۰ نفر
۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۲

مردم جمهوری اسلامی ایران انتظار دارند تا حکومت افراد متخصص و صاحب‌نظر را در رأس امور قرار دهد. از رئیس‌جمهور حسن روحانی گرفته تا ریاست مجلس شورای اسلامی علی لاریجانی به‌ شمول ده‌ها سخن، همه طوطی‌وارانه می‌گویند افراد متخصص، صادق و کاردان در رأس امور هستند، چشم بخیل کور، خدا کند راست باشد، اما من در حیرتم که این همه متخصص، در کجای این کشور پنهان بوده‌اند که مرکز تربیت مدیران راهبردی و جهادی آینده آستین بالا زده و سعی در تعلیم و تربیت این نخبگان کشور دارد!

گرچه در جامعه کنونی هیچ انسانی وجود ندارد که در طول حیات خود چندین بار با ادارات مختلف و سازمان‌های گوناگون ارتباط نداشته باشد در حالی که عملکرد سازمان‌ها و ادارات وابسته به مدیریت صحیح آن‌هاست. حال سوال مهم این است که فرد شایسته برای تصدی مدیریت بر این مسندها کیست؟ افرادی از جهاد دانشگاهی یا مجمع تشخیص مصلحت نظام؟! کجا بوده؟ چه گذشته‌ای داشته است؟ خصوصیاتی مانند: دانش، تخصص، تجربه و تعهد اخلاقی از جمله ویژگی‌هایی است که فرد شایسته با آن تعریف می‌شود. اما شایستگی یک واژه عام است که ممکن است در سازمان یا جامعه ما متفاوت باشد. ممکن است فرد شایسته در سیستم یک کشور غربی مانند آمریکا کسی باشد که کاملا بر کار خود مسلط باشد و توانمندی لازم را داشته باشد و اساسا مقوله اخلاق و تعهد اسلامی و دینی مطرح نباشد. در مسئله شایسته‌سالاری، جوانان شایسته کشور ما و پرورش آن‌ها نقش بسیار مهمی دارد.

آقایان بدانند جوانانی برای حال و آینده جامعه باید تربیت کنیم که به عنوان افرادی جریان‌ساز و ایده‌پرداز در وادی اجتماع و سیاست فعالیت کنند نه آقا زادگانی که از نسلی به نسلی دیگر انتقال پیدا کرده و چیزی به جز خفت و ذلت برای نظام جمهوری اسلامی ایران نداشته و نخواهند داشت. باید توجه داشت که جوانان تربیت شده اهداف و آرمان های نظام مردم‌سالاری و باورهای ایرانی را با لحاظ همه ظرایف و ملاحظات فرهنگ جامعه ایرانی-اسلامی از یک‌سو و تغییر نسل‌ها، چشم‌اندازهای جهانی تهدیدها و مخاطرات بین‌المللی، آسیب‌های درونی و موارد این چنینی از سوی دیگر، به پیش ببرند. در دنیای معاصر بیش از هر زمان دیگر، بقا و دوام سازمان‌ها و ادارات در گرو نظام شایسته‌سالاری و سپردن کار به کاردان است. استفاده نکردن از افراد شایسته و متخصص و نخبه نوعی فرصت‌سوزی است و استفاده کردن از آقازادگان بی‌کفایت آتش زدن کشور است. باید توجه داشت که استفاده نکردن از نخبگان اضمحلال نظام‌های سیاسی و مدیریتی را در پی خواهد داشت. در مقابل، رشد و تربیت رهبران و مدیران شایسته بر اساس تجارب کشورهایی چون سنگاپور، مالزی و فنلاند موید اهمیت راهبردی و اثربخش اصل شایسته‌سالاری است. مدیریت بر مبنای شایستگی یک رویکرد منسجم و هماهنگ برای اداره سرمایه‌های انسانی در بلندمدت است که بر اساس مجموعه مشترکی از شایستگی‌های مرتبط با راهبردهای کلان کشور تدوین می‌شود. دقیقا در همین راستا بوده که استقرار نظام شایستگی به عنوان یکی از سیاست‌های کلان و راهبردی سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در کشور مورد تاکید قرار گرفته است. در نظام شایسته‌سالار نباید انتصابات بر پایه قدرت مالی شخص یا موقعیت اجتماعی (ژن خوب) که سرتاسر کشور را فراگرفته است، باشد. در جوامع شایسته‌سالار، نگرش‌های خویشاوندسالاری، قبیله‌گرایی، حزب و تنظیم‌سالاری مطرود است. باید توجه داشت شایسته‌سالاری، نه یک حکومت، بلکه یک ایدئولوژی است.

شایسته‌سالاری غالبا و به اشتباه یک نوع حکومت تلقی می‌شود، در حالی که شایسته‌سالاری در حقیقت یک رویکرد و یک فاکتور جهت انتصاب اشخاص در یک حکومت است. اگر بخواهیم از دید اسلام به شایسته‌سالاری نگاه کنیم به هنگامی که حضرت یوسف (ع) سرفرازانه از زندان آزاد شد و عزیز مصر درصدد واگذاری مسئولیتی به او گردید، او گفت: «مرا سرپرست خزائن مصر قرار ده که نگه‌دارنده و آگاهم». حضرت یوسف مسئولیت اقتصادی کشور مصر را می‌پذیرد به دلیل آن که توانایی اداره امور در این زمینه را دارد. در بینش نبی اکرم (ص) فضیلت و برتری شخصی، تنها معیار نبود بلکه حضرت در کنار ایمان، تعهد را نیز لحاظ می‌کرد. در روایتی آمده است: روزی ابوذر این صحابه بزرگ و وفادار و مخلص پیامبر (ص) به حضرت عرض کرد: آیا مرا به مسئولیتی نمی‌گماری؟ حضرت دستی بر شانه ابوذر زد و فرمود: ابوذر تو را دوست می‌دارم و هر آن‌چه برای خود می‌پسندم برایت می‌خواهم، لیکن مسئولیت‌ها امانت است و اگر انسان درست از عهده آن بر نیاید، مایه خواری و پشیمانی در قیامت است. من تو را در مدیریت ضعیف می‌بینم بنا بر این هیچ‌گاه امارت حتی بر دو نفر را مپذیر و ولایت بر مال یتیم را بر عهده مگیر.

طرفداران شایسته‌سالاری می‌گویند این نظام عادلانه‌تر و مولدتر از سایر نظام‌ها بوده و امکان پایان یافتن تفاوت‌ها در زمینه جنسیت و نژاد را فراهم می‌کند و هر فردی بر اساس توانایی‌های ذاتی و اکتسابی خود پله‌های ترقی را طی می‌کند.

شرایط فعلی کشور پس از سال ۱۳۹۶، سمت شایسته‌سالاری از بین رفته است. اما هدف از نظام شایسته‌سالاری چیست؟ آیا هدفی بهتر از تضمین آینده کشور نمی‌تواند باشد؟ بهترین راه برای تضمین آینده کشور استفاده از جوانان شایسته در مسئولیت‌های گوناگون است. در شایستگی بسیاری از مسئولین و انتصابات در حکومت شکی نیست. اما وجود این افراد در این رده سنی برای حال کشور شاید مساعد باشد اما آینده چه می‌شود؟

راه پیشرفت و توسعه امروز و فردای کشور الگو قرار دادن ایدئولوژی شایسته‌سالاری بر مبنای استفاده از جوانان متخصص، متعهد و آموزش آن‌ها برای فردایی بهتر است. بهترین راهکار برای حکومت، تعامل میان ۲ نسل است، مدیران با تجربه و متخصص و پخته با سنین بالا و مدیران جوان، پرکار و پر انرژی. حاصل جمع این ۲ گزینه بی‌تردید عبور از بحران و پیشرفت سریع را برای میهن عزیزمان به ارمغان خواهد آورد، مشروط بر این که این متخصصین با گذشت زمان، به گرگ‌های درنده و روباه‌های فریبنده تبدیل نشوند و زمامداران نیز در انتصاب و انتخاب، خدا را حاضر دانسته، به مردم و کشور نگاه کنند نه بر رفاقت‌ها و رقابت‌های دیروز!

ایها الناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامر الله فیه.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 792112

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =