علی عباسپور استاد دانشگاه صنعتی شریف معتقد است که یکی از بزرگترین خدمات علمی که میشود به کشور داشت همین حذف کنکور است. با او گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید.
شما گفته بودید که زیر ساخت لازم برای حذف کنکور هنوز آماده نشده، فکر میکنید الان این زیرساختها آماده است؟
قانون حذف کنکور در سال 86 تصویب شد و ما با وزرای مختلفی در این مسیر مواجه بودیم؛ در وزارت آموزش و پرورش آقایان فرشیدی، علی احمدی، حاجیبابایی و در وزارت علوم هم دکتر زاهدی بود و بعد هم آقای دانشجو بود. در آموزش و پرورش عزم چندانی را در اجرای این قانون نمیدیدیم. ما عملاً تحرکی را بخصوص قبل از زمان آقای حاجیبابایی نمیدیدیم و تقریباً میشود گفت اگر این قانون حذف کامل کنکور بخواهد اجرایی شود بیش از 80 درصد از بار آن به دوش وزارت آموزش و پرورش است چون اولاً سوابق تحصیلی در پذیرش دانشجویان دخالت میکند به این ترتیب امتحانهای سراسری در پایههای سوم و پیش دانشگاهی جایگزین کنکور سراسری باشد یعنی هم از نظر کیفیت سؤالها و هم از نظر ایمنی برگزاری امتحانات یک استاندارد قابل قبولی باید رعایت شود، ضمن اینکه سوابق تحصیلی دانشآموزان هم باید به طور دقیق ضبط شده و نهایتاً در پروندهها محفوظ بماند. این مسئله میطلبد که یک تحولی در سیستم آموزش و پرورش در ارتباط با ایمنی امتحانها، طراحی سؤال و به روز کردن سیستم حفاظت اطلاعات نمرات دانشآموزان به تکنولوژی روز مهیا بشود.
این تصمیم برای حذف کنکور در شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته شد یا فقط در مجلس مطرح و پیگیری شد؟
نه این تصمیم برعهده مجلس شورای اسلامی بوده و مجلس این قانون را تصویب کرده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ ورودی در ماجرای حذف کنکور نداشته است و این قانون را مجلس بررسی و تصویب کرد.
ایده حذف کنکور از کجا شکل گرفت و اصلاً مبنای این ایده چه بوده است؟
الان با یک کنکوری روبهروی هستیم که اولاً تستی هست که مطلقاً نمی تواند ارزیابی صحیحی باشد ضمن اینکه دانشآموزان سالهای تحصیلی دبیرستان را کلاً کنار میگذارند و میروند به سمت اینکه خودشان را به صورت تستی برای کنکور آماده کنند و متأسفانه به دلیل ضعف آموزش و پرورش روبهرو شدیم که اعضای این مافیا پول کلانی از این خانوادهها میگیرند. بهطور متوسط برای هر کنکور سراسری خانواده هر یک از شرکتکنندگان چندین میلیون تومان هزینه میکند. یکی از کسانی که دستاندرکار یکی از گروههای معروف کلاسهای کنکور است عنوان میکرد که یک بازار 7 هزار میلیارد تومانی در کشور برای برگزاری کنکور وجود دارد که عده زیادی از این بازار منتفع میشوند بدون اینکه برای کشور ما بازدهی علمی داشته باشد این در شرایطی است که وزارت آموزش و پرورش برای تمام کشور بودجهای بالغ بر 15 هزار میلیارد تومان در اختیار دارد بعد نصف این پول را مردم ما برای کلاسهای کنکور و کتابهای تست و غیره میپردازند. در حالیکه این کتابها پر از غلط است و معمولاً نتیجهای هم از اینها حاصل نمیشود و فقط به خاطر حساسیت خانوادهها این پول کلان اخذ میشود، هزینه سنگینی که الان جامعه متحمل میشود اینها به هیچ عنوان بازدهی علمی برای جامعه ندارد.
شما فکر میکنید روش تستزنی روش مناسبی برای گزینش دانشجو نیست؟
تست زدن روش مناسبی نیست. شما یک دانشآموز دارید که تمام 4 سال دبیرستان و پیشدانشگاهیاش درس خوانده، فعال بوده و بالاخره نمرات دبیرستانش نشان دهنده تلاشش هست اما نظام گزینش دانشجوی ما صرفاً همه این تلاشها را فقط در یک آزمون چند صدتستی چند ساعتی بررسی می کند. ممکن است این دانشآموز از شدت استرس نتواند در این امتحان به خوبی ظاهر شود اما این نظام گزینش دانشجو با خط بطلان کشیدن بر 4 سال سابقه تحصیل یک شاگرد ممتاز دبیرستانی او به دلیل ضعف در تستزنی ادامه تحصیل در رشته دلخواه باز میدارد.
به هرحال دانشآموزانی که تمام وقت خود را صرف تستزندی و رفتن به کلاسهای کنکور میکنند برای باورند که برای دستیابی به نتیجه مطلوب تلاش کردهاند. شما این اقدامات را تلاش نمیدانید؟
من الان استاد دانشگاه صنعتی شریف هستم. بهترین دانشآموزان به این دانشگاه میآیند ولی همین دانشآموزان وقتی وارد دانشگاه میشوند از فشاری که کلاسهای کنکور بر آنها داشتهاند خستهاند ضمن این که مطالب را بعضا عمقی نتوانستهاند یاد بگیرند دانشجوهای ما وقتی وارد دانشگاه میشوند فکر میکنند دانشگاه محل استراحتشان است در واقع این قدر خستگی دارند که وقتی به جایی میرسند باید تلاش بیشتری به خرج بدهند برعکس به فکر استراحت میافتند، دانشآموزان خوبی که حتی رتبههای بالای کنکور را هم داشتهاند میبینید که خیلی وقتها با افت تحصیلی وحشتناکی در دانشگاه روبهرو میشوند. خب همه این اشکالها از این جایی است که ما کنکور را براساس سیستم غلطی بنا کردیم
17301
نظر شما