شوی تبلیغاتی ضدایرانی اخیر نتانیاهو به بهانه وجود یک برنامه هسته‌ای مخفی را می‌توان در چارچوب کلید خوردن پروژه ایران‌هراسی2 در دوران پساداعش گنجاند. همان‌طور که ترامپ و مایک پنس معاون او اخیرا اعلام کرده‌اند که نمی‌خواهیم شکست داعش به منزله پیروزی ایران باشد بنابراین برهه پیش رو یک دوران بسیار سخت برای ایران خواهد بود. معتقدم که ما در حذف داعش آن هم بدون دریافت تضمین‌های منطقه‌ای و بین‌المللی عجله کرده‌ایم. به موازات اینکه ما هزینه‌های زیادی برای مقابله با داعش پرداخته‌ایم، روسیه توانست به سوریه ورود پیدا کند و بستر شکست داعش نیز فراهم شد. آمریکا و همپیمانان منطقه‌ای این کشور مثل عربستان قطر و ترکیه از ابتدا زمینه های تقویت داعش را فراهم کردند. سرمایه گذاری های عظیم ایران در منطقه بود که به فرونپاشیدن دولت سوریه منجر شد اما به دلیل عدم وجود روابط بین المللی منصفانه با ایران و ترس غیر منطقی که از کشورمان وجود دارد می توان گفت آینده ای ساده ای در پیش روی ایران در منطقه وجود ندارد و در کسب منافع پس از سرمایه گذاری های انجام شده با مشکلاتی روبه رو خواهیم شد.
می توان شو تبلیغاتی اخیر نتانیاهو را در ادامه ی برنامه ی ضد ایرانی رژیم صهیونیستی دانست که با برخی حملات این رژیم به خاک سوریه کلید خورده است.تا پیش از آغاز مبارزه با داعش تمرکز ها بر روی ایران افزایش نیافته بود اما با پایان ماجرای داعش ،ایران هراسی جدیدی با رویکرد منزوی ساختن ایران آغاز شد.سلسله حملات نظامی رژیم صهیونیستی علیه پایگاه های سوریه که نیروهای ایرانی نیز در آن ها حضور داشتند و همچنین اقدامات تبلیغاتی که مورد تایید مقامات اروپایی و یا حتی آمریکایی قرار نگرفته است در راستای افزایش شعله ی ایران هراسی در منطقه بوده است.بنابر این ما در این برحه با برنامه ای از سوی رژیم صیونیستی با مدیریت آمریکا کلید خورده است.
این اقدام نتانیاهو را می توان پوست خربزه انداختن زیر پای ترامپ دانست.یکی از اهداف دیگر نتایناهو تاثیر بر روند تصمیم گیری ترامپ در مورد برجام است.اما شوی تبلیغاتی او ارتباط چندانی با برجام ندارد.نتانیاهو به دنبال تحرکات بین المللی برای منفعل کردن سیاست خارجی ایران در گام نخست و امتیاز گیری و توصیف ایران به عنوان تهدید بین المللی در گام بعدی است.تا ایران نتواند از تبعات مثبت برجام استفاده کند.
البته رژیم صهیونیستی ظرفیت لازم را برای ایجاد درگیری های مستقیم با ایران ندارد.حتی خود مقامات رژیم صهیونیستی نیز به این موضوع اذعان کرده اند.اکنون بحث تقابل با ایران برای منفعل ساختن کشورمان در دوران پسا داعش است.تل آویو به دنبال آن است تا اجازه ندهد ایران از ثمرات سرمایه گذاری خود در سوریه استفاده کند.سرمایه گذاری های ایران مادی و معنوی بوده است.ثمرات این جریان نیز پدیدار شدن نیرویی تحت عنوان نیروی مقاومت در سوریه در پی تحولات اخیر 6 سال گذشته در این کشور است.واشنگتن و تل آویو برای به حداکثر رساندن امنیت رژیم صهیونیستی امنیت سوریه را بر هم زدند.اما فراموش کردند که چنین موضوعی دارای معادله ی تک بعدی نیست ،و نیروی مقاومت ایحاد شده در سوریه در پاسخ با همین اقدام به وجود آمده است.رژیم صهیونیستی به همراه آمریکا غافل از اینکه ممکن است چنین تحولاتی در صحنه ی سوریه رخ دهد به دنبال سرنگون ساختن اسد بودند اما اکنون در سوریه با شکست مواجه شدند و تلاش می کنند تا صحنه ی باخته را به برد برای خود تبدیل کنند که البته این امر عملی نخواهد بود.
منبع: روزنامه سازندگی شنبه ۱۵ اردیبهشت، صفحه جهان.
پس‌لرزه‌های دوران پساداعش و کلید زدن ایران‌هراسی۲ ممکن است تحلیل‌گران ایرانی را به این نتیجه برساند که ما در حذف داعش آن هم بدون دریافت تضمین‌های منطقه‌ای و بین‌المللی عجله کرده‌ایم. شاید اگر استراتژی به‌جای حذف، کوچاندن آن‌ها از سوریه و عراق به سمت کشورهایی که حامی و فراهم کنندگان لجستیک، پول و راه ارتباطی با دنیای خارج نظیر عربستان، قطر، ترکیه، اردن و تونس میرفت الان ما بدهکار نبوده و این همه زیر فشار آمریکا و هم‌پیمانانش در منطقه نبودیم! و کک در تنبان آنهایی بود که برای یک دستمال قیصریه آتش می‌زنند! البته سیاست خارجی ایران طعم تلخ پشت پا خوردن از همکاری ایران با آمریکا در افغانستان و عراق را چشیده بود! ما باید با این تجربه عناصری را در سیاست خارجی که منجر به چنین رفتاری می‌شود حذف و اهداف بلندمدت را بر اساس تصویر بزرگ تحولات منطقه تنظیم کنیم و سیاست خارجی کشور را از روزمره‌گی بزداییم.
نظر شما