قرارداد ناباکو که به منزله آغاز خروج اروپا از انحصار گازی روسیه است، در حالی به امضا رسید که در همان ایام مدودف رئیسجمهوری روسیه با سفر به اوستیایجنوبی به غرب و همپیمانان آن نشان داد که شکستن این انحصار چندان آسان نخواهد بود اما مدت کوتاهی پس از این اقدام روسها، جوزف بایدن معاون رئیسجمهوری آمریکا با سفر به گرجستان و اوکراین حساسیت روسها را برانگیخت. این در حالی است که حدود یک ماه پیش سران آمریکا و روسیه درباره عدم گسترش ناتو به سوی گرجستان به طور نسبی توافق کرده بودند. حال سؤال این است که آیا مناقشه روسیه و آمریکا بر سر گرجستان همچنان باقی است؟ و یا اینکه دامنه مانور سیاسی سران دو کشور چندان گسترش نخواهد یافت؟ خبر در گفتوگو با دکتر نادرپور کارشناس امور آسیای میانه، قفقاز و روسیه این موضوع را به بحث و بررسی گذاشته است؟
*شما از سفر دیمیتری مدودف به اوستیایجنوبی و پس از آن جو بایدن به گرجستان چه ارزیابیای دارید؟
پس از فروپاشی شوروی غرب با رویکرد یکجانبهگرایی به مسائل پیرامون خود نگاه کرد، گسترش ناتو در این میان آمریکا نیز با طرح دکترین نظم نوین جهانی، یکجانبهگرایی را در پیش گرفت. به شرق نیز در راستای همین سیاست از سوی غرب پیگیری شد. در این میان کشورهایی مانند گرجستان به علت موقعیت ویژه، به خصوص پس از وقوع انقلاب مخملی، کشورهای هدف قرار گرفتند.
از سوی دیگر روسیه گرچه ابرقدرت نیست ولی حس ناشی از جانشینی شوروی سابق، همچنین انحصار گاز مصرفی اروپا، تجهیز به سلاح هستهای و نفوذ در بسیاری از کشورهای شوروی سابق؛ این کشور را در موقعیت تعامل و تقابل با آمریکا قرار داده است. به این معنا که روسیه به طور مستمر در حال تعامل با آمریکاست ولی هر جا که منافع خود را در خطر میبیند به تقابل نیز روی میآورد. اوج این تقابل منافع در جنگ روسیه با گرجستان خود را نشان داد.
*تحلیل برخی از کارشناسان از مذاکرات اوباما در مسکو توافق بر عدم گسترش ناتو به گرجستان بود، با توجه به اتفاقات اخیر آیا میتوان همچنان چنین توافقی را پذیرفت؟
مسائل سیاسی بر مباحث نظری استوار است و اصولاً علوم انسانی از یکسری متغیرهایی تشکیل شده که بر حسب موقعیت میتواند نتیجه خاص را حاصل کند. بر این اساس باید بیشتر صبر کرد و با رصد تحولات و رویدادهای مختلف واقعیت تصمیمات دو کشور را مشاهده کرد. اما با توجه به اقدام نظامی روسیه در جنگ با گرجستان حضور نظامی ناتو در این منطقه بعید به نظر میرسد. چرا که روسیه با توسل به زور نشان داد که به هیچ قیمتی قفقاز را از دست نمیدهد و جهت رسیدن به منافع خود و مقابله با نفوذ غرب به گرجستان، آمادگی رویارویی نظامی را هم دارد. در مباحث دیپلماتیک وقتی کشوری به چنین اقدامی دست میزند در حقیقت راه را برای بازگشت از مواضع خود میبندد.
*با توجه به ادامه چالش آمریکا و روسیه درباره گرجستان و تظاهرات مخالفان، آینده ساکاشویلی را چگونه میبینید؟
حمایت غرب از یک شخص به معنای این نیست که حمایت برای همیشه ادامه خواهد داشت. شرایط فعلی گرجستان به گونهای است که ساکاشویلی از حمایت مردمی برخوردار نیست و آن وجههای که در دوره انقلاب مخملی برخوردار بود را ندارد. به همین دلیل در منازعه آمریکا و روسیه بر سر گرجستان بازنده ساکاشویلی است چرا که او نتوانست حمایت افکار عمومی را به سمت خود جلب کند و به چهرهای ضعیف مقابل مردم تبدیل شده است. برای غرب دموکراسی مهم است. آنها تمایل ندارند از کسی حمایت کنند که در فرآیندی دموکراتیک از قدرت خارج خواهد شد.
*مدودف از اوستیایجنوبی دیدار کرد و روسیه تنها کشوری است که این منطقه را به رسمیت شناخته است. آیا این بخش را میتوان یک کشور دانست؟
مسلم است که براساس حقوق اساسی؛ اوستیایجنوبی دارای حداقل شرایط یک کشور مانند حاکمیت مستقل، پرچم و... نیست. به نظر میآید بیش از یک کشور همچنان اوستیایجنوبی را میتوان یک بخش خودمختار دانست، منطقهای که گرجستان متعلق به خود میداند و روسیه به بهانه حمایت از استقلال سعی دارد این منطقه را تحت قیمومیت خود نگه دارد.
نظر شما