دوران کارلوس کیروش، خوب یا بد به پایان رسیده است. همه آن خوشی ها و همه آن دعواها. حالا پس از او فوتبال ملی ایران یک زیرساخت مناسب برای رسیدن به موفقیت دارد. تقریبا شبیه به همان اتفاقی که برای فوتبال بلژیک در عصر مارک ویلموتس و پس از او رخ داد.
کیروش برای مان یک نسل جوان با تجربه ساخته که با میانگین سنی حوالی ۲۶ ، بالای ۳۰ بازی ملی بین المللی قارهای و جهانی دارند . نسلی که دفاع از اهداف و باورهایش را تا پای جان انجام می داد.
نسلی که البته رسیدن به جام را بلد نبود و این تنها کمبودشان است تا طلایی ترین نسل تاریخ فوتبالمان باشند.
کیروش البته با این نسل وارد دعواهای زیادی هم شد.دعوایی که پایانش کابوس جام ملتهای آسیا بود. جایی که رویای قهرمانیمان دود شد و به فینال نرسیدیم.
آن ۸ سال برای فوتبالمان پر از درس بود. حالا ما هم نسل خوب داریم، هم زمین تمرین عالی و هم مرکز پزشکی ورزشی کم مانند!
چه کم داریم؟ این پرسشهاییست که باید فهرست کنیم؟
مثلا یکی از بزرگترین انتقادها به کیروش سبک بازیمان بود. ما این ۸ سال هدف اصلیمان نتیجه بود و برایش تا ته توانمان دفاع میکردیم و وقتی باز میشدیم، ساده می شکستیم.
به یاد آورید. بازی با بوسنی، بازی عراق و پایان تراژیکش و کابوس تلخ بازی با ژاپن.
حالا اما چه میخواهیم؟ مردم ، بسیاریشان میگویند کمی هجومی تر. کمی به پیش و کمی جسورتر.
دیگر چه میخواهیم؟ دیگر این همه دعوا و کلنجار و جنگ و جرح نمیخواهیم. این را همه مطمئنیم. فرقی ندارد طرفدار برانکو باشیم، قلعهنویی یا برانکو. همه از این جنگ فرسایشی بریدیم.
نه دیگر ما را یارای جنگی اینچنین انرژی بر نیست.
برای اینها میتوان نگاهی به گزینه انتخابی مهدی تاج انداخت.
ویلموتس سابقه کار با بازیکنان جوان را دارد. بازیکن بزرگی بوده، در مقام مربی تیمش را به صدر رنکینگ فیفا رسانده و البته او هم جام برای کشورش نیاورده است ولی رزومه ناموفقی هم ندارد. اسم کوچکی نیست و مهمتر اینکه تیمهایش هیچ وقت شهره به بازی دفاعی هم نبوده اند.
گذشته اش هم حاشیه هایی از قبیل اختلاف نظرهای جدی با فدراسیونی که کار کرده یا دعواهای رسانهای تند در دل خود ندارد.
مهمترین طلب فوتبال ایران از بی شک بحث دستیارانش است. اینکه او اگرچه دوره ای منصوریان، زمانی کوتاه کریمی و چند ماهی هم نکونام را در کنارش داشت ولی هیچ گاه غیر از مارکار آقاجانیان ، با مربی ایرانی دیگری همکاری بلند مدت نکرد.مارکار هم گزینه ای برای آینده فوتبال مان نبود و نیست.
امروز اما در شروع به کار ویلموتس ، او نام وحید هاشمیان را به عنوان دستیارش معرفی کرد. وحید یکی از ۵ لژیونر نامی تاریخ فوتبالمان . یکی از با اخلاقترینهای تاریخ ملی و یکی از منظم ترینها. او که هم استقلالیها دوستش دارند و هم پرسپولیسیها.
وحید در این سالها در آلمان عالیترین مدارج مربیگری را گذرانده و در لیگ های سطح پایینتر آلمان، تجربه مربیگری را هم بدست آورده است.
حضور وحید و نظم خاصش میتواند نوید از روزی دهد که حشمت مهاجرانی را کنار دست اوفارل گذاشتند. وحید البته این آرامش خاطر را به نفر اول نیمکت می دهد که دستیارش چشم به صندلی او ندارد و در اردو بازیکنان می دانند او کسی نیست که حتی لحظه ای از هنجارهای حرفه ای عدول کند.
این انتخاب بی شک به قوام بیشتر نیمکت تیم ملی کمک کرده است و بی تردید وحید هاشمیان و انتخابش نشان امیدوارکننده ای است از حداقل بلوغ فکری در شیوه مدیریت فوتبالی مهدی تاج.
256 43
نظر شما