همه آنچه که ترامپ را به لبه پرتگاه کشاند

هفته گذشته، دو پرونده مربوط به استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان آمریکا به جریان افتادند و رییس جمهور ترامپ نیز از پاسخ به سوالات مربوط به تحقیق و تفحص کنگره طفره رفت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،  دکتر اِلِین کامارک کارشناس موسسه مطالعاتی بروکینگز، درباره تنش سیاسی داخل آمریکا و استیضاح رئیس جمهور ایالات متحده در گزارشی تحلیلی با عنوان «تاثیر خروج آمریکا از سوریه، اظهارنامه های مالیاتی ترامپ، و پاتک های محافظ کاران بر استیضاح ترامپ» به روند اشتباهات ترامپ پرداخته و گام به گام توضیح می دهد که چه طور شد رئیس جمهور به لبه پرتگاه سیاسی رسیده است؟ که در ادامه می خوانیم:

همزمان با این اتفاقات، چند اتفاق دیگر نیز رخ دادند. رییس جمهور خود را از جنگ در شمال سوریه کنار کشید. به علاوه، نظر سنجی ها حکایت از این داشتند که حمایت افکار عمومی آمریکا از استیضاح ترامپ تغییر جزیی و کم اهمیتی داشته وهمچنین دادگاه منهتن هم حکم کرد که ترامپ باید اظهارنامه مالیاتی مربوط به فعالیت های اقتصادی اش را تسلیم مقامات مربوطه کند.  

سوالی که ممکن است درذهن هر کسی مطرح شود این است که چه اتفاقی باید رخ دهد تا برای متقاعد شدن جمهوریخواهان به دست کشیدن ازحمایت از ترامپ، «کافی» باشد؟ واژه «کافی» در اینجا اهمیت زیادی دارد و برای فهمیدن موضوع نیازبه مختصری مطالعه تاریخی داریم. زمانی که ریچارد نیکسون، پیش از استیضاح و محکومیت در کنگره، از ریاست جمهوری استعفا کرد، 25 درصد مردم همچنان از ریاست جمهوری او حمایت می کردند.اگر بخواهیم این حمایت را بر اساس گرایش سیاسی رای دهندگان توضیح دهیم باید گفت 50 درصد جمهوریخواهان در آن زمان، حامی ادامه ی ریاست جمهوری او بودند.

متوسط حمایت مردمی از ترامپ، از زمانی که به ریاست جمهوری انتخاب شده، بین 37.2 درصد تا 44.9 درصد در نوسان بوده است. البته او هنوز در میان جمهوریخواهان از حمایت بالایی برخوردار است. در همین سال 2019، حمایت جمهوریخواهان از او از رقم 87 درصد به 91 درصد بالغ گردیده است. بنابراین موضوع بسیار مهمی را که باید بدان توجه داشت این است که رای دهندگان جمهوریخواه آمریکا چه احساسی نسبت به ترامپ دارند؟ نگاه رای دهندگان جمهوریخواه به ترامپ، براعضای جمهوریخواه کنگره تاثیر دارد و البته تاثیرش هم الزاما قطعی نیست.

برای پاسخ به این سوال یادآوری یک نکته ضروری است و آن هم این است که حزب جمهوریخواه یک دست نیست و از جناح های مختلف تشکیل شده است. حزب جمهوریخواه هم مثل حزب دموکرات از جناح های مختلف شکل گرفته که زیریک چتربزرگ حزبی گرد آمده اند. تحقیقاتی که «اِستَن گرینبرگ» براساس نظرسنجی گسترده ازجمهوریخواهان درسال 2018 داشته، نشان می دهد که «حزب جمهوریخواه از 5 جناح عمده و تاثیرگذار تشکیل شده است». دو جناح از این پنج جناح «محافظ کاران اوانجلیست» و «حامیان تی پارتی (Tea Party)» هستند که «فداییان ترامپ» را تشکیل می دهند. این دو جناح همانهایی هستند که ترامپ درباره شان گفته «اگر من در خیابان پنجم نیویورک کسی را هم بکشم، اینها همچنان به حمایت من ادامه خواهند داد». دو جناح دیگر جمهوریخواهان «محافظ کاران سکولار» و«میانه روها» هستند که نسبت به دو گروه اول، علاقه کمتری به ترامپ دارند. جناح پنجم هم یک دسته از«محافظ کاران کاتولیک» هستند.

پایگاه (اصلی) طرفداران ترامپ به قطع خیلی کوچکتر از حزب جمهوریخواه است. بنابراین سوال این است که چه چیزی می تواند آن دسته از جمهوریخواهان که علاقه کمتری به ترامپ دارند را به جدایی از او سوق دهد؟ در اینجا سه مورد محتمل وجود دارند که می توانند بر تصمیم جمهوریخواهان مبنی بر حمایت از ترامپ تاثیر گذار باشند.

1. سیاست خارجی خطرناک، آشفته، و سرگیجه آور ترامپ

2. اظهارنامه های مالیاتی ترامپ

3. اقدامات محافظ کاران برای مقابله با اتهامات وارده از سوی دموکراتها به ترامپ

سیاست خارجی خطرناک، آشفته، و سرگیجه آور ترامپ

سالهاست که دارم به کارشناسان مایوس سیاست خارجی آمریکا می گویم که سیاست خارجی آمریکا با تغییر رییس جمهورهای آمریکا، تغییر چندانی نخواهد کرد. اما در هفته گذشته با توییت شوکه کننده ترامپ مواجه شدیم که اعلام کرده بود که نیروهای آمریکایی را از شمال سوریه - یعنی جایی که کردها را در نبرد با داعش کمک کردیم – خارج خواهد کرد. تنها گذاشتن شریک کلیدی آمریکا در سوریه، منجر به ورود ترکیه به سوریه و حمله به کردها که متحد آمریکا و دشمن دیرینه ترکیه بودند گردید. به علاوه، کردها 10,000 معارض داعشی را در اختیار داشتند. ژنرال «جوزف وُتل» که تا ماه مارس فرماندهی نیروهای آمریکایی در خاورمیانه را به عهده داشت، در این رابطه می نویسد «تصمیم ترامپ دستاورد 5 ساله ی نبرد با داعش را در معرض خطر و دگرگونی قرار می  دهد و همچنین به اعتبار و قابل اعتماد بودن آمریکا به شدت آسیب می زند». سایر فرماندهان نظامی آمریکا و همچنینن رهبر اکثریت جمهوریخواهان سنا «میچ مک کانل» و لیدر طرفداران ترامپ یعنی سناتور«لینزی گراهام» نیز با ژنرال وُتل هم عقیده هستند.

ترامپ در حوزه سیاست خارجی، بارها برخلاف نظر اکثریت جمهوریخواهان و اعضای شورای امنیت ملی آمریکا عمل کرده و از این رو، خروج آمریکا (از شمال سوریه) چیزی نبود که به ذهن خطور نکند. در تابستان سال 2016، نمایندگان ترامپ در «کمیته انتخاباتی جمهوریخواهان» مجبور شدند یکی از عباراتی را که در اظهارات ترامپ ذکر شده بود تغییر دهند. ترامپ از «تحویل سلاح های مرگبار» به اوکراین برای مقابله با اشغالگری روسیه در کریمه سخن گفته بود و نمایندگان او مجبور شدند عبارت «تحویل سلاح های مرگبار» را به عبارت ملایم تر «کمکهای مقتضی» تغییر دهند. ترامپ بلافاصله پس از اخراج مناقشه برانگیز رییس اف بی آی «جیمز کومی»، جلسه ای را در دفترش با حضور سفیر روسیه و وزیر خارجه روسیه ترتیب داد و طی این نشست اطلاعات طبقه بندی شده ای را به آنها منعکس کرد. وی در جلسه مزبور درباره خلاص شدن از شر جیمز کومی، داد سخن سر داد و مبالغه کرد و عکاسان و خبرنگاران آمریکایی را از جلسه بیرون کرد اما مانع حضور خبرنگاران روسی نشد. دو ماه بعد از این جریان، او یک ملاقات دو نفره با ولادیمیر پوتین در هامبورگ آلمان داشت. پس از جلسه با پوتین، ترامپ از مترجم اش خواست که یادداشتهایی را که از گفتگویش با پوتین تنظیم کرده، به او نشان دهد و در ضمن به مترجم مذکور یادآورشد که درباره گفتگوهایش با پوتین به کسی چیزی نگوید.

مقامات سیاست خارجی آمریکا درتمام موارد فوق به ترامپ به خاطر رفتارش اعتراض کردند، اما اوج اعتراض و عصبانیت آنها در رابطه با کنفرانس مشترک مطبوعاتی ترامپ و پوتین در هلسینکی فنلاند بود. ترامپ در این کنفرانس مطبوعاتی، برای اینکه موافقت اش با پوتین را نشان دهد، مطالبی بر زبان راند که خلاف تحقیقات نهادهای اطلاعاتی آمریکا در رابطه با انتخابات سال 2016 بودند. 14 تن از سناتورهای جمهوریخواه از ترامپ انتقاد تندی در این رابطه کردند، اما تندترین انتقاد از جانب سناتورفقید آریزونا «جان مک کین» بود که گفت «هیچ رییس جمهوری در آمریکا پیش از این، خود را در مقابل مستبدی چون پوتین تا این اندازه خوار نکرده بود». 24 سناتور جموریخواه هم در این رابطه  از پوتین به سختی انتقاد کردند اما ذکری از ترامپ به میان نیاوردند.

از آن زمان تاکنون، سناتورهای جمهوریخواه به خاطر امتناع ترامپ از مسئول دانستن عربستان در رابطه با قتل «جمال خاشقچی» به او انتقادهای فراوانی داشته اند. این سناتورها حتی به خاطر پایان ندادن حمایت ترامپ از جنگ عربستان در یمن نیز با او دچار اختلاف شده اند.12 نفر از سناتورهای جمهوریخواه به همراه دموکراتها، با تصمیم ترامپ برای اعلام وضع فوق العاده در رابطه با ساخت دیوار در مرز مکزیک، مخالفت کردند و همین موجب شد ترامپ برای نخستین بار در طول ریاست جمهوری اش از حق وتو استفاده کند. اما آن چیزی که موضوع کردها را متفاوت از سایر موارد ذکر شده می کند این است که ترامپ این بار با یک تصمیم شتابزده، متحدان آمریکا در شمال سوریه را در معرض مرگ و نیستی قرار داده و این خطر وجود دارد که هزاران تروریست داعشی هم از زندان فرار کنند. آیا این اقدام ترامپ، برخی از سناتورهای جمهوریخواه را به این نتیجه خواهد رساند که ترامپ ارزش حمایت شدن را ندارد؟

اظهار نامه مالیاتی ترامپ

در هفته ای که مملو از اخبار مربوط به جنگ و استیضاح بود، رای دادگاه منهتن مبنی بر الزام ترامپ به تسلیم اظهارنامه مالیاتی اش به مقامات دادستانی، دیده نشد. دادگاه فدرال منهتن در 7 اکتبر، ادعای ترامپ مبنی بر مصونیت قضایی و سیاسی او برای تسلیم اظهارنامه مالیاتی 8 ساله گذشته ی فعالیت های اقتصادی اش را مردود دانست. وکلای ترامپ بلافاصله درخواست فرجام خواهی خود را به «دادگاه استیناف حوزه دوم قضایی آمریکا» تسلیم کردند و البته دادگاه مذکور هم در پایان هفته گذشته، رای صادره از سوی دادگاه بدوی را مورد تایید قرار داد.

موارد مطرح شده بسیار اساسی هستند و این سوال را مطرح می کنند که رییس جمهوری که بر سر قدرت است، چه اندازه و تا چه حد مصونیت قضایی دارد. پرونده اظهارنامه مالیاتی ترامپ بی تردید به دادگاه عالی آمریکا خواهد رفت. البته هدف ما در این نوشتار این است که ببینیم آیا موضوع اظهارنامه مالیاتی ترامپ می تواند سناتورهای جمهوریخواه را به اندازه کافی متقاعد به دست کشیدن از حمایت از ترامپ کند یا خیر؟ در رابطه با «اظهارنامه مالیاتی ترامپ» دو موردمطرح است.

اولین مورد، ساده و سرراست است. بِرَند ترامپ – که آن قدر هم اعتبار داشت که او را به کرسی ریاست جمهوری بکشد – ظاهرا نشان از آن دارد که او نه تنها تاجر موفقی است بلکه در عرصه تجارت نبوغ  هم دارد. اما سوال این است که اگر ترامپ میلیاردر نبود چه پیش می آمد؟ سوال دیگر این است که اگر ثروت ترامپ کمتر از آنی که به طرفداران خودش گفته، باشد چه اتفاق می افتد؟ ترامپ در گذشته با «مجله فوربز (Forbes Magazine)» مذاکره کرده بود تا او را در فهرست 400 نفره ی پولدارترین آمریکایی ها قرار دهد. یکی از روزنامه نگاران مجله مذکور می گوید ترامپ تلاش زیادی داشت تا با «حقه بازی» ثروت اش را بیش از آنی که بود نشان دهد.رفقای نیویورکی ترامپ ( که سابقه طولانی زیرکی در امور مالی و حقه بازی دارند) درباره میزان ثروت او، اکنون دچار شک و تردید شده اند. سوال این است که آیا در این وضعیت، طرفداران ترامپ هم به این نتیجه خواهند رسید که ترامپ سرشان را در رابطه با ثروتش کلاه گذاشته است؟

مورد دوم پیچیده تر از اولی است و با موضوع استیضاح ارتباط مستقیم هم دارد. آیا دونالد ترامپ به وام های موسسات مالی روسی یا وام های «دویچه بانک» که با حمایت مالی روس ها پرداخت می شود، وابسته است؟ روابط مالی گسترده ی ترامپ و روس ها از دهه 80 میلادی تا کنون، حکایت از این دارند که چرا او بیش از هر آمریکایی دیگر، اینقدر رابطه خوبی با روسیه دارد. به نظر می رسد «دویچه بانک» بانک اصلی طرف معامله ترامپ باشد، به خصوص بعد از اینکه بانکهای نیویورک به دلیل ورشکستگی ها متعدد او، از ارایه تسیهلات مالی به او خودداری کردند. «دویچه بانک» آوریل سال جاری متهم شد به اینکه دست به پولشویی 20 میلیارد دلاری زده و البته مبلغ پولشویی بر اساس روبل روسیه هم بوده است. روابط تجاری بین ترامپ و تبهکاران روسی بسیار گسترده هستند. در صورتی که ترامپ از نظر مالی، از طرف روسیه حمایت شده باشد و منابع مالی روسیه برتصمیم گیری های او اثرگذار بوده باشند، در اینصورت بحث «تضاد منافع و عدم بی طرفی» پیش می آید و این چیزی است که از نظر بخش خصوصی قابل اغماض نیست. «اِلایجا کامینگز» عضو دموکرات کنگره از ایالت مریلند به دنبال اظهارنامه های مالیاتی مربوط به یکی از فعالیت های اقتصادی ترامپ است. کامینگز می خواهد بداند «آیا رییس جمهور ترامپ در این فعالیت اقتصادی ای که داشته، منافعی دارد که در تضاد با منافع آمریکا باشد و همین موجب ضعف در اتخاذ مواضع سیاسی او در قبال روسیه شده باشد»؟

حرف و حدیث های فراوانی که پیرامون «اظهارنامه های مالیاتی» ترامپ مطرح هستند نشان می دهند که چرا وکلای او به سختی تلاش می کنند تا «اظهارنامه های مالیاتی» او را در اختیار مقامات مربوطه قرار ندهند.

اقدامات محافظ کاران برای مقابله با اتهامات وارده از سوی دموکراتها

مورد آخری که در رابطه با موفقیت یا عدم موفقیت استیضاح و برکناری ترامپ مطرح است این است که آیا رسانه های قدرتمند متعلق به محافظ کاران، آنقدر قدرتمند هستند که بتوانند تبلیغاتی را که از سوی دموکراتها، علیه ترامپ در جریان هستند، خنثی کنند و آن بخش از حزب جمهوریخواه را که علاقه کمتری به ترامپ دارد، همچنان در مدار حمایت از ترامپ نگه دارند یا خیر؟ نشریه «Columbia Journalism Review» در این رابطه می نویسد:

در حال حاضر، محافظ کاران از 15 تا 20 تارنما برخوردار هستند که حداقل یک میلیون بازدیدکننده در ماه دارند. برخی از این تارنماها همچون «نشنال ریویو»، «واشنگتن تایمز» و یا «نیوزمکس» جزو رسانه های پرسابقه ی جناح راست و مورد اقبال عمومی هستند. سایر رسانه ها همچون «Infowars، The Gateway Pundit،Big League Politics و Breitbart» کمتر مورد اقبال عمومی هستند و در حاشیه قرار دارند.

فاکس نیوز تا حد زیادی، بازیگر بزرگ فضای رسانه ای محافظ کاران محسوب می شود. این رسانه درهفته گذشته مشغول تبلیغ کتاب «گِرِگ جَرِت» با عنوان «هوچی گری: داستان فریب بی سابقه ی مردم در تاریخ سیاسی آمریکا (Witch Hunt: the Story of the Greatest Mass Delusion in American Political History)» بود، و با دفاع از تصمیم ترامپ برای خروج از شمال سوریه، آن را در راستای وعده های انتخاباتی او می دانست». تارنمای «Infowars» توسط فردی اداره می شود که تیراندازی و کشتار در «دبستان سَندی هوک» را فریبکاری برای تحمیق مردم می دانست.  تارنمای مذکور در مطلبی که منتشر کرده، ادعا می کند که «افشاگر کاخ سفید» با یکی از نامزدهای دموکرات انتخابات سال 2020 آمریکا در ارتباط است. تارنمای «بریت بارت (Brietbart) در رابطه با «افشاگر کاخ سفید» می نویسد «خود این شخص اعتراف کرده که دموکرات است و قبلا با یکی از نامزدهای دموکرات انتخابات سال 2020 ارتباط کاری داشته است». البته فقط بخش دوم ادعای بریت بارت ممکن است درست باشد چرا که «افشاگر کاخ سفید» که یک کارمند اطلاعاتی حرفه ای و کار کشته است، ممکن است به خاطر حرفه و شغلش برای یک یا چند نفر از نامزدهای دموکرات انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا گزارش فرستاده باشد.

تارنمای «RedState» با درج مطلبی، از یک توطئه صحبت می کند.تارنمای مذکور می گوید که «اوکراینی ها در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 به هیلاری کلینتون کمک کرده اند». تمام این صحبتها، در راستای تلاش همه جانبه ی محافظ کاران برای لوث کردن اصل قضیه و بی اعتبار سازی ادعای دموکرات ها (مبنی بر نقش روسیه در پیروزی ترامپ) هستند، کما اینکه ترامپ هم در نامه ارسالی به کنگره همین ادعاها را مطرح می کند و به قول خودش تمام قضیه را «هوچی گری» می داند. دفاع از مواضع رسانه های جناح راست برای سیاستمداران جمهوریخواه دشوار شده است. «ران جانسون» سناتور جمهوریخواه از ایالت ویسکانسین هفته پیش در برنامه « پاسخ به مطبوعات (Meet the Press)» که از شبکه ان بی سی پخش می شود، حضور یافت. پیش از این برنامه، سناتور مذکور به شدت از اقدامات ترامپ در رابطه با اوکراین انتقاد می کرد، اما در این برنامه تلویزیونی جانب حرفهای رسانه های محافظ کار را گرفت.

به تدریج که داستان استیضاح پیش می رود، اتهامات جدیدی از طرف رقیب دموکرات مطرح می شوند و طرف جمهوریخواه هم دست به دفاع می زند. ترامپ در جمع هوادارانش، همچنان به انداختن توپ در زمین رقبایش ادامه می دهد. اما ما که بیرون زمین بازی ایستادیم، باید حواس مان جمع باشد و چشم از توپ بر نداریم. سوال این است که کدام یک از موارد مطرح شده در بالا و همچنین مواردی که در آینده مطرح خواهند شد، تعداد قابل توجهی از جمهوریخواهان را از ترامپ دور خواهد کرد و او را در سنا در معرض برکناری از مقام ریاست جمهوری قرار خواهند داد؟

منبع: بروکینگز/ ترجمه: حامد ضرغامی

23/ 310 310
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1312391

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =