اشتباه جنگ هسته‌ای در اوکراین: یک سناریوی فرضی

کارشناسان سازمان «ابتکار تهدید هسته‌ای» بر این باورند که محتمل‌ترین استفاده از سلاح‌های هسته‌ای در هر سناریویی غیرعمدی خواهد بود که بر اساس آن بشریت اشتباهاً واردیک جنگ هسته‌ای می‌شود.

کریستوفر کولتا می‌نویسد: تهاجم ولادیمیر پوتین به اوکراین نمونه بارز یک درگیری منطقه‌ای است که می‌تواند به طور ناخواسته به فراتر از هر یک از انتظارات رهبران دو طرف برود. تاریخ مملو از موارد مشابهی است که بشریت را به درگیری ویرانگری کشانده است.  آنچه در ادامه می‌آید سناریویی فرضی است که تنها یک مسیر ممکن برای یک جنگ جهانی فاجعه‌بار هسته‌ای را نشان می‌دهد.

تصادف

دو فروند جنگنده SU-27 اوکراینی پس از فرار از نیروهای روسی برای فرود اضطراری در رومانی به جنوب غربی اوکراین پرواز کردند. فرمانده واحد ضدهوایی روسیه در حالت آماده باش سیستم‌های موشکی زمین به هوای اس-300 (SAM) را در جنوب اوکراین هدایت می‌کند و سربازانش در چند هفته گذشته به سختی خوابیده‌اند. سرباز وظیفه 21 ساله‌ای که رادار سیستم را زیر نظر دارد، دو هواپیما را در میان تعدادی هواپیمای دیگر که بر فراز دریای سیاه پرواز می‌کنند، شناسایی می‌کند. او بر روی صفحه نمایش خود به گروهبان خود اشاره می‌کند و گروهبان به سرعت آنچه را که می‌بینند به فرمانده خود گزارش می‌دهد.

اشتباه جنگ هسته‌ای در اوکراین: یک سناریوی فرضی

جنگنده‌های اوکراینی سریع هستند و تنها در چند دقیقه از برد خارج می‌شوند. فرمانده واحد روسی دستور نابودی آن‌ها را می‌دهد و سپس به خدمه‌اش گوش می‌دهد که شلیک‌های پیاپی را انجام می‌دهند. در حالی که خواب را از چشمانش دور می‌کند، به سمت پرتابگرها نگاه می‌کند و می‌بیند که دو مجموعه موشک در جهت‌های کاملاً متفاوت حرکت می‌کنند. او یخ می‌زند و از افسر کنترل آتش خود می‌خواهد که اعداد هدف آن‌ها را دوباره بخواند. با یادآوری سرنگونی پرواز MH17 خطوط هوایی مالزی بر فراز اوکراین در سال 2014، عرق سرد از صورت او جاری می‌شود.

یکی از جنگنده‌های اوکراینی به سلامت در رومانی فرود می‌آید، اما اثری از هواپیمای دیگر نیست. یک مجموعه از موشک‌های روسی کار خود را انجام داده‌اند. سری دوم موشک‌ها به یک هواپیمای شناسایی E-8 JSTARS نیروی هوایی ایالات متحده که درگیری را از مرز رومانی نظارت می‌کرد، اصابت کرد و تمام 34 خدمه آن کشته شدند. ویدئویی از محل سقوط هواپیما در نزدیکی دریای سیاه در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌شود و در صدر اخبار جهان قرار می‌گیرد. در تظاهرات گسترده در پایتخت‌های غربی، تصاویر خدمه به نمادهایی تبدیل می‌شوند که نشان‌دهنده اولین قهرمانان ناتو در این جنگ هستند.

تمامی کشورهای غربی بلافاصله سفارتخانه‌های خود در مسکو را می‌بندند و در اعتراض اولیه دیپلمات‌های روس را اخراج می‌کنند. رئیس جمهور ایالات متحده باید تصمیم بگیرد که چگونه واکنش نشان دهد. با توجه به فشارهای شدید داخلی برای اقدام قهرآمیز، بازها و کبوترها همگی موافق هستند که استناد ایالات متحده به ماده 5 ناتو موجه خواهد بود. این امر همه اعضای ناتو را ملزم می‌کند تا از آن دفاع کنند. اما آیا این حمله عمدی بود؟ اگر نبود، شاید او می‌توانست راهی برای تنش زدایی بیابد، اما با همه اطلاعات نادرست، نمی‌توان از آن مطمئن بود. حتی اگر عمدی بود، آیا تشدید تنش ارزش عواقب احتمالی را دارد؟ رئیس‌جمهور روسیه به تازگی بیانیه‌ای شومی صادر کرده بود که می‌گفت: «هرکسی که تلاش ‌کند در امور ما مداخله کند... باید بداند که واکنش روسیه فوری خواهد بود و شما را به چنان عواقبی مبتلا می‌کند که هرگز در تاریخ خود تجربه نکرده‌اید». تهدیدی به استفاده از تسلیحات هسته‌ای.

اشتباهات محاسباتی

در سراسر خطوط جدال در کرملین، رهبر روسیه خشمگین از این که این حادثه ممکن است برنامه‌های او را برای ادامه پیشروی به سمت اوکراین از مسیر خود خارج کند، با خود تصور می‌کند که با در نظر داشتن خشمی که در پایتخت‌های غربی جریان دارد، با واکنش نظامی شدید ناتو مواجه خواهد شد. با این حال، او می‌داند که مدتی طول می‌کشد تا بخش عمده‌ای از ارتش آمریکا به خاک اروپا برسد.

او که در کرملین محبوس شده و هیچ عضوی از شورای امنیت ملی حاضر به مخالفت با او نیست، تصمیم می‌گیرد ابتدا حمله کند – شاید شدت دادن زودتر به تنش، ناتو را متقاعد کند که جنگ را انتخاب نکند. او قصد دارد مجموعه‌ای از موشک‌های کروز مسلح متعارف را - که قبلاً بر اساس معاهده منحل‌شده نیروهای هسته‌ای میان‌برد ممنوع شده بود - علیه تأسیسات نظامی اصلی ناتو در اروپای شرقی و مرکزی پرتاب کند و سپس خواسته‌های خود را مطرح کند.

پیوند سایبری-هسته‌ای

اما ابتدا، برای اطمینان از رسیدن موشک‌های روسی به اهداف خود، دفاع موشکی بالستیک ناتو باید بی‌اثر شود. برای انجام این کار، موشک‌های ضد ماهواره روسی شلیک می‌شوند و ماهواره‌های هشداردهنده آمریکایی را به زباله‌های فضایی تبدیل می‌کنند. سپس، واحد سایبری بدنام 74455 روسیه بدافزار را فعال می‌کند - که از زمان هک «بادهای خورشیدی» در سیستم‌های کامپیوتری نظامی ایالات متحده و ناتو غیرفعال و استفاده نشده بود - و با یک حمله دیگر سیستم‌های شناسایی موشک‌های زمین پایه ناتو در اروپا را هدف قرار می‌دهد.

همانطور که حمله پیشگیرانه او انجام می‌شود – وتا این لحظه هنوز موشک‌های کروز حتی پرتاب هم نشده بودند - رئیس جمهور روسیه مطمئن است که ناتو پیام او را دریافت خواهد کرد: «از اوکراین دور بمانید. این جنگ نیازی به تشدید بیشتر تنش نخواهد داشت». اما در واشنگتن اینطور تلقی نمی‌شود. بدون اطلاع مسکو، این حمله سایبری فراتر از اهداف مورد نظر خود گسترش می‌یابد، سیستم‌های فرماندهی و کنترل فرماندهی استراتژیک ایالات متحده (استراتکام) را مسدود می‌کند، ارتباط آن با زیردریایی‌های مجهز به تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده را در سراسر جهان قطع می‌کند و خدمه موشک‌های بالستیک قاره‌پیما (ICBM) را مجبور می‌کند تا به سیستم‌های آنالوگ بیشتر دست پیدا کنند. این حملات تنها می‌تواند یک معنی داشته باشد: اینکه حمله اتمی روسیه قدم بعدی خواهد بود.

رهبر روسیه می‌داند که آمریکایی‌ها هرگز سیاست «عدم استفاده اولیه» یا «هدف انحصاری» را در کاربرد تسلیحات اتمی اتخاذ نکرده‌اند - و اگر چنین می‌کردند شاید روسیه به آن باور هم نمی‌کرد - اما روسیه انتظار نداشت که حمله محدود او منجر به چنین واکنش گسترده‌ای شود. چرا آمریکایی‌ها به سراغ سطح اول تهدید هسته‌ای رفتند و بمب‌افکن‌های دارای قابلیت هسته‌ای و پست‌های فرماندهی هوابرد خود را آماده کردند؟

اما این تنها مسأله بغرنج نیست. دولت‌ها دیگر تنها قهرمانان جنگ قرن بیست و یکم نیستند و اقدامات بازیگران غیردولتی هم وضعیت از قبل پرتنش را تشدید می‌کند. با مشاهده حملات موشکی ضد ماهواره، گروه هکری در سراسر جهان به نام «ناشناس» که قبلاً «در حال جنگ» با روسیه است، به همین شکل پاسخ می‌دهد و ماهواره‌های روسی را آفلاین می‌کند و هشدارهای اشتباه متعددی را ایجاد می‌کند. اگرچه آن‌ها علناً گفته بودند که چنین اقدامی به منزله یک اقدام جنگی است، مشاوران رئیس جمهور روسیه خواستار خویشتن داری می‌شوند. اما رئیس جمهور روسیه در حالتی که به طور فزاینده‌ای احساس پارانوئیدی دارد، مخالفت می‌کند. ایالات متحده باید اولین حمله هسته‌ای را انجام دهد. این دیوانگی به نظر می‌رسد - آیا آمریکایی‌ها نمی‌دانند که این کار چگونه روسیه را مجبور به واکنش خواهد کرد؟ به هر حال، اکنون دیگر کاری نمی‌توان برای جلوگیری از آن انجام داد.

فرصت کوتاه تصمیم‌گیری

در واشنگتن، رئیس جمهور ایالات متحده به همراه دستیار نظامی خود (که "چمدان هسته‌ای" را حمل می‌کند) و اعضای کابینه‌اش به سرعت به مرکز عملیات اضطراری ریاست جمهوری منتقل می‌شود. فرمانده استراتکام بر روی صفحه ظاهر می‌شود و ارزیابی خود را ارائه می‌دهد که اگرچه نمی‌تواند موشک‌هایی که در مسیر هستند را بدون ماهواره‌های کاربردی تأیید کند، مدل‌های هوش مصنوعی استراتکام می‌گوید همه شاخص‌ها نشان می‌دهد که روسیه موشک‌های بالستیک قاره پیمای خود را در اولین حمله هسته‌ای علیه کشور ایالات متحده پرتاب کرده است.

اشتباه جنگ هسته‌ای در اوکراین: یک سناریوی فرضی

او ادامه می‌دهد: «در حال حاضر، صدها فروند موشک‌های بلاستیک قاره پیمای روسیه احتمالاً بر فراز قطب شمال به سمت سیلوها، پایگاه‌های هوایی و بنادر ما برای از بین بردن زرادخانه هسته‌ای ایالات متحده پرتاب شده‌اند. زمانی که بازدارندگی هسته‌ای ما به شدت کاهش یابد، روسیه می‌تواند با مصونیت تقریباً هرگونه درخواستی را مطرح کند. ما نمی‌توانیم موشک‌های ورودی را متوقف کنیم، اما می‌توانیم موشک‌های بالستیک قاره پیمای خود را قبل از نابودی، به سمت اهدافشان در روسیه برسانیم. ما حدود هفت دقیقه فرصت داریم تا آن‌ها به هدف اصابت کنند. اکنون باید تصمیم بگیرید: از آن‌ها استفاده کنید یا آن‌ها را از دست بدهید».

رئیس‌جمهور مکث می‌کند، به وضعیتی که با آن روبه‌رو است فکر می‌کند، متعجب می‌شود که چگونه چنین نتیجه‌ای حاصل شده و سپس آخرین دستورات خود را می‌دهد.

اثرات هسته‌ای

رئیس جمهور روسیه در مسکو تصمیم خود را می‌گیرد. او یک حمله متوازن به شهرهای ناتو انجام می‌دهد. از آنجایی که تسلیحات هسته‌ای آمریکا از قبل در راه بودند، او نیازی به استفاده از کلاهک‌های روسی به هدف سیلوهای موشک‌های بالستیک قاره پیما، بنادر زیردریایی، و پایگاه‌های بمب‌افکن آمریکا که در آن تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده نگهداری می‌شد، نداشت. اما در واقع، موشک‌های بالستیک قاره پیمای آمریکایی هرگز لوله‌های پرتاب خود را ترک نکرده بودند چون رئیس جمهور ایالات متحده تصمیم گرفته بود تا زمانی که اطلاعات بیشتری نداشته باشد، آن‌ها را پرتاب نکند.

در طول یک ساعت آینده، 82 میلیون آمریکایی کشته می‌شوند و برای کشورهای متحد نیز همین اتفاق می‌افتد. بیشتر مردم فوراً می‌میرند، در حالی که تعداد بیشتری در طی روزها و هفته‌های آینده در اثر مسمومیت با تشعشع خواهند مرد. کسانی که زنده می‌مانند تا پایان عمر کوتاه شده خود با مشکلات مزمن سلامتی مواجه خواهند شد و فرزندانشان احتمالاً با نقص‌های ژنتیکی متولد خواهند شد. حجم عظیمی از خاکستر به جو فرستاده شده و باعث "زمستان هسته‌ای" می‌شود، که میزان نور خورشید را به شدت کاهش می‌دهد، بر منابع غذایی جهانی تأثیر می‌گذارد و به طور غیرمستقیم منجر به گرسنگی می‌شود که باعث مرگ و میرهای بیشماری می‌شود. پیشرفت تقریباً در تمام تلاش‌های انسانی از کاهش فقر تا مبارزه با بیماری، ده‌ها، بلکه صدها سال به عقب می‌افتد. این جدای از بسیاری از پیامدهای شدید و پایدار دیگری است که در مجموع این پتانسیل را دارند که مسیر تمدن بشری را مختل کرده و بقای طولانی مدت آن را تهدید کنند.

نکته: این یک سناریوی کاملاً فرضی است. در هر نقطه از داستان، بازیگران کلیدی می‌توانستند انتخاب‌های متفاوتی داشته باشند که به نتایج متفاوتی منجر شود. اما نکته اینجاست که در مه جنگ، افراد منطقی می‌توانند خطاهای مهمی مرتکب شوند و حوادث فاجعه باری رخ دهد. علاوه بر این سناریو، راه‌های بی‌شماری به همان اندازه قابل قبول - و شاید حتی محتمل‌تر - برای استفاده احتمالی از سلاح‌های هسته‌ای در سایر نقاط جهان وجود دارد. اگرچه هیچ کشوری از سال 1945 سلاح هسته‌ای خود را منفجر نکرده است، 9 کشور در حال حاضر دارای 12705 کلاهک هسته‌ای هستند. بشریت تا کنون خوش شانس بوده است، اما چقدر فرصت داریم تا شانس ما تمام شود؟

منبع: ابتکار تهدید هسته‌ای

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1615546

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =