صهیونیسم رفتنی است، مانند آپارتاید

در آن مقطع که ریشه نژادپرستی به دو قرن قبل از تولد نلسون ماندلا می رسید، فروپاشی آپارتاید امری بسیار دور از انتظار تلقی می شد.

آن زمان، سیاست های حمایتی از سفیدپوستان توسط انگلیس و برای پشتیبانی از اتحادیه آفریقای جنوبی وضع شد و تا شروع جنگ جهانی دوم، سفیدپوستان آفریقای جنوبی کنترل دولت و اقتصاد شامل سومین ذخیره طلای جهان را به انحصار خود در آوردند. سفیدپوستان اندیشه‎های مذهبی و فلسفه ی مبتنی بر برتری نژاد سفید را هم توسعه دادند و با استقرار یک نظام قانونی و اقتصادی و با کمک نیروهای مسلح، رنگین پوستان را از اقتصاد و قدرت سیاسی حذف کردند.هرصدای مخالف سرکوب شد و رنگین پوستان در محله های جدا از سفیدپوستان اسکان داده شدند. 

بعد از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا به عنوان یک ابرقدرت جدید با شیوه نو استعماری و به بهانه مقابله با نفوذ کمونیسم با انگلیس همدست شد  و برای حمایت از نظام آپارتاید وارد میدان گردید. روسای جمهور آمریکا از جمله  لیندون جانسون با شعار مقابله با کمونیسم از رژیم نژادپرست کیپ تاون حمایت کردند و آفریقای جنوبی به بزرگترین شریک تجاری آمریکا در آفریقا و پایگاه نظامی واشنگتن تبدیل شد. حتی جیمی کارتر، رئیس جمهوری که با شعار حقوق بشر روی کار آمده بود نیز با تحریم های اقتصادی علیه رژیم نژادپرست مخالفت کرد و برای ادامه حکومت سفیدها بر سیاهان چراغ سبزنشان داد. ریگان هم هرگونه تغییری در سیاست واشنگتن علیه کیپ تاون را رد کرد.

برای سالیان طولانی، بسیاری از مردم جهان و کشورهائی همچون آمریکا و انگلیس تصور می کردند رژیم آپارتاید با حکومت اقلیت سفیدپوستان، سقوط نخواهد کرد. اما این اتفاق افتاد و شکست آمریکا و انگلیس در حفظ نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی با مبارزه مداوم سیاهان و حمایت کشورهای خط مقدم مبارزه با آپارتاید و بخصوص با پیروزی انقلاب اسلامی و قطع فروش نفت ایران به آفریقای جنوبی و حمایت از نهضت آزادیبخش سواپو، رقم خورد.

امروز نیز رژیم نژادپرست اسرائیل همان مسیر آفریقای جنوبی را طی می کند و مبارزه مردم فلسطین با حمایت محور مقاومت، فروپاشی صهیونیسم را نزدیک تر ساخته است. سیاست های خشن و ضدانسانی نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی که یادآور تندروی های پیک بوتا رئیس جمهور رژیم آپارتاید است نیز منجر به تشدید مبارزات متحدانه مردم فلسطین شده است.

همچنین سیاست های نابخردانه ترامپ از جمله انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس،شناسائی حاکمیت صهیونیسم بر بلندی های جولان، ایجاد گروه های تروریستی همچون داعش و شکست در سوریه، امید به فروپاشی صهیونیسم را افزایش داده است. پربیراه نیست که رهبران صهیونیسم، آینده نگرانه ، برای یافتن سرزمین مناسب برای اسکان یهودیان به مناطقی همچون پاتاگونیا در آرژانتین چشم دوخته اند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بارها از جمله در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۵ در دیدار دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه ، فروپاشی رژیم صهیونیستی را پیش بین کرده و خاطرنشان کرده اند که " با وجود بحران آفرینی مستمر حامیان رژیم صهیونیستی برای به فراموشی سپرده شدن مسأله فلسطین، این سرزمین شریف به برکت مقاومت و مجاهدت ملت و گروه های فلسطینی، آزاد خواهد شد". ایشان همچنین در یک جمله امید بخش اظهار کرده اند که "رژیم صهیونیستی به شرط مبارزه همگانی و متحد فلسطینی‌ها و مسلمانان با صهیونیست ها در 25 سال آینده وجود خارجی نخواهد داشت".

این پیش بینی مقام معظم رهبری که روز جمعه در دیدار با مهمانان هفته وحدت هم تکرار شد، مبتنی بر دلایل اعتقادی و مبنائی و امید به تحقق وعده الهی بوده و در عین حال دارای علل منطقی و عقلانی است. در واقع به دلیل ظلم مستمر و جنایات رژیم های جعلی و نژادپرست و در نتیجه مبارزه مداوم مردم مظلوم، نظام های فاسد محکوم به شکست هستند و همان‌طور که آینده‌ای برای رژیم ضد انسانی آپارتاید وجود نداشت، سرنوشت روشنی نیز برای رژیم اشغالگر قدس متصور نبوده و سقوط صهیونیسم قابل پیش‌بینی است.

اما آنچه پیش بینی رهبر انقلاب را به تحقق نزدیک تر می سازد، معرفی و اجرائی کردن طرح جمهوری اسلامی ایران برای برگزاری همه پرسی در سرزمین های اشغالی و تعیین نظام حاکم بر این سرزمین، با آرای مردمی است. ضروری است دست اندرکارن سیاست خارجی هرچه زودتر این طرح را در سازمان ملل متحد به عنوان یک سند بین المللی و قابل اجرا ثبت کرده و برای عملیاتی کردن آن، اقدامات لازم را مجدانه انجام دهند.

به حول و قوه الهی در سایه تداوم مبارزات مردم فلسطین و محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و با اجرائی شدن طرح جمهوری اسلامی و انجام همه پرسی، محو دولت صهیونیستی محقق شده و جهان اسلام ، آزادی قبله اول مسلمانان را جشن خواهد گرفت.