دأب امریکا بر آن است که برخی جنگ ها را براساس استراتژی " لا غالب و لا مغلوب " مدیریت کند تا به صورت فرسایشی تداوم یابند. جنگ تحمیلی عراق بر ایران یکی از این نمونه هاست. در این جنگ امریکا از یک سو عراق را حمایت می کرد و از سوی دیگر از دسترسی ایران به سلاح ممانعت به عمل می آورد که جنگ به پیروزی ایران نیانجامد. یک نمونه دیگر این نوع جنگ ها، درگیری های نظامی فرسایشی داخل سوریه است که مطابق فرمول لا غالب و لا مغلوب استمرار دارد. اما در جنگ هایی که یک طرف آن امریکا یا همپیمان ویژه وی یعنی اسرائیل باشد، امریکا به جز به پیروزی نمی اندیشد.
در جنگ 33 روزه تحمیلی اسرائیل بر لبنان به رغم شکست اسرائیل در تحقق اهداف خود و تبدیل شدن جنگ به مصیبت و بلیه ای بر جان این رژیم و تمایل رژیم به پایان دادن به جنگ، امریکا به این نتیجه رضایت نمی داد و اصرار به ادامه جنگ تا دسنیابی به نتیجه قابل قبول داشت و مصائب اسرائیل و نتایج خونین و ویرانگر جنایت های جنگ را، دردهای زایمان خاورمیانه بزرگ جدید تلقی می کرد، ولی سرانجام واشنگتن تسلیم خواسته های تل آویو شده و کوتاه آمد و آتش بس برقرار شد.
این برخلاف گذشته است که در جنگ های اعراب/ اسرائیل، رژیم اشغالگر پس از کسب پیروزی و تسلط بر اوضاع، اصرار بر ادامه جنگ داشت و در مقابل، امریکا برای قطع آن و اعمال آتش بس فشار می آورد و آن را به زور بر اسرائیل تحمیل می کرد.
در جریان جنگ 2012 غزه، پس از گذشت یک هفته از جنگ خونین و تحمیلی، در حالی که اسرائیل به علت ناکامی در جنگ، خواهان بر قراری آتش بس بود و با میانجی گری مصر با دولت حماس در غزه به توافق رسید تا در ساعت 22 به وقت گرینویچ، آتش بس به اجرا در آید، ناگهان جهان شاهد برهم خوردن آن و تداوم آتشباری اسرائیل بر سر مردم فلسطین بود.
برخی علت این امر را موافقت نکردن اسرائیل با شروط حماس می دانند زیرا طرف درخواست کننده آتش بس اسرائیل بود و لذا حماس برای قبول پیشنهاد شرط گذاری کرده بود. اما برخی این بر هم خوردن قرار آتش بس را به سفر خانم هیلاری کلینتون و مذاکرات وی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ربط می دهند و بهترین بهانه هم طرح این خواسته است که آتش بس باید به یک ترک مخاصمه طولانی مثلا 15 ساله بیانجامد و این یعنی مرگ مقاومت. و اگر مورد موافقت حماس قرار گیرد یعنی پیروزی بزرگ اسرائیل.
به عبارت دیگر پیروزی ایی که اسرائیل در جنگ نتوانست کسب کند می کوشد در لابلای گفتگوها به دست آورد. این می تواند نتیجه خوب و قابل دفاعی برای اسرائیل جهت توجیه شروع جنگ و توقف آن باشد. در غیر این صورت برنده جنگ نه تنها غزه و نه تنها حماس و نه تنها مقاومت، بلکه پیروز جنگ، محور مقاومت و همه حلقه های آن یعنی حزب الله، سوریه و در رأس ها آن ها ایران، و طرف مغلوب و شکست خورده نه تنها اسرائیل و نه تنها هم پیمانان و دوستان عرب و ترک این رژیم بلکه امریکا و فرانسه و دیگر حامیان اسرائیل خواهند بود.
به نظر می آید که از این مرحله به بعد مدیریت دیپلماتیک جنگ بر ضد غزه با امریکا است.
دأب امریکا بر آنست که برخی جنگ ها را براساس استراتژی " لا غالب و لا مغلوب " مدیریت کند تا به صورت فرسایشی تداوم یابند.
کد خبر 259230
نظر شما