پشت پرده عدم مقاومت ارتش در برابر تجاوز متفقین

از همان نیمه شب سوم شهریور1320که نیروهای شوروی از شمال و نیروهای انگلیسی و هندی از غرب و جنوب به ایران حمله کردند، ارتش ایران فروپاشید.

دستورات ارتش تحت امر رضاشاه بر خلاف انتظار چنین موقعیتی، ناظر بر ترک مخاصمه بود و به استثنای مقاومت‌های مختصری در برخی نقاط(1) فرماندهان لشکرها و تیپ‌های خراسان، گرگان، مازندران، گیلان و آذربایجان، همگی فرار را برقرار ترجیح دادند. نیروی دریایی جنوب که در نخستین ساعات حمله متفقین زیر آتش توپ رزمناوهای انگلیسی قرار گرفته بود، بدون هیچ مقاومتی از هم فرو پاشید. در تهران، تبریز و اهواز به هواپیماهای نیروی هوایی اجازه پرواز داده نشد و در دومین روز حمله متفقین، لشکرهای 1 و2 پایتخت منحل و سربازان مرخص شدند.(2)

این، همان ارتشی بود که در دوره رضاشاه هر سال بیش از 40 درصد بودجه را به خود اختصاص داده بود و از سال 1306 تا 1320 به میزان 47 درصد از درآمد نفت مستقیم و بدون ورود به بودجه عمومی صرف خرید اسلحه و مهماتش شده بود.(3)

 البته به نظر نمی‌رسد رضاشاه چندان هم غافلگیر شده باشد و این اقدامات ناشی از شوک یک حمله غافل‌گیرانه باشد؛ چرا که چند روز پیش از آن، در ۲۸ مرداد ۱۳۲۰ نه تنها مراسم پایان سال تحصیلی دانشکده افسری را یکماه جلوتر از رویه همه ساله برگزار کرد، بلکه در میانه مراسم ، امور را به ولیعهد خود سپرد و دانشنامه‌ها و جوایز را محمدرضا اعطا کرد.(4)  و به این وسیله، سلسله مراتب ارتش را برای انتقال قدرت آماده کرده بود.

 اشغال ایران البته برای بسیاری قابل انتظار نبود؛ خاصه آنکه مواضع رسمی متفقین چیز دیگری بود. به عنوان مثال رادیو مسکو در 13 تیرماه 1320 اظهارات اسمیرنوف سفیرکبیر جدید شوروی در تهران را پخش کرد که ضمن اشاره به استحکام روابط حسنه میان ایران، شوروی و بریتانیا، این مناسبات را بهترین دلیل بر کذب بودن خبر طرح نقشه‌های انگلیس و شوروی علیه ایران دانست و مدعی شد نه روس‌ها نسبت به ایران دعاویی دارند و نه دولت انگلستان قصد فرستادن نیروهای هندی به ایران را دارد.(5) همچنین درست یازده روز پیش از این حمله، منشور آتلانتیک منتشر شده بود که طی آن چرچیل و روزولت رئیس جمهور آمریکا آزادی و استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه ملت‌های جهان به رسمیت شناخته بودند.(6)

 اما این سیاست پیشتر به رضاشاه ابلاغ شده بود و با اینکه در نیمه دوم مردادماه، از طریق علی منصور(7) پیغام فرستاد که «نه فقط خطوط ارتباطی و راه‌آهن ایران را در اختیار سه کشور قرار خواهد داد، بلکه مراقبت این راه‌ها هم را عهده‌دار خواهم شد.» اما سرریدر بولارد وزیر مختار انگلیس و اسمیرنوف سفیر شوروی در کاخ سعدآباد به او ابلاغ کردند که «طرح ورود ارتش سه کشور به ایران تصویب شده است و از دستشان کاری برنمی آید.» فردوست پس از بیان این موارد به نقل از محمدرضاشاه، می‌افزاید: «پس از این مذاکرات، رضاخان، آن مرد پرقدرت یکباره فرو ریخت و به فردی ضعیف و غیر مصمم تبدیل شد و در ظرف چند روز قیافه و اندامش آشکارا پیرتر و فرسوده تر گردید.»(8) او می‌افزاید: «در مملکتی که رجال آن همه عامل انگلیس بودند، و در ارتشی که امرای آن عموما سرسپرده دیرینه انگلیس بودند، و برای شاهی که همه می‌دانستند به وسیله انگلیس به قدرت رسیده بود، مقاومت در مقابل انگلیس و متحدین او خنده دار بود؛ به هرروی نیروهای متفقین وارد ایران شدند. آمریکایی ها از جنوب آمدند و در خرمشهر پیاده شدند و در یک ستون در خوزستان، محور اهواز - دزفول پیشروی کردند. روس‌ها در سه محور خراسان، بندرانزلی و آذربایجان شرقی وارد خاک ایران شدند و با خود نیروی زمینی مفصلی آوردند. انگلیسی‌ها، که نیروهایشان در عراق مستقر بود، از محور قصرشیرین - باختران وارد شدند و با خود نیروی زرهی مجهزی آوردند.»(9)

پی‌نوشت:

1 - حتی برخی از آنها به دلیل مقاومت کردن مقابل دشمن به زندان افتادند. / نک. شوشتری. ابراهیم (1391). فرمان مقاومت: خاطرات ابراهیم شوشتری از شورش پادگان قلعه مرغی. تهران: پردیس دانش.

2 -  همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی (1384). سقوط. تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص 667 .

3 - تقوی مقدم. سید مصطفی. امنیت در دوره رضاشاه. موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. 1389. ص 93.

4- روزنامه اطلاعات. شماره 4630. 29 مرداد 1320. ص1.

5- معتضد. خسرو (1379). رضاشاه سقوط و پس از سقوط. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. ص 99.

6- مهدوی. عبدالرضا هوشنگ (1373). سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی. تهران: نشر البرز. ص69.

7- رضاشاه برای کسب رضایت انگلستان در شرایط جنگ جهانی، در تیرماه 1319 علی منصور را به نخست وزیری منصوب کرده بود؛ ساواک بعدها در سندی او را از عمال درجه اول سیاست انگلیس معرفی کرده است. شورای نویسندگان مرکز برررسی اسناد تاریخی (1384). کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک (جلد 1). تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی. ص 41.

8- فردوست. حسین (1395). ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. ویراسته عبدالله شهبازی. تهران: مؤسسه اطلاعات. ص 89.

9- همان. ص 90.

1717

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1487535

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۹:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۳
    2 1
    نوشتن این مقاله چه معنایی دارد؟ آنهم وقتی هم خودش و هم منابعش این همه یک جانبه و غرض آلودند؟ آخر نوشته های فردوست درستند یا نوشته های معتضد؟ این که ارتش ایران نتوانست در مقابل ارتش های روس و انگلیس(که دهها سال به لحاظ تکنولوژیکی و تجربه جنگی از حریف ایرانی پیشرفته تر بودند) مقاومت شایسته ای بکند شکی نیست، ولی نوشتن اینکه نیروی دریایی جنوب بدون هیچگونه مقاومتی از هم پاشید و امثال آن هم دروغ، و هم بی فایده است.
  • سید IR ۱۲:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۳
    1 1
    اقا تورا خدا ول کنید پاچه حکومت فبل را,فکری به حال ما کنید..هنوز سینه هایتان پراز کینه است,,اون زمان جوری الان هم جوری مشکل داریم
  • IR ۱۳:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۳
    1 1
    عزیزم. الان همه چیه این مملکت درست شده شما نشستی قضاوت میکنی سال 1320 رضا شاه خیانت کرد؟ مگه بودی. مگه از اوضاع اون زمان خبر داری. هنوز ول کن 80 سال پیش نیستین. گلم اون موقع همش واسه تو درست میگی. لطفا از 1370 تا 1401هم یه نقدی بکن. حالو بچسب چه شده. اون موقع کی خیانت کرد یا کی نکردو مردمو میبینن
  • IR ۱۳:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۳
    1 1
    شما هم هی نبش قبر کنید
  • IR ۱۴:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۳
    1 0
    کاش درس بگیریم روس و انگلیس بیشترین صدمه ب ایران وارد کردن البته با همکاری خائنین
  • حسین IR ۱۵:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۳
    1 1
    خدا لعنتتون کنه. بعد از این همه حمایت و خدمات ارتش و بی اعتنایی بعضی از فسیل مغزها به ارتش هنوز پاچه ارتش رو ول نمیکنین.
  • IR ۱۶:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۳
    2 1
    چرتها ..بس کنید به فکر الان باشید نه ۱۰۰سال قبل که وقتی رضا شاه حکومت تحویل گرفت تو مستعمره دنیا بودیم ‌‌ولی زحمت زیاد کشید با دست خالی و بی خوابی .....چرت وپرت ‌.