جلد اول کتاب «دانشنامه جوانمردی (فتوت؛ ریشهها و خاستگاهها)» تالیف علیاکبر ولایتی منتشر شد. موضوع کتاب «دانشنامه جوانمردی» شناخت و بررسی مایهها و درون مایههای جوانمردی و تحلیل ریشهها و خاستگاههای اندیشه جوانمردان و فتیان در طول تاریخ است. نویسنده درباره کتاب خودش مینویسد: در فرهنگ و تمدن پرافتخار اسلام و ایران، جمعی از وارستگان که دل به معارف غنی اسلامی سپرده بودند، در صدر مروت نشستند و عقد فتوت بستند تا خلق را به دست و زبان خویش مرنجانند و خویشتن را در این جهان از جمیع جهانیان فروتر شناسند. هر چه دارند، به سخا، از هیچکس واندارند؛ سینه از کبر و کینه پاکیزه سازند؛ و هم با خلق و هم با خدا وفا نگه دارند. آنچه در این مجلد آمده، واکاوی ریشههای دینی، فرهنگی و اجتماعی فتوت در قرآن و حدیث و تفسیر و بررسی نسبت آن با مکاتب فکری و دینی مانند تشیع و اخوان الصفا و عرفان اسلامی است.
در این اثر، همچنین جایگاه پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع) و امامان شیعه (ع) در متون اهل فتی تحلیل شده است. نویسنده در این مجموعه تلاش کرده تا نگاه تازهای به مسئله فتوت و جوانمردی داشته باشد و از منظری نو آن را مورد پژوهش قرار دهد و در این راستا، امامان معصوم (ع) و سیره ایشان و عیاران ایرانی و عرفا و پادشاهان پیش از اسلام را واکاوی کرده است. این کتاب 306 صفحهای در جلد وزیری (گالینگور) در شمارگان 3000 نسخه و با قیمت 10 هزار و 800 تومان راهی بازار شده است.
آنطور که مهر گزارش داده، امیرکبیر همچنین چاپ پنجم مجموعه داستان «اتاق شماره 6» نوشته آنتوان چخوف را با ترجمه کاظم انصاری به بازار نشر عرضه شد. اولین داستان این کتاب «اتاق شماره 6» نام دارد که ماجرای یک دکتر و پنج بیماری است که در اتاق شماره 6 بیمارستانی قرار دارند که فقط یکی از آنها از طبقه ممتاز و بقیه پیشهور و کاسب هستند. در یکی از روزهای اوایل بهار، برف سنگینی میآید و در گودال واقع در کنار گورستان شهر دو جنازه کهنه پیدا میشود.
یکی از جنازهها، جسد یک پیرزن و دیگری جسد کودکی است که آثار مرگ غیرطبیعی در آنها مشاهده میشود. شایعه کشف این دو جنازه و وجود قاتل ناشناس در شهر، زبان به زبان میگردد و موجب پیش رفتن داستان میشود.
«به دنبال خدمت»، «درباره عشق»، «کالای جاندار»، «داستان نقاش»، «اندوه» و «خودکشی» عنوان داستانهای دیگر این مجموعه هستند که پس از «اتاق شماره 6» در این کتاب درج شدهاند.
در قسمتی از داستان «درباره عشق» در این کتاب میخوانیم:
هر دفعه به شهر میرفتم در چشم او میخواندم که در انتظار من بوده است. حتی خودش در برابرم اعتراف میکرد که از صبح حدس میزده است که من خواهم آمد و به انتظار ورود من ثانیه شماری میکرده است. مدتی بدین منوال گفتگو میکردیم یا خاموش مینشستیم اما از عشق خود به یکدیگر سخنی نمیگفتیم و محجوبانه و حسودانه آن را پنهان میداشتیم. از هرچه ممکن بود راز ما را به وسیله خود ما آشکار سازد، بیم داشتیم. عشق من لطیف و عمیق بود، اما از خود میپرسیدم که اگر برای مبارزه با عشق خود نیروی کافی نداشته باشم عاقبت این عشق به کجا خواهد کشید؟ باور نمیکردم که این عشق آرام و اندوهناک من ناگهان جریان پرسعادت زندگی شوهر و کودکانش و تمام اهل این خانه را که تا این حد به من دوستی و محبت میکردند و این قدر به من اعتماد و اطمینان داشتند، قطع نماید. آیا این عمل شرافتمندانه بود؟ او به دنبال من میآمد اما کجا میآمد؟ کجا میتوانستم او را ببرم؟ اگر زندگی مرفه و جالبی داشتم، اگر مثلا در راه نجات وطن مبارزه میکردم یا دانشمند مشهور، هنرپیشه و نقاش سرشناسی بودم وضع ما صورت دیگری داشت. اما اینک میبایست او را از یک وضع عادی و معمولی به وضع دیگری به همان شکل و شاید هم عادیتر و معمولیتر بکشانم. در این صورت این سعادتمندی چه مدت طول میکشید؟ اگر بیمار میشدم یا میمردم یا اگر از یکدیگر سیر میشدیم و عشق ما به بیمهری منتهی میگردید، عاقبت او چه میشد؟
ظاهرا او نیز همینطور قضاوت میکرد و در اندیشه شوهر، اطفال و مادرش بود. میدانست که مادرش شوهر او را مثل پسر خود دوست میدارد. اگر میخواست تسلیم احساسات خود شود، ناگزیر بود یا راست بگوید یا دروغ و تقلب را پیشه سازد و با وضعی که داشت هم دروغپردازی و هم راستگویی به یک اندازه هراسانگیز و اضطرابآور بود. پیوسته این سوال او را آزار میداد که آیا عشق او مرا خوشبخت خواهد ساخت و زندگی مرا که بدون آن عشق نیز دشوار و پرمشقت است پیچیدهتر و بغرنجتر نخواهد کرد؟ میپنداشت که برای عشقمن به قدر کفایت جوان و شاداب نیست و برای آغاز به زندگی جدید به قدر کفایت سعی، فعالیت و پشتکار در خود سراغ ندارد. اغلب اوقات با شوهرش در این باره سخن میگفت که من باید با دختر عاقل و شایستهای که خانهدار خوبی باشد، ازدواج کنم اما بیدرنگ به سخنش میافزود که در تمام شهر به زحمت چنین دختری یافت میشود...»
این کتاب با 200 صفحه، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 4 هزار تومان منتشر شده است. پنجمین چاپ «اتاق شماره 6» یا ویراست جدید به بازار عرضه شده است.
ساکنان تهران برای تهیه این کتاب ها و هر محصول فرهنگی دیگر کافی است با شماره 20- 88557016 (شبانه روزی با پیغامگیر) سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ «سام» تماس بگیرند و (در صورت موجود بودن در بازار) آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. سایر هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.
6060
نظر شما