کودکی و نوجوانی من در فقر مطلق گذشت. با این حال هیچ‌وقت با کینه و خشم به آن که از مواهب دنیوی برخوردار بود ننگریستم.

آن که در زمره تهیدستانم می‌پسندید در من استغنایی به ودیعت نهاد به بی‌کرانگی آسمان‌ها.

شکم‌سیر نبودم اما چشم و دلم سیر بود. پیاده بودم اما به هیچ مرکبی رشک نبردم.

در خانه‌ای تنگ و تاریک شب و روزم را سپری می‌کردم اما باغ و منزل وسیع رویای شیرینم نبود.

شعر و روزنامه‌نگاری و ترانه‌سرایی و طنزنویسی هم که از راه رسید آن استغنای حیرت‌انگیز دو چندان شد.

اکنون کافی است تا فراغتی و کتابی و گوشه‌چمنی فراهم شود که حقیقتاً در چنین اوضاعی: سلطان جهانم به چنین روز غلام است.

قصد تفاخر ندارم. غرض اینکه اگر نوکیسه‌ای را مذمت می‌کنم از سر غیظ و کینه نیست. به جد معتقدم روزی هر کس مقدر اوست. کم یا بیش روزی ما ز خوان قدر این نواله بود.

دیگر اینکه، نداری من و امثال من از سر اختیار است و نه اضطرار. به جای اینکه به دلالی و رانت‌خواری روی بیاوریم قلم به تخم چشممان می‌زنیم و از راه چندرغاز حق‌التالیف روزگار می‌گذرانیم. گله‌ای هم نداریم. هرکسی را بهر کاری ساختند. منتها پول درآوردن چیز دیگری‌ است و درست‌درازی به بیت‌المال و رانت‌خواری چیز دیگر.

آن که نان همت و تلاش و زیرکی‌اش را می‌خورد درخور طعنه و تحقیر نیست. نوش جانش. اگر از قبل تلاش و زیرکی‌اش دیگران هم به نان و نوایی برسند که نورعلی‌نور است. اما فرومایه‌ای که هیچ هنری جز دین‌فروشی ندارد و اگر بخت و اقبال یاری‌اش نمی‌کرد و او را در جایگاه فرودستان نمی‌نشاند حتی از درآوردن یک لقمه نان حلال عاجز بود، سزاوار ناسزاوارترین ناسزاهاست.

نمی‌دانم خبر ماشین شش میلیاردی فرزند یکی از مقامات را شنیده‌اید یا نه؟! چندی پیش در سایت‌های خبری آمده بود که فرزند یکی از بزرگان با ماشین شش میلیاردی در خیابان‌های تهران رفت و آمد می‌کند؛ خبری که هیچ‌کس حتی زحمت تکذیبش را به خود نداد. ظاهراً اخباری همانند اختلاس سه هزار میلیاردی باعث شده اخباری از این دست کاملاً اهمیتش را از دست بدهد و همه بگویند بابا! دلت خوشه، شش میلیارد که دیگه چیزی نیست که بخواد خبرش تکذیب یا تایید بشه.

من اما همچنان با شنیدن اخباری از این دست متشنج می‌شوم و دلم می‌خواهد با پای برهنه به همراه یک قبضه آرپی‌جی هفت در اتوبان‌های تهران حاضر شوم و به نیابت از َهمه تهیدستان و آرمان‌باختگانی که به سودای تحقق عدالت جان و مالشان را فدا کردند ماشین شش میلیاردی آن نازپرورد تنعم را همراه با سرنشینش مورد هدف قرار دهم. تبعات چنین حرکت انقلابی (شما بگویید نابخردانه و احساساتی) را هم هرچه باشد می‌پذیرم.
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 218922

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • وحید IR ۰۰:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
    20 1
    من فکر می کنم اینم کار استکبار جهانیه !!!!!!!!!!، چه معنی داره ، ماشین شش میلیاردی درست کنند
  • بدون نام CH ۱۰:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
    14 0
    یا لطیف........ دم سید گرم.........
  • حسین FR ۱۶:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
    8 1
    من هم حاظرم در این جهاد شرکت نما یم
  • بدون نام IR ۱۸:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
    5 1
    دلم می خواست مسلسل پشت شیشه مال من بود.