دستگیری 6 عضو باند شرارت در مشهد
روزنامه جامجم نوشت: 6 عضو باند تبهکاری در مشهد که با زورگیری و ایجاد رعب و وحشت از مردم سلبآسایش کرده بودند، در عملیات مشترک یگان ویژه پلیس و ماموران اطلاعات ـ امنیت این شهر دستگیر شدند و ردپای آنها در یک آدمربایی به دست آمد.
رسیدگی به این پرونده، چندی پیش با شکایت فردی مبنی بر ربوده شدن فرزندش در دستور کار ماموران پلیس امنیت مشهد قرار گرفت. شاکی به پلیس گفت: روز حادثه پسرم برای خرید از خانه بیرون رفت اما بازنگشت. در پی غیبت طولانی او به جستجو پرداختیم اما بینتیجه بود. چند ساعت بعد مرد غریبهای در تماس تلفنی ادعا کرد فرزندم را ربوده و برای آزادی او پول خواست.
در پی این شکایت، مرد آدمربا و همدستان احتمالیاش تحت تعقیب قرار گرفتند. در حالی که تحقیقات ادامه داشت، مرد شاکی با مرکز پلیس تماس گرفت و گفت آدمرباها فرزندم را به شدت کتک زده و او را بیهوش نزدیک خانهمان رها کرده و متواری شدهاند. به این ترتیب شاکی و فرزند ربوده شده او به پلیس امنیت احضار شده و مورد تحقیق قرار گرفتند.
پسر ربوده شده به پلیس گفت: 4 مرد شروری که چندی پیش در محلهمان با شکستن شیشه مغازهها برای مردم ایجاد رعب و وحشت کرده بودند، روزحادثه با تهدید چاقو مرا ربودند و با انتقال به خانهای در جنوب شهر، کتکم زدند تا از خانوادهام اخاذی کنند. وی افزود: متهمان وقتی متوجه شدند خانوادهام موضوع را به پلیس گزارش کردهاند، مرا رها کردند. تحقیقات در این ارتباط برای دستگیری متهمان فراری ادامه داشت تا اینکه ماموران با چهرهنگاری از متهمان، پی بردند آنها از افراد سابقهداری هستند که به اتهام زورگیری، شرارت، ایجاد رعب و وحشت برای مردم تحت تعقیب پلیس قرار دارند. در حالی که تحقیقات پلیسی در این زمینه ادامه داشت، شکایتهای دیگری نیز علیه تعدادی زورگیر و شرور در مرکز پلیس مطرح شد.
ردپای متهمان فراری در جرایم خشن
با تحقیق از شاکیان جدید معلوم شد، آنها نیز در دام همان متهمان تحت تعقیب پلیس گرفتار شدهاند و پول و اموالشان به سرقت رفته و حتی شیشه مغازه تعدادی از آنها در جریان درگیریهای خیابانی متهمان شرور با یک گروه رقیب، شکسته شده و از سوی آنها به مرگ تهدید شدهاند. پاتوقهای احتمالی شرورهای فراری زیر نظر گرفته شد تا این که اوایل هفته گذشته 2 نفر از آنها در حومه شهر شناسایی و دستگیر شدند. در بازرسی از منازل آنها چند قبضه چاقو و قمه کشف و ضبط شد.
متهمان در بازجوییهای پلیسی با اعتراف به سرقت، زورگیری، شرارت و ایجاد ناامنی برای مردم گفتند همدستان فراریشان پسر شاکی را ربوده و قصد اخاذی داشتند که موفق نشدند. درپی اعتراف متهمان، ماموران اطلاعات ـ امنیت مشهد با هماهنگی یگان ویژه انتظامی این شهر پس از جستجوی گسترده، توانستند 2 روز پیش مخفیگاه آنها را در کوی امیر و محله عباسی شناسایی کنند. ماموران این دو خانه را محاصره کرده و با هماهنگی قضایی وارد آنجا شدند و پس از خلع سلاح کردن متهمان، 4 نفر را در این ارتباط دستگیر و تعدادی قمه و چاقو نیز از آنها کشف و ضبط کردند.
در تحقیق از متهمان، آنها اعتراف کردند علاوه بر درگیریهای خیابانی با گروههای رقیب خود، برای ایجاد رعب و وحشت، شیشه چند مغازه را شکسته و مغازهداران و رهگذران را تهدید به مرگ کردهاند. همچنین با سد کردن راه مردم در خیابانهای منتهی به حومه شهر نیز با تهدید چاقو و قمه به زور پول و اموالشان را دزدیدهاند. در مرحله بعدی تحقیقات معلوم شد،2 نفر از متهمان به مشارکت در ربودن فرزند شاکی به قصد اخاذی اعتراف، ولی 2 متهم دیگر آن را انکار کردند.
آدم ربایی برای ازدواج اجباری
روزنامه خراسان نوشت: چندی قبل چند نفر که برای انجام معامله خودرو به مرکز فروش خودروی عبدل آباد تهران رفته بودند متوجه درگیری دختر و پسری در یک خودرو شدند. پسر خشن دختر جوان را به باد کتک گرفته بود. همین موضوع سبب شد حاضران به کمک دختر جوان بشتابند. او که فریاد می کشید و از مردم کمک می خواست گفت پسرجوان او را دزدیده است. به این ترتیب پای پلیس به این ماجرا کشیده شد و چند دقیقه بعد ماموران، جوان خشن را بازداشت و برای انجام تحقیقات به کلانتری منتقل کردند.این فرد به نام ناصر ابتدا مدعی شد دختر جوان به میل خودش سوار خودروی او شده است اما ادامه بازجویی ها نشان داد او دختر جوان را ربوده است. او گفت: «مدتی قبل در حالی که به بانک رفته بودم شیما را دیدم و به او علاقه مند شدم. آن روز او را تا خانه پدری اش تعقیب کردم و توانستم شماره تلفن اش را هم به دست بیاورم. من شیفته اش شده بودم و می خواستم هر طور شده با او ازدواج کنم. وقتی این موضوع را با شیما درمیان گذاشتم او به سختی با من مخالفت کرد و گفت حتی حاضر نیست من را ببیند. این پایان کار نبود و من چند مرتبه دیگر هم پیشنهادم را مطرح کردم اما با بی محلی های شیما مواجه شدم و تصمیم گرفتم او را به زور وادار به ازدواج کنم.» وی ادامه داد: «روز حادثه یک اسلحه قلابی تهیه کردم و سوار بر خودروام سر راه شیما قرارگرفتم. وقتی به نزدیک او رسیدم راهش را سد کردم و با تهدید سلاح او را وادار کردم سوار خودروام شود. سپس به راه افتادیم و من تلاش کردم با حرف زدن او را قانع کنم اما وقتی تلاش هایم بی نتیجه بود تصمیم گرفتم با کتک از او جواب مثبت بگیرم اما چند نفر که در آن اطراف بودند متوجه شدند و پلیس را خبر کردند.» وی درباره زندگی خصوصی اش گفت: «من پیش از این ازدواج کرده ام اما چون از همسرم رضایت نداشتم او را طلاق دادم و می خواستم با شیما ازدواج کنم. اما او مدام به من بی اعتنایی می کرد. من هم نقشه ربودنش را طراحی و اجرا کردم.»
در پی اعترافات این متهم پرونده به مجتمع قضایی بعثت ارسال شد و روز چهارشنبه هفته گذشته وی به اتهام آدم ربایی، تهدید با اسلحه قلابی و ایراد ضرب و جرح تحت محاکمه قرارگرفت. در ابتدای جلسه شاکی در چند جمله گفت: «من پیش از این ناصر را نمی شناختم و او را ندیده بودم. او مدام برایم مزاحمت ایجاد می کرد و کلافه ام کرده بود. روز حادثه او با کلتی که به دست گرفته بود من را تهدید کرد. من هم مجبور شدم سوار خودرواش شوم. چند ساعت را در ترس و وحشت گذراندم اما چند نفر که کتک خوردن هایم را می دیدند پلیس را خبر کردند. نمی دانم اگر آن ها این صحنه را ندیده بودند چه بلایی به سرم می آمد.»
در ادامه متهم به دفاع از خود پرداخت و گفت: «من پیش از این سابقه ای نداشتم و زندگی نابسامانم باعث شد دست به این کار بزنم. حالا هم از کرده ام پشیمانم.» در پایان رسیدگی به این پرونده، قاضی متهم را گناهکار تشخیص داد و از آنجا که شاکی نسبت به او اعلام گذشت کرد وی را به لحاظ جنبه عمومی جرم به تحمل 4سال حبس محکوم کرد.
ازدواج اینترنتی، شش ماه بیشتر دوام نیاورد
ایسنا نوشت: زنی در دادگاه گفت: آشنا شدن با همسرم از طریق اینترنت ضربهی سختی را به من وارد کرد و بعد از گذشت شش ماه متوجه شدم که انتخابم اشتباه بوده است.
زوجی در دادگاه خانواده حضور یافتند و درخواست طلاق توافقی خود را به قاضی دادگاه ارایه کردند. زن خطاب به قاضی گفت: سال 89 از طریق اینترنت با همسرم آشنا شدم و متاسفانه این آشنایی به مدت شش ماه به طول انجامید و بعد از گذشت این مدت به این نتیجه رسیدیم که به عقد یکدیگر درآییم؛ در صورتی که این تصمیم اشتباه اکنون باعث آبروریزی برای من و خانوادهام شده است.
وی ادامه داد: بعد از گذشت مدت زمان آشناییمان خانوادهی همسرم به خواستهی پسرشان به خواستگاری من آمدند و به سرعت مراسم عقد انجام شد. بعد از گذشت دو ماه از مراسم عقد، همسرم از من خواست که 10 میلیون تومان برای تهیه منزل مشترک به او قرض بدهم تا بتواند منزلی را تهیه کند. من نیز به دلیل اینکه شاغل هستم، توانستم این مبلغ را به همسرم بدهم.
دختر جوان که 28 سال سن داشت بیان کرد: بعد از اینکه آن مبلغ را به همسرم دادم درخواستهای بعدی او برای پول قرض گرفتن بیشتر شد و هر بار بهانههای مختلفی برای این موضوع داشت. من هم به دلیل اینکه هدفم از پرداخت این مبلغها به وجود آمدن آسایش در زندگی مشترک آینده بود، مخالفتی نمیکردم تا جایی که همسرم از این وضعیت سوءاستفاده کرد.
وی خاطرنشان کرد: همسرم دیگر به سر کار نمیرفت و زمانی که دلیل این رفتارش را میپرسیدم پاسخ میداد حوصله ندارم و ترجیح میدهم در منزل بمانم و متاسفانه در رابطه با این مشکل خانوادهی همسرم به شدت از او حمایت کردند و مشکلات جدی زندگی ما شروع شد.
این دختر جوان مدعی شد: خانوادهی همسرم با دخالتهای خود به خوبی توانستند زندگی ما را نابود کنند و در این مدت که من و همسرم هنوز زندگی مشترک خود را آغاز نکردهایم از لحاظ روحی آسیبهای بسیاری را به من وارد کردند و من هیچ گاه آنها را نخواهم بخشید و اکنون خواهان طلاق و مهریه خود هستم، زیرا انتخاب من از ابتدا اشتباه بوده است.
در ادامه، شوهر این زن گفت: من بعد از گذشت مدتی از آشناییمان حاضر به ادامهی این ارتباط نبودم اما اصرارهای همسرم باعث شد راضی به این ازدواج شوم و اکنون نیز خواهان جدایی از او هستم و مهریه او را پرداخت خواهم کرد.
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین، حکم توافقی طلاق را صادر کرد.
47282
نظر شما