امروز که این یادداشت را می‌نویسم مصادف است با رحلت حضرت ختمی‌مرتبت، پیامبر اعظم، رحمه ‌للعالمین محمدبن مصطفی(ص).

به یاد دارم که سال‌ها پیش و در زمان انجام پایان‌نامه دکتری که معمولاً با شرایط سخت روحی و روانی همراه است، کار تدوین و نهایی کردن فیش‌های تحقیقاتی به سهولت پیش نمی‌رفت. بعد از توفیق زیارت امام رضا(ع) با تعدادی از دوستان قدیمی، یک روز صبح دست به قلم بردم و متوجه شدم که قلم نگارنده با شیوایی و روانی خوبی پیش می‌رود. به همسرم گفتم، امروز چه روزی است؟ ایشان گفتند، روز رحلت پیامبر اکرم(ص) است. با اشتیاق گفتم، چه بگویم پیامبر رحمت در رحلت خود نیز وساطت فیض و رحمتش را از بنده کمترین مضایقه نکرده است. به هر حال به لطف خدا و رسول گرامی‌اش کار این پایان‌نامه به سامان رسید. عزیزانی که این پایان‌نامه و کتاب ملهم از آن را با عنوان فضا و نابرابری اجتماعی رؤیت کرده باشند، در بخش سپاسگزاری، این عبارت را ملاحظه فرموده‌اند: «حمد و سپاس بیکران نثار خداوند سبحان، سرچشمه و الهام‌بخش علم و معرفت و منبع حقیقی آرامش و پیامبر گرامی اسلام باد که همواره در شرایط دشوار نگارش این اثر، نام و یادش گره از کار می‌گشود
امروز نیز بر این پندار آرامش‌بخش هستم که بار دیگر نام و یاد پیامبر اکرم (ص) الهام‌بخش شده است تا چند سطری در خصوص اتفاقات به‌ظاهر سخت و ناگوار و البته با عاقبتی شیرین و رهگشا، نثار هموطنان عزیز خود کنم.
عزیزان و سروران، ‌
آنچه در برنامه زنده پارک ملت، از زبان حقیر بازگو شد، حاصل سه دهه حضور و تأمل نظری در انقلاب اسلامی بود که قبلاً به صورت مجموعه آثار فرهنگی، سیاسی از بنده به چاپ رسیده است. مطالب مطرح در این برنامه قبلاً به کرّات، هم در مصاحبه‌ها و هم در مناظره‌های شبکه‌های مختلف، از جمله شبکه چهار با حضور حجج اسلام آقایان پارسانیا، واعظی و خاموشی منعکس شده بود و تقریباً مطلب تازه‌ای در آن نبود. تمام کسانی که از نزدیک با حقیر حشر و نشر دارند، به‌ویژه استادان، دانشجویان و طلبه‌های کارشناسی ارشد و دکتری با افکار بنده آشنا هستند . ممکن است گفته شود جای طرح این بحث ها شبکه یک نیست، همگان می دانند که این خلاف تصور بنده است. از باب نمونه عرض کنم، خداوند بر بنده منت گذاشته و هر ساله توفیق سخنرانی در شب عاشورا در یکی از روستاها را نصیبم کرده است، اگر صدا و سیما مایل باشد و دیگران خاص هم تحمل شنیدن آن را داشته باشند، حاضرم متن نوار آخرین سخنرانی را در اختیار بگذارم، تا معلوم شود این سخنرانی ها به مراتب مفهومی تر , نظری تر از چیزی بوده که در این شبکه مطرح شده است، آن هم در یک روستای کم جمعیت و به ظاهر عوام تر!
اتفاقاً با توجه به مطالب مطرح شده در این برنامه، مثل رسالت انبیایی روشن فکری، ضرورت چرخه دیالکتیک خرد و جامعه و عاقل پنداشتن مردم، بهترین جای این صحبت ها شبکه یک است. از روی واکنش های شکل گرفته در برابر این مطالب و پیامد های مبارک آن نیز می توان صحت این مدعا را اثبات کرد.
به هر حال، مطالبی که در این شبکه به لطف و مرحمت الهی مطرح شد، حاصل تأملات، دغدغه‌ها و مطالعاتی است که هم‌اکنون تمام جدیت و همّ و غمّ بنده را به خود اختصاص داده است. تمام سعی و تلاش بنده در طول این سال‌ها این بوده است که اولاً نظریه‌پردازی صحیحی از انقلاب اسلامی به دست داده شود، ثانیاً به سهم خود و با استفاده از این نظریه و با مفهوم نقد درون‌گفتمانی در بازتولید این انقلاب الهی و عظیم کوشا باشم.
بگذریم، قصد ورود به مضامین و مباحث محتوایی گذشته و حال را ندارم. غرض از نگارش این چند سطر، قدردانی و تشکر از کسانی است که با موضع‌گیری خود به روشن‌تر شدن و بسط مطالب و سرنخ‌های این گفت‌وگو کمک کردند، به‌طور خاص از آقایان توکلی، مطهری، کواکبیان، سید فاضل موسوی، نادران و حجج اسلام سوزنچی و جعفریان با طرح مباحث عالمانه و روشنگرانه خود و حتی امام جمعه محترم مشهد که باب یک بحث نقادانه و طلبگی را گشودند، کمال قدردانی را دارم. از عزیزانی که دست به قلم برده و از حریم نقد و آزادی بیان در نظام جمهوری اسلامی دفاع کردند و مطالب خود را در خبرگزاری مهر و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی از قبیل جهان‌نیوز، فردانیوز،الف، خبرآنلاین، جنبش عدالتخواهی، دفتر تحکیم، تابناک، مشرق، بازتاب، فرارو، شفاف، عصر ایران و... انعکاس دادند و همچنین از خبرگزاری فارس که با انتشار متن کامل این گفت‌وگو از بسیاری سوءتفاهم‌ها و بهره‌برداری‌های محتمل و برنامه‌ریزی‌شده جلوگیری نمود، کمال سپاس را دارم و از اینکه به دلیل فراموشی و عدم دسترسی نمی‌توانم از تمام عزیزانی که در این چند روز نقش‌آفرینی مثبت کرده‌اند، سپاسگزاری کنم، عذرخواهی می‌کنم.
شاید گفتنش آسان نباشد، اما نمی‌توانم مدعی شوم که از بسیاری قضاوت‌های عجولانه و هیجانات شتابزده و حتی برنامه‌ریزی‌های خاص که از خانواده و همسایه‌ها سلب آسایش و آرامش نمود، آزرده‌خاطر نیستم. اما در این زمینه، بین افرادی که به‌طور طبیعی و حسب تشخیص خود یا اعتماد به دیگران از عرایض بنده برداشت‌هایی خاص و منفی کرده‌اند، که البته تعدادشان را بسیار قلیل می‌دانم، و کسانی که به گونه‌ای برنامه‌ریزی‌شده قصد گل‌آلود کردن آب و ماهیگیری در ایام انتخابات را داشتند، تفکیک قائل می‌شوم. انگیزه طایفة اول را قطع نظر از قالب طرح این انگیزه می‌ستایم و برای صاحبان این انگیزه آرزوی توفیق می‌کنم و رنجشی از آنان ندارم. اما طایفة دوم را به دلیل بی‌حرمتی برنامه‌ریزی شده و آسیب زدن به هیمنه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و بسترسازی برای لطمه‌زدن به ظرفیت و قابلیت نقدپذیری و اصلاح‌گری آن و تحریک ناروای احساسات عمومی، هرگز نخواهم بخشید. متأسفانه مدتی است که مواجه با تفکراتی نا موجه هستیم که به اسم ولایتمداری و دفاع از ولایت فقیه، این جایگاه متعالی را در معرض آسیب قرار می‌دهند. با مفروض گرفتن بهترین حالت آن و با فرض حسن نیت فاعلان این مشی، تنها به یک سؤال بسنده می کنم، آیا با حمله و دفاع غلط می‌توان مدافع جدی ارکان رکین انقلاب اسلامی از جمله ولایت فقیه بود؟
بگذاریم و بگذریم. ان‌شاءالله که از این به بعد شاهد مناظره‌ها و گفت‌وگوهای نقادانه، در راستای دغدغه‌های آزاداندیشانه رهبر معظم انقلاب و در جهت تقویت گفتمان انقلاب اسلامی، بازتولید مبانی آن، پاسخ به بسیاری پرسش‌ها و بسترسازی برای اصلاحات مورد نظر باشیم.
منبع: مهر
/2929
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 195603

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 10 =