محمدرضا نوروزپور:عراقی ها به یک لحظه تاریخی رسیده اند. اگر فروپاشی دیکتاتوری صدام در سال 2003 و اعدام او در سال 2006 را بتوان دو مرحله جدید در تاریخ معاصر عراق به حساب آورد، خروج نیروهای آمریکایی از شهرهای این کشور و استقرار آنها در پادگان هایی خارج از شهر که نهایتا به خروج کامل آنها منتهی خواهد شد را ، می توان سومین آنها دانست.
از روز سه شنبه به این سو عراقی ها دیگر چشمشان به سربازان آمریکایی که برخلاف تصور خودشان که ناجی ملت عراق بوده اند اما از نگاه عراقی ها یک مشت اشغالگر جنایتکار بیش نیستند، نمی افتد و این برای میلیون ها نفر از کسانی که در همه این سال ها دلی خون از این حضور نامیمون داشته اند امری مبارک و سزاوار جشن و پایکوبی است.
با این همه از نگاه واقعگرایان همه چیز را نمی توان با این عینک به تماشا نشست. عراقی ها که از سویی به خاطر نابودی صدام خوشحال و از سویی بخاطر حضور نیروهای اشغالگر در کشورشان ناراحت بوده و هستند، اکنون به نقطه ای رسیده اند که هنوز خوشحالی یا ناراحتی آنها را به روشنی نمی توان ارزیابی کرد.
سوای از این فرض که حضور اشغالگران، مسبب اصلی نا آرامی در این کشور بوده و بنابراین رفتن آنها می تواند آرامش را به کشور باز گرداند نمی تواند پاسخی منطقی به این سوال باشد که آیا عراقی ها حقیقتا از رفتن آمریکایی ها خوشحالند یا ناراحت و یا در حالتی از این دو به سر می برند.
در این بین، از مجموع اظهار نظرهای مقامات عراقی ، مقامات آمریکایی، تحلیلگران غربی و تحلیلگران مسائل خاورمیانه و منطقه می توان دریافت که سه نگاه غالب به عراق پس از آمریکایی ها وجود دارد.
عده ای بر این باورند که عراق، پس از خروج آمریکایی ها از نو زاده خواهد شد و با تکیه بر توانایی های خود می تواند افق های روبرو را پیاپیش نسل آینده خود با توجه به فرهنگ و ارزش های ملی اش ترسیم کند. اگرچه هم زمان با اعلام خروج نیروهای آمریکایی از شهرهای عراق اثر چند انفجار کوچک و بزرگ در این کشور اتفاق افتاد، این عده همچنان بر این باورند که این کشور می تواند با تکیه بر نیروهای امنیتی خود عراق را امن کند.
مسئولان امنیتی عراق که همسو با مقامات این کشور بخشی از این گروه اول محسوب می شوند، همیشه بر امادگی نیروهای مسلح این کشور برای کنترل کشور بدون کمک نیروهای امریکائی تاکید کرده اند.
دسته دوم اما بر این باورند که خروج نیروهای آمریکایی از عراق به امنیت این کشور خللی چشمگیر وارد خواهد کرد و ارتش عراق در حال حاضر توان رویارویی با تروریست ها را ندارد. از نگاه این عده، که بخش بزرگی از آنها را جمهوریخواهان، تحلیلگران غربی و برخی از گروه های داخلی وابسته به آمریکا و غرب تشکیل می دهند، عراق در شرایطی نیست که بتواند از همه تجهیزات و صنایع، مراکز عمومی و تشکیلات قضایی و اداری خود در برابر تروریست ها دفاع کند و خروج آمریکایی ها به طور ناگهانی می تواند همه چیز را به سمت و سوی وخیمی بکشاند.
هم اکنون سوای از مقامات سابق آمریکا از حزب جمهوریخواه که تقریبا مسبب اصلی وضعیت کنونی عراق هستند رسانه های این کشور نیز از چند روز گذشته و بلکه از ماه ها پیش و از زمان مطرح شدن خروج آمریکایی ها از عراق دائما بر طبل ناامیدی کوبیده اند و ادعا کرده اند که اوضاع عراق نابسامان خواهد شد.
برغم اینکه بسیاری از عراقی ها از مردم گرفته تا مقامات عالی رتبه آنها از صمیم قلب می خواهند که حاکمیت کشور خود را در دست بگیرند، شبکه سی ان ان در تازه ترین گزارش خود از وضعیت این کشور با اشاره به انفجار یک خودرو بمبگذاری شده نزدیک یک مسجد که به کشته شدن دست کم ده نفر و زخمی شدن ده ها نفر دیگر منجر شد گزارش می دهد که با توجه به این انفجارها، مردم این کشور درخصوص مشکلات امنیتی نگرانی دارند.
دسته سوم اما کسانی هستند که با واقع بینی بیشتری اوضاع را تحلیل می کنند. این عده با تاکید بر اینکه نفس حضور اشغالگران در یک کشور امنیت ایجاد نمی کند و حتی می تواند ضد امنیت و اسایش عمومی باشد بر این حقیقت نیز تاکید دارند که برای حفظ امنیت سازو کارهای لازم تنها داشتن ارتشی مجهز ، تعلیم دیده و برقراری ایست و بازرسی های متعدد نیست و برخی از عناصر موثر در برقراری امنیت اساسا ارتباطی با بودن یا نبودن اشغالگران در یک کشور نیست.
به عنوان مثال تا زمانیکه فرقه های مختلف عراق زیر چتر آشتی ملی دور هم گرد نیایند و گروه های سنی یا شیعه افراطی از دولت مرکزی انقیاد نکنند، با رفتن یا نرفتن اشغالگران همواره می توانند مسئله ساز باشند.
از چنین نگاهی نقش آمریکایی ها در تضعیف پایگاه های عمده تروریست ها و گروه های افراطی ایفا شده و به پایان رسیده است و نیاز به انکار این نقش نیست. اما آنچه از این پس باقی مانده دیگر در اختیار آمریکایی ها نیست و اینجاست که می توان ادعا کرد نبود آنها بهتر از بودن آنها عمل می کند.
از همین زاویه است که نوری المالکی ، جلال طالبانی و حتی برخی از مقامات آمریکایی بر این باورند که عراق کنونی به مرحله ای از بلوغ رسیده است که بتواند آینده امنیتی وسیاسی خود را تضمین کند. ژنرال ریموند ادیرنو فرمانده نیروهای امریکایی در عراق معتقد است دولت عراق توانایی برقراری امنیت در شهرهای این کشور را دارد و اموزش نیروهای عراقی برای چنین هدفی برای چند سال ادامه داشته است.
وقتی جلال طالبانی می گوید امنیت زمانی برقرار میشود که آشتی ملی، وحدت ملی واقعی، تحکیم دولت وحدت ملی به ریاست نوری مالکی نخست وزیر عراق را شاهد باشیم. دقیقا از همین زاویه به عراق پس از آمریکا نگاه می کند. امنیت از نگاه او زمانی محقق می شود که "تمامی گروههای معتقد به روند سیاسی در اداره کشور مشارکت واقعی داشته باشند. "
اگر اختلاف نظر در کی کشور به عنوان نشانه یک جامعه دموکرات محسوب نشود و همه گروه های سیاسی و اجتماعی خود را در سرنوشت کشور سهیم ندانند چه با وجود اشغالگران و چه بدون آنها تخم فتنه و کینه و ناسازگاری های مدنی و غیر مدنی کاشته شده و میوه های تلخی برای کشور به ارمغان می آورد.
از سوی دیگر نگاه سوم به مقوله عراق پس از آمریکا جهان شمول تر است، چرا که اولا همه چیز را سیاه و سفید نمی بیند و ثانیا امنیت را دارای ابعاد مختلفی می داند که تنها یکی از مقولات آن داشتن ارتش و نیروهای آموزش دیده است. در این نگاه امنیت مفهومی وسیع از عوامل گوناگون، منطقه ایی، داخلی و بینالمللی است.
نگاه سوم معتقد است که حضور آمریکایی ها در دوره ای از عراق اگرچه مخرب بوده و تاثیرات منفی زیادی با خود داشته اما بدون شک، لازم بوده است اما اکنون دیگر نیاز به آن نیست و دولت عراق در وضعیتی به سر می برد که باید برای برقراری امنیت در سراسر قلمرو خود علاوه بر حرکت به سوی وحدت ملی، همکاری با کشورهای همجوار و گروه های مختلف سیاسی ذی نفوذ در کشور را در درستور کار خود قرار دهد.






نظر شما