وی گفت:
*سوءمدیریتها در کشور با نفت پر میشود، یعنی بیلیاقتترین مدیرها وقتی در صندلی بنشینند و پول نفت به دست آنها بدهیم، با توزیع پول نفت بقای خود را تضمین میکنند.
*وقتی پول نفت نباشد، آدمها باید شایستگیهای خود را نشان دهند که چگونه میتوانند از سایر منابع انسانی استفاده کنند. توجه ما به منبع مالی باعث میشود به منابع انسانی توجه نکنیم؛ منابع دانشی هم که تکنولوژیهایی هستند که خود صنعتگران آن را توسعه میدهند. وقتی از تکنولوژی صحبت میکنیم، فقط نباید به فکر تکنولوژیهای تراز اول باشیم. یک نفر که میتواند یک کفش خوب یا یک وسیلهی سادهای را بسازد یعنی دارای تکنولوژی است.
*وقتی از تکنولوژی صحبت میشود از کارگاههای صنعتی شروع میشود تا به مراکز پیچیدهتر علمی میرسیم؛ منابع علمی و تکنولوژی و مدیریتی، جزو منابع ما هستند، اما وقتی پول داریم، این موارد را بیخیال میشویم. مثلا یک مدیر با لیاقت با یک مدیر کم لیاقت خیلی فرق دارد. اما ما وقتی بیپول میشویم به منابع علمی، تکنولوژی و مدیریتی بیشتر توجه میکنیم.»
*اگر فردا صبح تحریمها رفع شود و درآمدهای ما بالا رود، دوباره همان کارها را میکنیم؛ ذات رفتاری ما همین است.
*مدیریت مقولهای است که به آن توجه نمیکنیم مثلا میبینیم در کشورهای صنعتی یک مدیر میآید یکی میرود و ارزش سهام آن شرکت در بازار بورس چند برابر میشود. گاهی اوقات آمدن و رفتن یک مدیر اثرهای میلیاردی برجا میگذارد؛ این ناشی از چیست؟ ناشی از قابلیتهای مدیریتی است که باعث میشود یک شرکت اوج گیرد یا ضعیف شود. ارزشهای مدیریتی وقتی پول کمتری داریم بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
1717
نظر شما