حتی حکومت آن دوران هم اوراجدی نگرفته بود و دیدیم عاقبت از تغییر تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی هم عدول کردند.مردم به موازات درس خواندن و با سوادشدن دارای تحلیل مستقل میشوندو هرچند هیجانات اجتماعی بر انهاتاثیر میگذارد ولی اثرش گذرا است.
در حدود سال72 دانش آموز سوم راهنمایی به مدیرمدرسه گفته بوداقا ما مذهبی هستیم و وقتی باخانواده به سفر جمعی میرویم با دخترعموها و دخترخاله و امثالهم روی ما لحاف مشترکی می کشند به انها دست نمیزنیم ولی بقیه میزنند!
درسال83 دانشجوی ایرانی در هند گفته بود با دختر خاله ام اتاق مشترک اجاره کرده ایم ولی به اودست نزده ام هرچندبی حجاب است.
درهمان سال ازبس دانشجویان ایرانی درپونای هندنیمه شبها مست از کلوب هاخارج شده بودند و برای مردم مزاحمت ایجاد کرده بودند به ایرانیهای مجردخانه اجاره نمی دادند .
این هاهمه درنظام اموزشی ماتحصیل کرده بودند. مربیان تربیتی و دینی اول انقلاب که انصافا با سواد و با انگیزه بودند به انها اموزش دینداری داده بودند اما نتیجه؟...
درخانواده های ما رفتارهای یک سانی حاکم نیست. دراجتماعات محلی یا اپارتمانی نیز استانداردهای واحدی وجودندارد ودر مدارس نیز جوهمکلاسان. مشابه نیست.
گریزی بزنیم به بحث کتابهای درسی و اصلاحات ساده انگارانه ای که توسط بعضی از سطحی نگران پیشنهاد ویااعمال می شود. مثلا تمام مثال ها با نامهای مذهبی باشد وهیچگاه فریبرز و کیومرث و...... مطرح نباشند. یاتاریخ راباحذف نام بعضی ازبزرگان ملی یا تاکیدبیش ازحدبراشخاص مذهبی درکتابها به کودکان یاددادن و درجغرافیا محورایران باستان راحذف کردن و.....
گویا دوستان ما یادشان رفته است که 70 سال مذهب و مناسک مذهبی درشوروی مهجوربود وچون نظام سوسیالیستی به هم خورددیدند در منازل مناسک پابرجاست. یعنی نقش خانواده در درجه اهمیت بالایی است.
اگر معاویه بن یزید یا دیگر شاهزاده عربی تحت تاثیرمعلم بودبه خاطر تک معلمی بودن و ساعاتی زیاد بامعلم همراه بودن و کمترباپدرهمنشین بودن بودنه چون نظام آموزشی فعلی که معلم ظرف مدت 45یا90 دقیقه بچه های مردم رابمباران محفوظات می کند و می رود.
بگذریم که با این وضع پرداختها بعضی از معلمین مجبوربه چند شیفت کارکردن وچندشغله بودن می شوند و فرصت تفکربرای طرح درس موثر را کمتر پیدا می کنند.
خوب است دست از ظواهرو سطحی نگری برداریم و پرورش قدرت تحلیل و احساسات درست و زندگی شاد و سالم....را هدف تدوین کتاب های درسی قراردهیم و درهمین راستا از حجم آنها بکاهیم و در روشهای اموزشی تجدید نظر کنیم . خود را اسیر حذف چهره های نامدار معاصر از کتابها نکنیم و.....
نظر شما