين است که ترکیه وامريکا بخواهند مشترکا دربرابر نیروهای اسد بایستند که دراین صورت اختلاف جدي در مثلث ایران ،روسیه و ترکیه بوجود میاید .چنین شرایطی شاید موجب شود که بازیگران مورد اشاره مجبور به حل بحران این منطقه از سوریه ازطریق گفتگو شوند.زیرا در غیر اینصورت احتمال وقوع حوادث غیرقابل پیش بینی و جبران ناپذیری از جمله روياويي قدرتهای خارجی ذی مدخل در بحران سوریه میرود .

۴- واکنش بازیگران دیگر مثل واشنگتن، تهران و مسکو چه می تواند باشد؟
تفاوت توانمندی ، استراتژي و تاکتيکهاي این  سه بازیگر از یکسو و سطح و میزان اختلاف و اشتراک  منافع  ترکیه با این سه کشور در نوع بازیهای آنها تاثیر گذار است .اگر توجه داشته باشیم که نهایتا و حداقل درحال حاضر اشتراک منافع امریکا و ترکیه برغم اختلافات موجود میان این دو کشور بعنوان اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)  بیشتر از اشتراک منافع ترکیه با روسیه و ایران است و رویکرد واشنگتن و آنکارا صدوهشتاد درجه با مواضع مسکو وتهران دررابطه با دولت کنونی دمشق متفاوت است باید این احتمال راکه در مقطعی ترکیه وامریکا درقبال روسيه وایران به  اتحاد استراتژيک برسندنبايد ازنظر دورداشت .ازسوی دیگر نمیتوان انتظار داشت که سه کشور امریکا ،روسیه وایران در برابر ترکیه موضع مشترکي اتخاذ نمایند و نباید این نکته را فراموش کرد که آمریکا بصورت جدی  درصدد  جداکردن روسیه وترکيه از ایران و دورکردن ایران از سوریه و منطقه است.لذا همواره این موضوع که ایران بیشتر تخم مرغهای خود را درسبد روسیه بگذارد موجب نگرانی بوده است .ازهمین رو حضور ایران در موضوعات منطقه ای در نشستهای چندجانبه ای که با مشارکت امریکا برگزار میشود ضروری است .در بازیهای منطقه ای اینکه  روسیه و ترکیه مستقیما با امریکا و اسرائیل در تماس است و ایران چنین ارتباطی ندارد دست روسیه وترکيه را در موقعیت برتري قرارمیدهد .

۵- به نظر شما اگر تعادل  قدرت بین مسکو و واشنگتن برقرار بود، به نفع خاورمیانه نبود؟ در صورتی که با برهم خوردن این تعادل و پررنگ تر شدن نقش مسکو، بحران سوریه رو به وخامت گذاشته است.
اصولا تعادل قدرت برپایه توازن قدرت پدید می آید .مقوله توازن قدرت و همزیستی مسالمت آمیز محصول دوران جنگ سرد است که پس از کشف بمب اتمی توسط شوروی سابق آغازشد.درشرایطي که پیش از آن ، آمریکا در واپيسين روزهای جنگ دوم با فرو افکندن  بمب اتمی بر ژاپن قدرت بلامنازع جهان شده بود .هرچند اینک نیز بویژه پس از اعلام دکترين جدید امنیت ملی و هسته ای امریکا وارد دوره ای از شبه جنگ سرد شده ایم اما به هر تقدیر موقعیت روسیه ،مشابه موقعیت شوروی سابق و دوره جنگ سرد نیست .اینکه روسیه در سوریه تاحدودی دست برتر رادارد به علت عدم ورود تمام عیار امريکا به صحنه سوریه بوده است. لذا  درصورتیکه امريکا ازهمه داشته های خود براي مهار روسیه درسوريه بهره برداری کند ،شرایط متفاوتی پدیدار خواهد شد ،البته این به معنی حل بحران سوریه بدست امریکا و تسلط این کشور بر سوریه نخواهد بود اما میتواند بر کم وکيف موقعیت روسیه و ایران وترکيه در سوریه تاثير منفی بگذارد .برغم همه این شرایط در اوضاع کنونی همکاری روسیه وامريکا برای حل بحران سوریه ضروريست اما آنگونه نیست که همچون شرایط پسا جنگ دوم جهاني بتوانند به تقسیم مناطق نفوذ مبادرت نمایند لذا حضور سایر بازیگران خارجی و داخلی در مذاکرات حل سیاسی بحران سوریه اجتناب ناپذیر میگردد.هرچند هربازيگري بر اساس  مولفه های قدرتی که از آنها برخوردار است دراین روند ذی نقش وذي سهم خواهد بود .

۶- بعد از گذشت 7 سال از جنگ سوریه، آیا انتهای تونل همچنان تاریک است؟
متاسفانه باید بگويم با توجه به افزایش پیچیدگیهای موجود در سوريه،تضاد های نهان و آشکار بازیگران داخلی وخارجی صحنه سوریه ،زیاده خواهیهای برخی بازیگران ،عدم شفافیت در رفتارهای آنان ،سناریوهای پنهان ایفا کنندگان نقشهای سلبی ، وابستگی بازیگران داخلی سوریه با بازیگران خارجی ،تبدیل شدن صحنه سوریه به مکان تسویه حسابهای غیر مرتبط با سوریه توسط بازیگران این عرصه و همینطور محل تلافی قدرتهای سیستمی نظام بین الملل چشم انداز روشن و امیدوار کننده ای برای حل بحران سوریه و برقراری آرامش و ثبات دراین کشور حداقل درآینده نزدیک مشاهده نمیشود و به تعبیر شما انتهاي این تونل  تیره و تاریک است.

۷- در این راستا دورنمای تنش ایران و عربستان  را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 نظرباینکه ازیکسو تنش میان  این دوکشور ریشه های تاریخی ، ايدئولوژيک ، ژئوپوليتيک ،منطقه ای ،سیاسی و اقتصادی دارد و ازسوی دیگر آمریکا و اسرائیل و برخی متحدان عرب ،عربستان بر دامنه این تنش می افزایند، بنظر نمی رسد درآینده نزدیک نسبت به حل و فصل تنش موجود گامهای محکمی برداشته شود .هرچند که تنها راه حل و فصل اختلافات موجود میان دو کشور گفتگوهای رودرروست،در غیر اینصورت این تنش میتواند عمق و ابعاد  بیشتری پیدا کند و به جاهای باریکتري کشیده شود و صلح وامنيت منطقه را با تهدیدات بیشتر و جديتري مواجه سازد .

۸- بحث یمن، قطر که محور تنش با تهران محسوب می شوند، در این باره چه نظری دارید؟
جبهه گیری عربستان و همراه شدن امارات متحده عربی ،بحرين و مصر  با این کشور علیه قطر درشرایطی که رياض ، تهران را به هماوردی می طلبد  خطای  استراتژیک دیگر شاهزاده جوان عربستان درکنار اشتباه راهبردی اش دررابطه با یمن است که به نفع ایران تمام شده و قطر را برغم اختلافاتی که با کشورمان دارد به ایران نزديک کرد و موجب بروز شکاف جدی تری در میان اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس گردیده که درمجموع بزبان ریاض ومتحدینش بوده است .خطای مناسباتی  دیگر ریاض  این بود که تصور میکرد آمریکا بویژه ترامپ با حمایت نظامی از عربستان وارد نبرد با ایران میشود جبهه عربی ،اسرائیلی وامريکايي علیه ایران در حوزه سخت افزاری وارد مرحله عملیاتی میشود اما این اتفاق رخ نداد .هرچند بعید بنظر میرسد چنین اقدامی را شاهد باشیم اما نبايد  بطور کلی آنرا حداقل افزایش فشارها ی این جبهه درحوزه نرم افزاری را ازجهات  تحریمها منتفی بدانیم .

پرواضح است که ایران باید مانع از یارگیری امریکا از اروپا ،روسیه و چین و هند علیه خودش شود و ازاین رهگذر کشورهای منطقه مجبور به حل و فصل مسائل خود ازطریق مذاکره باایران میشوند .

در همین رابطه نیز بهترین راهبرد مذاکره ميان ایران وعربستان در گام اول و تسری آن با دیگر کشورهای منطقه برای حل و فصل بحران یمن و سوریه درراستای تامین امنیت و همکاریهای منطقه ای در زمینه ها ی مختلف است .

در پایان باید اضافه کنم که دررابطه با مسائل منطقه  اولویت رویکرد ایران ضرورتا باید ایجابی باشد مگر اینکه مجبور به اتخاذ مواضع سلبی گردد،ازهمین رو اعلام آمادگی برای مذاکره با عربستان ،امارات متحده عربی ،بحرین و اردن در منطقه خلیج فارس بمنظور کاهش یا حل اختلافات فيمابين ،استمرار و تقویت همکاریها با کویت ،قطر و عمان بویژه درزميته های اقتصادی بعنوان رهیافت توازن بخش در روابط با عربستان و متحدانش و حرکت درمسیر تقریب مواضع همه کشورهاي خلیج فارس جهت پیشگیری از اتحاد عبری ،عربی ،غربی (بویژه امريکا) و تماس و همکاری گسترده با اروپا علی الخصوص سه کشور آلمان، انگلستان وفرانسه بمنظور اجتناب از نزدیکی اروپا به امریکا علیه ایران و توسعه و تعمیق همکاريها با کشورهای چین ،روسیه ،هند و مجموعه خارج نزدیک ایران ضروری خواهد بود.چنین فرایندی میتواند زمینه کاهش تنشها باامريکا را نیز فراهم نموده و بستر مناسبی برای برپايي نشستهای چندجانبه ای با مجموعه اعضای دايمي شورای امنیت سازمان ملل  و مذاکره پيرامون حل و فصل بحرانهای سوریه ،یمن ،افغانستان و دیگر بحرانها و مسائل منطقه ای با اولویت عدم دخالت بازیگران فرامنطقه ای با مشارکت کشورهای منطقه  ایجاد نماید .

منبع: جهان صنعت

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 763902

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =