۰ نفر
۱۷ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۴

گفت و گو با سید محمد جهرمی، وزیر کار در دولت نهم و مدیر عامل سابق بانک صادرات.

محمد هیراد حاتمی:

مهم نیست چه قدر اهل دنبال کردن اخبار و تیتر روزنامه ها باشید؛ چرا که به هر اندازه هم به آنچه دور و اطرافتان می گذرد بی توجه باشید از حواشی خبر اختلاس سه هزار میلیاردی سیستم بانکی نمی توانید به راحتی بگذرید. بی تردید این روزها نام سید محمد جهرمی، وزیر کار دولت نهم و مدیر عامل سابق بانک صادرات وقتی در تیتر خبری انتشار پیدا کند، انتظار هر خواننده ای این است که جزییاتی از اختلاس 3 هزار میلیاردی توسط او گفته شود. اختلاسی که سال 90 در سیستم بانکی کشور به وقوع پیوست و هنوز هم اخبار مربوط به آن از تب و تاب نیافتاده است. جهرمی که اعتقاد دارد این موضوع یک فساد در سیستم بانکی بود که به آن برچسب اختلاس نصب شده است در رابطه با جزییات وقوع این رویداد به طور کامل توضیح داد و گفت: « اولین بار این بانک صادرات بود که متوجه چنین تخلفی در سیستم بانکی شد و بلافاصله هم مقام های مسئول را در جریان قرار داد. » آنچه جهرمی در رابطه با فساد بانکی موسوم به اختلاس سه هزار میلیاردی عنوان کرد که هیجان های خاص خودش را دارد بعدا منتشر می شود. بخشی از گفت و گو با او که حول محور آشفتگی بازار سکه، ارز و طرح سپرده گذاری طلای بانک صادرات است را در ادامه می توانید بخوانید:

 

آقای جهرمی یکی از اقداماتی که در زمان ریاست شما در راس بانک صادرات صورت گرفت طرح سپرده گذاری طلا بود. این اقدام با خبر سازی های بسیار ی همراه بود و گویا پس از جدایی شما از بانک صادرات به طور کامل کنار گذاشته شده است. در رابطه با این طرح توضیح می دهید؟ به چه منظور چنین اقدامی را انجام دادید؟
من از سال گذشته این آشفتگی را در بازار طلا ،‌ سکه و ارز پیش بینی کرده بودم. به همین خاطر طرح سپرده طلا را ساماندهی کردم که مردم سود داشته باشند و بانک هم نقدینگی مناسبی را پیدا کند. از همان ابتدا بانک مرکزی مخالفت کرد چرا که فروش طلا با مشکل مواجه می شد. من تعجب می کردم چرا بانک مرکزی اینقدر اصرار داشت که سپرده طلا بسته شود در صورتی که پیش بینی نوسان قیمت ها در طلا و دلار پیش بینی می شد. وقتی ما در بانک صادرات این سپرده را اعلام کردیم مردم استقبال خوبی داشتند. ما پیش بینی کرده بودیم تا پایان سال 90 مقدار 3 تن خرید توسط مردم انجام بگیرد. در خارج از کشور همین مقدار 3 تن را توسط سلف خریداری می کردیم که بانک و مردم در ایمنی کامل باشند. این در حالی بود که مخالفت جدی و بی جهتی توسط بانک مرکزی صورت گرفت، حتی گفتند این روش شرعی نیست. این در حالی بود که حتی علمای بزرگوار هم نظر مثبت دادند. شورای فقهی بانک مرکزی هم تا حدودی نظرات خاصی داشت که آنها را هم اعمال کرده بودیم. اتفاقا تا زمانی که من از بانک صادرات بیرون نیامده بودم ( 5 مهر ) 12 تن تا پایان شهریور طلا فروخته شده بود. پیش بینی جدید مان این بود که تا پایان سال می توانیم 30 تن طلا به مردم واگذار کنیم و از آن طرف به صورت سلف از بازار های چین و منطقه خریداری کنیم. این موضوع به نفع بانک و مردم بود . البته نوسان قیمت طلا توسط مردم مشاهده می شد به نحوی که در سایت بانک صادرات می توانستند مشاهده کنند چه میزان سود و ضرر کردند.
چه میزان در آرامش بازار طلا اثر گذار بود؟
در آرامش بازار طلا بسیار اثر گذار و آرامبخش بود. متاسفانه پس از اینکه من از بانک صادرات بیرون آمدم اولین کاری که بانک مرکزی کرده بود که در زمان ما جرات و جسارت آن را نداشت، طرح سپرده طلا را متوقف کرد.
بخشی از نقد هایی هم که به شما شد به همین موضوع سپرده گذاری طلا باز می گشت. اینکه برخی شهروندان ادعا می کنند پول آنها داده نشده است. این موضوع را چگونه تحلیل می کنید؟
البته تا زمانی که ما بودیم پول مردم را دادیم و اگر فیزیک آن را می خواستند در اختیارشان قرار می دادیم. مسئله دیگر، موضوع سلف ارز بود. ما پیش بینی همین مسئله را در سال گذشته داشتیم. با بانک مرکزی قراردادی را امضا کردیم که فروش سلف ارز باشد که تب درخواست ارز در بازار و صرافی را به سیستم بانکی بیاوریم. قرارداد آن به امضا هم رسید اما بانک مرکزی آن را اجرا نکرد.
شما در زمانی که به عنوان رییس بانک صادرات فعال بودید موضوع نوسان های ارزی چه میزان بر نحوه مدیریت شما اثر گذار بود؟ اینکه بسیاری از کارشناسان اقتصادی همواره واقعی نبودن قیمت ارز را اخلال در نظام مالی قلمداد می کنند؟
بحث واقعی نبودن قیمت، یک بحث است اما موضوع سفته بازی مهم تر است. وقتی مردم مشاهده کنند قیمت ارز لحظه ای بالا می رود احساس می کنند به جای اینکه در بخش تولید یا خدمات متمرکز شوند می آیند در بخش خرید و فروش ارز وارد می شوند. این موضوع اتفاق افتاد و ظرف مدتی کوتاه قیمت ارز خودش را نشان داد. زمانی بانک مرکزی توانست قیمت ارز را کنترل کند اما بعد از آن نشد.
تحلیل شما از افزایش یکباره قیمت ارز چیست؟
استنباط من این است که بانک مرکزی بی تدبیری کرد و می توانست این موضوع را کنترل کند. یا نخواست یا نتوانست.
نخواستن و نتوانستن به چه مفهومی؟
« نخواست » این است که برخی از مسئولان در بخش اقتصادی اعتقادشان بر این بود که قیمت ارز، قیمتی نیست که وجود دارد و باید آن را آزاد گذاشت تا به سقف خودش برسد. برخی هم فشار می آوردند که باید همین قیمت باقی بماند . من اعتقاد دارم هر شوک قیمتی چه به سمت بالا و چه به سمت پایین درست نیست. یکبار بانک مرکزی قیمت ارز را به 1370 تومان رساند و ظرف دو روز قیمت را به 1050 تومان رساند. این شوک ایجاد کردن در بازار اصلا نوع سرمایه گذاری را به هم می ریزد و به نوعی امید به سرمایه گذاری آینده را تغییر می دهد. ما چه در بالا بردن و چه در پایین آوردن قیمت ارز باید مواظب این نوسان شدید باشیم تا شوک ایجاد نشود. قیمت بالای ارز موجب افزایش صادرات می شود و در یک موضوع خیلی کمک می کند به شرطی که مسئولان تحمل یکی ، دو سال تورم را داشته باشند . چرا که میزان واردات از صادرات مان کمتر است و این مسئله تورم زاست. در روسیه زمانی پوتین که رییس جمهور بود نرخ تورم روسیه 37 درصد بود که زمان او به 4 درصد رسید. وقتی بررسی می کنیم بین بخش صادرات و واردات تعادل دارد. ما می توانیم این کار را کنیم. اگر قیمت ارز 1800 تومان باشد و ثابت نگه داشته شود صادرات تا 2 برابر می تواند اثر گذار باشد.
تحریم بانک مرکزی در این اوج گیری اخیر قیمت ارز اثر گذار بود؟
بی تاثیر نیست ولی ما تحریم را در بانک صادرات توانسته بودیم دور بزنیم. یکی از مسائلی که اروپا با من برخورد کرد و در لیست تحریم ها ی افراد نام من را آورده بود ،‌این بود که ما توانسته بودیم علیرغم حجم زیاد مبادلات و معادلات ارزی در بانک صادرات سرویس مناسبی به مشتریان مان بدهیم و به نوعی تحریم ها را دور بزنیم.
در حالی که یکی از کار های معاون خزانه داری آمریکا همین است که مدام در حال رایزنی برای اخلال در سیستم اقتصادی ایران است می توان گفت که دور زدن تحریم ها را می توان در دستور کار قرار داد؟
آمریکایی ها در تلاش اند تا در مقابل ایران صف آرایی کنند. در زمان جنگ ما را تحریم کرده بودند. حتی در زمان جنگ ما واردات موشک، اسلحه و موتور های اف 5 را داشتیم که آمریکایی بود.
پس به نوعی در رابطه با اخلال بازار ارز می توان گفت بی تدبیری بود؟
من در رابطه با بانک مرکزی می توانم بگویم در نوسان های ارزی بی تدبیری کامل صورت گرفت.
شما اگر رییس کل بانک مرکزی بودید چه اقدامی انجام می دادید؟
من اصلا نمی گذاشتم به این بازار آشفته برسیم. همانطور که گفتم سال گذشته این موضوع را پیش بینی کردم. در جلسه شورای امنیت ملی، جلسات بانک ها و بانک مرکزی این موضوع را مطرح کردم. حتی در آن جلسات من پیش بینی تحریم بانک مرکزی را داشتم که آقای بهمنی و آقای خاوری گفتند اصلا این موضوع عملی نیست.
نسخه شما برای ایجاد آرامش در بازار ارز چیست؟
الان نگه داشتن زوری و با فشار سیاسی و اجرایی در رابطه با قیمت ارز که باعث فساد در سیستم ارزی و بانکی کشور شده و خودش زمینه فساد را به وجود می آورد اصلا به صلاح نیست. من قیمت ارز را ظرف یکسال اجازه می دهم بالا برود و با عرضه ارز آن را کنترل می کردم. در حال حاضر کسی که صادرات انجام می دهد ارز خودش را نمی آورد و با قیمت 1226 تومان بفروشد؟ حتی چون قیمت ارز بالا بوده، کالای صادراتی خودش را در خارج از کشور ارزان تر فروخته است. اقدامی که چینی ها انجام می دهند. برای چینی ها اینطور نیست که با قیمت کمتری تمام شود. ارز پول چینی ها پایین است به طوری که 63 یوآن معادل یک دلار است در صورتی که از لحاظ اقتصادی 21 یوآن باید معادل یک دلار است.
اینکه در حال حاضر نفت را به کشور هایی مانند هند و چین می فروشیم و در مقابل یوآن و روپیه می گیریم صرف دارد؟
این موضوع اشکالی ندارد چرا که یوآن و روپیه برای آینده در مقابل ارز های دیگر قدرتمند تر می شوند. یعنی به جای اینکه 63 یوآن یک دلار است در آِینده 40 یوآن می تواند یک دلار شود. روپیه هم قدرت اقتصادی جدیدی است.
یک سوال آخر و آنهم اینکه به عنوان مدیری که در سال های پس از انقلاب همواره در بدنه دولت حضور داشتید چه تفاوتی میان رویکرد اقتصادی آقای هاشمی و آقای احمدی نژاد می بینید؟
آقای احمدی نژاد اصلا رویکرد اقتصادی ندارد و نگاه او ، نگاه توزیع ثروت است و نه تولید ثروت. من در رابطه با نگاه اقتصادی آقای احمدی نژاد، نگاه ایشان را توزیع امکانات و ثروت می بینم. در نگاه آقای هاشمی علیرغم نقد های سیاسی و اجرایی که به آقای هاشمی دارم  در تولید ثروت کار کرد. آقای هاشمی خودش تئوریسین اقتصادی است. گاهی نظر و ایده های اقتصادی من و شما با هم فرق دارد ولی شما در موقعیتی قرار می گیرید و ایده تان را اجرا می کنید نقاط مثبت و منفی آن مشخص می شود. نقاط منفی و مثبت ایده های آقای هاشمی مشخص شد و بالا بود. برخی دولت ها مانند دولت آقای خاتمی و احمدی نژاد از سرچشمه فکر توسعه اقتصادی زمان آقای هاشمی هنوز استفاده می کنند.

منتظر بخش دوم این مصاحبه در باره اختلاس 3000میلیاردی باشید
3939

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 202761

برچسب‌ها