ایالات متحده و سیاستهای جاری در رقابتهای انتخاباتی آن یکی از مهمترین تحولات خارجی کشورهای عربی محسوب میشود. چرا که هر نتیجهای که از انتخابات آن حاصل شود تاثیر مستقیم بر خاورمیانه و سیاستهای جاری در آن میگذارد. و اکنون انتخابات میاندورهای ایالات متحده پایان یافته و همان طور که انتظار میرفت دموکراتهایی که در دور پیش اکثریت مجلس نمایندگان کنگره را در اختیار داشتند با اختلافی فاحش شکست خوردند و در مجلس سنا نیز مجبور شدند تعداد بسیاری از کرسیهای خود را به جمهوریخواهان تحویل دهند.
اکنون، تحلیلگران فاغ از مسائل داخلی امریکا که به طور مستقیم در نتایج انتخابات میاندورهای این کشور تاثیر گذاشت و همان طور که انتظار میرفت باعث شکست متحدان دموکرات اوباما شد، نگاهها متوجه سیاستهای آینده امریکا در خاورمیانه است.
در این راستا اخباری به گوش میرسد مبنی بر این که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که چند روز پس از انتخابات میاندورهای امریکا به این کشور سفر کرد تلاش کرد هیچ اظهار نظری درباره نتایج این انتخابات که همکیشان او شکست سکاندار فعلی کاخ سفید در آن را پیشبینی میکردند، نکند و در مقابل به پیشنهادهایی که ایالات متحده برای عرضه به او در برابر توقف جزئی و موقت شهرکسازیها داده بود، بپردازد. البته بسیار واضح بود که نتانیاهو نیز همانند یهودیهای امریکا از شکست دموکراتها در انتخابات اخیر خرسد است و نمیتوان پنهان کرد که این شکست بر محاسبات نتانیاهو برای فشار به واشنگتن برای دریافت پیشنهادها و امتیازهای بزرگتر بیتاثیر نبوده است. همان طور که در موقعیتی مشابه اما از نوعی دیگر و با شرایطی متفاوت نتانیاهو در ماه مارس توانست در برابر توقف شهرکسازیها امتیازهای بزرگی را از ایالات متحده دریافت کند.
اما در این میان امتیازدهیهای بیش از اندازه امریکا به اسرائیل برای توقف شهرکسازیها باعث ایجاد اختلافهایی در درون کاخ سفید و میان اطرافیان باراک اوباما شده است. اختلاف میان همان نهادهای قدرتی که تلاش میکنند بیش از پیش به دستگاه اداری اوباما نزدیک شوند و بر شیوه سیاستگذاریهای او اثر بگذارند. این نیروها و افراد دموکرات نزدیک به آنها نقش به سزایی در کاهش تنشها میان اسرائیل و امریکای به زمامداری اوباما داشتهاند. در رسانههای عمومی این گونه وانمود شد که این اوباما و هیئت اداری کاخ سفید بود که به فلسطین فشار آورد تا پای میز مذاکرات برگردد، اما حقیقت این است که آن عاملی که به فلسطینیها فشار آورد که از خیر بهانه شهرکسازیها توسط اسرائیل بگذرند و پشت میز مذاکره بنشینند همانی بود که تلاش میکرد از شدت تنش میان اسرائیل و امریکا بکاهد.
با تمام این احوال نمیتوانیم به راحتی از کنار سفر بنیامین نتانیاهو به امریکا فقط با آوردن این دلایل بگذریم. نتانیاهو این بار قصد داشت امتیاز بزرگی را نیز از امریکاییها بگیرد. نتانیاهو در کنار دریافت امتیازهای دیگر در مقابل توقف شهرکسازیها به دنبال یک امتیاز بزرگ دیگر نیز بود. آن هم چیزی نبود جز آزادی جاناتان بولارد، شهروند اسرائیلی که به جرم انتقال اطلاعات بسیار خطرناک امنیتی به اسرائیل و دیگر کشورها به حبس ابد محکوم شده است.
تا بدین لحظه خبرها حاکی از آن است که ایالات متحده پیشنهاد نتانیاهو را رد کرده و نفس تقاضای آن را توهین به کاخ سفید دانسته است. امریکاییها این گونه برداشت کردهاند که این تقاضا تقاضایی ناجوانمردانه توسط اسرائیل در بحبوحه شکست دموکراتها در انتخابات میان دورهای بوده است. به اعتقاد امریکاییها در زمانی که باراک اوباما تلاش میکند پس از شکست دموکراتها از اهمیت این شکست بکاهد، تقاضای اسرائیل در حقیقت نوعی برخورد توهینآمیزی با دستگاه اداریای است که به گمان اسرائیلیها اکنون در موقع ضعف است و میتواند از آن بهرههای بسیاری ببرد. گفته میشود یکی از دلایلی که اوباما منتظر آمدن نتانیاهو نشده و هنگام سفر او به واشنگتن تور آسیاییاش را شروع کرده همین موضوع بوده است.
از سویی نتانیاهو هنگامی که وارد امریکا شد با برخورد ناگهانی لابی یهودیهای امریکایی مواجه شد که بر خلاف انتظارش از او میخواستند که شهرکسازیها را به تقاضای ایالات متحده متوقف کند. این فشار باعث شد تا او نتواند برگه کاملی از خواستههایش را روی میز مقامات امریکایی بگذارد و به پیشنهادهای آنها تن دهد.
اما در این میان گفته میشود اتفاقاتی در شرف وقوع است که میتواند سرانجام تلاشهای نتانیاهو و دولت یهودی را به طور کل به نتیجه برساند. شاید هم بتوان گفت این اتفاقات دستاوردهای سیاستهای اسرائیل در برابر امریکا از یک سو و شکست حزب دموکرات در انتخابات میان دورهای کنگره از سوی دیگر باشد. بنا به اخبار رسیده جورج میچل به زودی جای خود را به مارتین اندیک، سفیر سابق امریکا در اسرائیل و از دوستان نزدیک یهودیها خواهد داد. ظاهرا قرار است اختیارات میچل میان دو نفر تقسیم شود. یعنی این که مسئول رایزنی امریکاییها با طرف فلسطینی مارتین اندیک باشد و مسئولیت رایزنیهای امریکا با طرف اسرائیلی نیز به دنیس راس مشاور امور خاورمیانه اوباما برسد.
فارغ از این که چنین اتفاقی واقعا رخ خواهد داد یا خیر، آن چه مسلم است این است که اوباما که دستگاه دیپلماسیاش به برخورداری از رفتاری صلبی در برابر اسرائیل معروف بود و رفتار بیسابقه تاریخیای در کارنامه خود ثبت کرد، به زودی در دستگاه دیپلماسی خود جراحی خواهد کرد و از موضع سرسختانه سابق خود در برابر اسرائیل عقب خواهد نشست.
این گونه معروف است که دنیس راس بر عکس جورج میچل که دائما ابزار فشار امریکا بر نتانیاهو بود و دائما بر سر مذاکرات فلسطینی به او و دولتش فشار میآورد، اهل مماشات با اسرائیل است و به قول اسرائیلیها حرف آنها را بهتر میفهمد.
بدین ترتیب پیشبینی میشود همزمان با تغییراتی که در کاخ سفید و دستگاه دیپلماسی اوباما حاصل شود تغییراتی نیز در دستگاه دیپلماسی طرف فلسطینی به وجود بیاید. شاید شاهد تغییر منصبی در حکومت خودگردان نباشیم ولی ممکن است شاهد تغییر تاکتیک و موقعیتهای دیپلماتیک در این حکومت باشیم. به خصوص این که گفته میشود به زودی دو طرف فلسطینی و اسرائیلی به مذاکرات مستقیمی دعوت خواهند شد که در آن هر دو طرف مسئولان امریکایی جدید طرف مذاکرهشان را خواهند شناخت.
البته همه چیز هم به ضرر طرف فلسطینی نیست. بنا به گفته منابع نزدیک به کاخ سفید اوباما مصمم است که به هر طریقی شده ظرف دو سال آینده تکلیف کشور مستقل فلسطینی را روشن کند. بدیهی است که این کشور بر اساس مرزهای سال 1967 به پایتختی بینتالمقدس اعلام موجودیت خواهد کرد. پس قاعدتا چه بخواهیم چه نخواهیم باید بگوییم که امریکا به سمت فلسطینیها نیز متمایل خواهد شد. اگر چه با توجه به کارشکنیهای اسرائیل و سیاستهای صلبیای که ظرف نزدیک به نیم قرن گذشته از خود نشان داده مشخص نیست که آیا در نهایت فلسطینیها به هدفشان یعنی اعلام استقلال رسمی و تشکیل دولت مستقل فلسطینی خواهند رسید و باراک اوباما میتواند از خود نام نیک در تاریخ ثبت کند یا خیر.
*دکتر خلیل الخوری، روزنامهنگار مشهور و مدیر تحریریه روزنامه البلاد و مشاور سابق معاون نخستوزیر لبنان است که این یادداشت را به طور اختصاصی برای خبر نوشته است
نظر شما