۰ نفر
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۰۵:۵۳

در شب بارانی در تاریخ 27 فروردین 97 در تهران در یک خیابان باریکی رویروی مسجدی با آنکه مانعی برای کم کردن سرعت هم دارد، در ساعت 8 شب رانندگان و به ویژه آنهایی که ماشین‌های گنده دارند با سرعت می‌رفتند و اجازه به عابران نمی‌دادند و نزدیک بود با یکی از این ماشین‌های بزرگ تصادف شود تازه راننده یک از این ماشین‌های بزرگ با اعتراض خطاب به پیادگان مدعی بود مگر نمی‌بینی باران می‌آید!

در خارج از ایران و به ویژه کشور های پیشرفته این طور نیست. شما اگر به امریکا و یا بعضی کشور های غربی سفر کنید پیادگان احترام دارند و هر اتومبیلی بزرگ و یا کوچک حق تقدم را به عابران پیاده می¬دهند. در درب فروشگاههای بزرگ رانندگان ولو مطمئن باشند عابری نیست موظف اند توقف کنند و بعد راه بیفتند و این جزو عادت آنها شده است. در اتوبانها و خیابانهای بزرگ در پیاده رو برای عابران پیاده کلیدی تعبیه شده که با فشار دادن آن نوبتی برای عابران ولو یک نفر باشد پیش بینی شده است و چراغ قرمز می شود تا وی بتواند به سلامت از عرض خیابان عبور کند.

در دستورات اسلام هم این طور است که که هر که پائین تر است باید مورد احترام بیشتر قرار گیرد. اینکه سواره باید به پیاده و پیاده به نشسته و نشسته به خوابیده سلام کند نشان از این حق و رعایت آن دارد؛ ولی افسوس که غربیان دستورات اسلامی را بیشتر رعایت می کنند.

چرا ما اینطور شده ایم که نه دستور اسلام و نه سنت غرب را عمل نمی کنیم؟ آیا این فرهنگ عمومی است و یا خانواده ها مقصرند؟ آیا دولت ها دراین زمینه تقصیر ندارند؟

درکشور های ضعیف با فرهنگ ضعیف و عدم دخالت دولت و نبود قانون و سخت گیری متناسب نتیجه اینطور می شود!
تازه در این کشور ها اگر کسی خطا کند جریمه اش چندان نیست، گاهی مردم هم به نفع قدرتمند و پولدار رأی می دهند. زیرا که عدالت رعایت نمی شود.

این نشان از این دارد که هر که ابزار در دستش بود حق با اوست. چه اتومبیل باشد و یا باتون و یا در اداره، که با اطلاعی که از بخشنامه و آئین نامه ها و حق تفسیر قانون دارد، اوست که حکمرانی می کند. معنای آن این است که هر که قدرت بیشتری دارد حق بیشتری دارد و چون فرد ابزار قدرت در اختیار اوست پس می تواند حقی برای خود قائل شود و از این جا آهسته آهسته فرهنگ شکل می گیرد.
و چون مردم هم وقت ندارند با این ترافیک سنگین که خود بازتاب همین فرهنگ است می دانند که اگر با مأموران مخالفت کنند چوبش را می خورند و حاکمان هم به نفع کارکنان رأی می¬دهند پس ترجیح می دهند که سکوت کنند تا زودتر کارشان انجام شود.

برای پولداران هم چون پول مطرح نیست زیرا اگر خطا کند با پول¬های باد آورده پولش را می دهد پس بی پولان باید منفعلانه تمکین کنند. شخصی می گفت خانمی بر ماشین های بزرگ به عابری پیاده با تحقیر می گفت برو کنار می زنم می کشمت، پولش را هم می دهم!

اگر چه در کلان کار آنور آبیها و به ویژه قدرتهای بزرگ در مناسبت های خارجی به هیچ قانونی پایبند نیستند ولی در سطح عموم داخلی خود سعی می‌کنند حداقل ها را رعایت کنند. و این است راز عقب ماندگی ما و پیروزهای رقیب!

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 774192

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =