۰ نفر
۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۷
شگردهای بی‌نظیر سعدی/ آسان ولی ناممکن

روزنامه خراسان نوشت: مهیار علوی‌مقدم باور دارد هیچ شاعری مانند سعدی ظرفیت زبان فارسی را به کار نگرفته‌ است.

اول اردیبهشت‌ماه جلالی است و «بلبلِ گوینده بر منابر قُضبان»؛ روزی فرخنده برای ادب و فرهنگ این سرزمین که با نام شیخ اجل، سعدی شیرازی پیوند خورده‌است. هرچه از میراث سعدی و خدماتش به زبان فارسی بگوییم، کم گفته‌ایم. این شاعر و نویسنده قرن هفتم هجری تا توانست ظرفیت‌های ویژه زبان فارسی را نشان داد و از آن‌ها بهره برد. تفاوتی نمی‌کند گلستان را بخوانید یا بوستان، در غزلیاتش گشتی بزنید یا زبان محکمش در قصاید را دنبال کنید؛ سعدی چه در ادب تعلیمی و چه در ادب غنایی سرآمدِ ادیبان زبان فارسی است. در روز بزرگداشت سعدیِ شیرین‌سخن با مهیار علوی‌مقدم، استاد ادب فارسی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

سعدی به میراث ادبی ما چه چیزی اضافه کرده است؟

آثار سعدی از نظر موضوع دو گونه است: آثاری با درون‌مایۀ پند و اندرز و اخلاق و آثاری با درون‌مایۀ تغزلی و غنایی و عاشقانه. بر این اساس، گویا ما دو سعدی داریم: «سعدی ناصح» و «سعدی عاشق». او موجب غنای ادبیات تعلیمی شده و این حوزه را در میراث کهن‎سال پند و اندرز ایران قبل و بعد از اسلام، هرچه بیشتر فربه کرده است، امّا چطور سعدی، خواننده را از ملال و خستگی که ذات این گونۀ ادبی است، دور می‌کند؟ از طریق «لحن»، یعنی انتخاب لحن و تنوع آن. لحنِ سعدی در این حوزه با تمام شاعران و نویسندگان اندرزگو متفاوت است و جالب آن‌که این لحن اندرزی و اخلاق‌مدارانه که سرشت آن، خشک است و به دور از طراوت، در آثار سعدی، از رنگی دیگر است؛ به گونه‌ای که لحن اندرزی سعدی در قصیده‌هایش، خطابی، آمرانه و تند می‌شود و در بوستان، آمرانه، مهربان و پدرانه. حتی این لحن در گلستان، با طراوتی شگفت‌انگیز و تأثیرگذار همراه است. سعدی در این پند و اندرزدادن، خواننده را مختار می‌کند؛ مثلاً می‌گوید: «راهی به سوی عاقبت خیر می‌رود/ راهی به سوء عاقبت، اکنون مخیری» یا «من آن‌چه شرط بلاغ است با تو می‌گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال». لحن سعدی در اندرزنامه‌ها به الگویی برای شاعران و نویسندگان پس از او تبدیل شد. به گمان من، تأثیر «سعدی ناصح» یا «معلم» بر میراث ادبی ما بیش از «سعدی عاشق» است؛ سعدی به حوزۀ اخلاق ما، طراوت و اختیار بخشیده است.

سعدی در حیطه زبان فارسی چه ابتکارها و خلاقیت‌هایی به خرج داده‌است؟

شاید کمتر کسی از شاعران، قدرت بیان سعدی را داشته باشد. حکیم فردوسی در حماسه‌پردازی در قالب مثنوی، حافظ در عارفانه- عاشقانه‌سرایی در قالب غزل، امّا سعدی هم در غزل، هم در قصیده و هم در مثنوی و نیز در نثر. شاید هیچ شاعر و نویسنده‌ای همانند سعدی در این سطح گسترده، در چندین قالب شعری و نیز در نثر قلم نزده است. بخشی از این توانمندی سعدی، بیش از آن‌که با زبان، ساخت نحوی و واژه‌گزینی او در پیوند باشد، با لحن او مربوط است که بازتاب حالت نویسنده نسبت به خواننده و نسبت به موضوع است و لحن، زبان و دیگر عناصر زبانی را در بر می‌گیرد. او در لحن، نوآور و تأثیرگذار است. این لحن سعدی به گونه‌ای است که از آن به «سهلِ ممتنع» یاد می‌کنند.

زبان «سهلِ ممتنع» به چه معناست؟

«سهل ممتنع» یعنی آسان غیرممکن؛ کاری که ظاهراً آسان و قابل انجام به نظر می‌رسد، اما در عمل، انجام آن دشوار و غیرممکن است. وقتی می‌گوییم سبک سعدی، سهل ممتنع است؛ یعنی خوانندگان با خواندن شعر و نثر سعدی، به دلیل زبان روان و شیوایی که دارد، ممکن است به نظرشان برسد که سرودن این گونه شعر یا نوشتن این گونه نثر، آسان است، اما این زبان روان و ساده، چنان استحکام و قدرت جادویی دارد که سرودن و نگاشتن مانند آن، دشوار است و این سهلِ ممتنع بودن زبان سعدی، با لحن کلام او پیوند دارد.

سعدی و حافظ دو شاعر برجسته در زمینه غزل‌سرایی هستند؛ تفاوت مفهوم «عشق» در غزل این دو در چیست؟

سیر تحوّل غزل در شعر حکیم سنایی و متناسب با ویژگی‌های زبانی و سبکی قرن ششم هجری آغاز و تا روزگار حافظ دچار فراز و فرودهایی می‌شود. از سده ششم تا هشتم هجری، شاعرانی لفظ غزل را دچار تحول می‌کنند که سعدی، میدان‌دار آن‌هاست و در محور معنایی مولانا سرآمد است. به این ترتیب، سعدیِ قرن 7-6 هجری قمری، قهرمان بلامنازع غزل عاشقانه می‌شود که به لفظ و فرم، گرایش دارد و مولانای قرن هفتم، قهرمان بی‌مانند غزل عارفانه که عمدتاً با معنا پیوند دارد و تمام ویژگی‌های لفظ و معنا در این دو غزل بازتاب پیدا می‌کند. در این سیر تحولی غزل در شعر فارسی، برخورد می‌کنیم با حافظ که غزل را هم در لفظ و هم در معنا متحوّل کرده‌است. به این ترتیب، عشق در شعر سعدی، یک چهره دارد و آن لفظ است، ولی در شعر حافظ، عشق دارای دو چهره لفظ و معناست. از این رو غزل حافظ، آمیزه‌ای است از تحول در لفظ و معنا؛ یعنی آمیزه‌ای از عاشقانه‌سرایی سعدی و عارفانه‌سرایی مولانا. حافظ، جامعِ سعدی و مولاناست. 

۵۸۵۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1507153

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 1 =