تازه یاد گرفته بود بخندد و به صداها واکنش نشان دهد. مادرش مدام برایش لالایی می خواند و به چشم های پسرش زل می زد.
صدای تیر، صدای لالایی را قطع کرد... پسرش سیراب شد.
1717
تازه یاد گرفته بود بخندد و به صداها واکنش نشان دهد. مادرش مدام برایش لالایی می خواند و به چشم های پسرش زل می زد.
صدای تیر، صدای لالایی را قطع کرد... پسرش سیراب شد.
1717
نظر شما