قلعه‌نویی: پروین گفت مرد و مردانه برای استقلالی‌ها بازی کن/ محرمی یک استقلالی دو‌آتشه بود/ شعار «فرهاد- امیر‌خان، استقلال قهرمان» را قبول ندارم

فرهاد اشراقي – بهروز احمدي/ امیر قلعه نویی معروف است به مربی دربی باز . یعنی کسی که دربی را نمی بازد! گفت و گو با امیر قلعه نویی یک روز پیش از دربی پر است از نکات جالب و خواندنی.

من قبل از اولين دربي خودم (به عنوان بازيكن) با آقاي پور‌حيدري صحبت كردم و قرارداد بستيم اما بعداً تغيير و تحولاتي انجام شد و آقاي غلامحسين مظلومي آمد. تقريبا 20 روز مانده بود به دربي كه قرارداد بستم اما قبل از آن يك ماه پام به توپ نخورده بود. به علي آقاي پروين ارادت داشتم و هنوز هم دارم اما خب با استقلالي‌ها حرف زده بودم و از زمان جكيچ استقلال را دوست داشتم. اين بود كه رفتم استقلال البته آن موقع يك قانون عجيب بود كه هركس از خارج مي‌آمد بايد 6 ماه بيرون مي‌موند تا بتونه بازي كنه. علي پروين هم گفت اگه رفتي، مرد و مردونه براي استقلالي‌ها بازي كن چون استقلال هم تيم بزرگيه و مال همين مملكته.

بله، ديگه.

بله من كلاً پام خراب بود و آن مسابقات را از دست دادم.

بله، خب در شاهين با دو پا فوتبال بازي مي‌كردم و در استقلال با يك پا! چون مصدوميت شديدي داشتم! البته آقاي پور‌حيدري نقش بسياري در استقلالي شدن من داشت.

ببين منصورخان انسان بزرگيه اما مردم نسبت به او كم‌لطف بودن. او زندگيشو فداي استقلال كرد. دهخدا به مصدق نامه نوشت و گفت مردم قدر نخبه‌ها را نمي‌دونند. ما هم قدر منصور‌خان را نمي‌دونيم. خود من اولين چكم را از منصور‌خان گرفتم. او در خيابان شهيد مطهري نمايشگاه داشت كه دو دانگ از آن را به من داد. بنده 10 سال شاگردش بودم و به اين مسئله افتخار مي‌كنم. البته يك جاهايي اختلاف داشتيم ولي با قاطعيت مي‌گم منصور‌خان به حقش نرسيد و مردم هم قدرش را ندونستند.

بله، البته در آن دربي سال 67 اصلاً قرار نبود بازي كنم اما هم بازي كردم و هم پنالتي زدم كه خراب شد.

آره، ولي منصور‌خان خيلي نقش داشت و زحمت استقلال را زياد كشيد.

بله، آن روز يادم هست فقط 6 تا توپ را مرتضي فنوني‌زاده از روي خط بيرون كشيد. ما خيلي خوب بازي كرديم اما توپ‌هايمان توي گل نرفت. در مورد منصور‌خان اين را هم بگويم كه خيلي خوب تيم مي‌بست.

من خودم از اين وضعيت ناراحتم و فوتبال هجومي را دوست دارم. ما ابتداي فصل روي جان‌واريو، جباري، توسي و... حساب كرده بوديم مثلاً من فكر مي‌كردم جباري هفته ششم برسه ولي خب نرسيد. من در هر تيمي با مطالعه يار مي‌گيرم. يادم هست يك بار همين خبرورزشي كه البته با ما بده! نوشته بود قلعه‌نويي بايد دوباره تيمش را بسازد كه به نظرم مطلب درستي بود.

نه، اصلاً اتفاقاً آقاي محمد فنايي اگر به جام‌جهاني رفت به خاطر همان بازي بود.

يادم هست قبل از هر بازي پرويز مظلومي صحبت مي‌كرد و بين دو نيمه خود منصور‌خان. آن روز هم گفت آرامش داشته باشيد. اگه ديگه گل نخوريد مي‌بريد.

من يكي از افتخار‌اتم اين است كه با استقلال قهرمان آسيا شدم. البته بعد از آن وقتي برگشتم، استقلال رفته بود دسته 3! در دسته 3 بازيكنان خيلي وقت‌ها خانه ما بودند در امير‌آباد. ناهار مي‌رفتيم رستوران و...

نه، شاهرخ نبود، شاهين بود كه البته همان سال 72 خداحافظي كرد. يكي از كار‌هاي خوبي هم كه زرينچه كرد اين بود كه در كشاورز بود و وقتي استقلال رفت دسته سه، برگشت و به ما كمك كرد. ما از نسلي بوديم كه قهرمان آسيا شده بود و حالا بايد در دسته سه بازي مي‌كرديم.

بله، روزي كه اوليايي سكوموروخوف را خريد حدود 800 دلار به او پول داد. سكوموروخوف هم شيك‌پوش و چشم‌آبي بود. يادم هست حاجي اوليايي گفت اگه او را كيلويي هم خريده باشيم خوب خريده‌ايم! (خنده جمع) حالا اگه مربيگري بلد نباشه، عيبي نداره.

یک خط تلفن ثابت و یک سکه.

یادم هست شاهین بیانی کاپیتان بود. وقتی رفتیم برای مراسم اهدای جام شاهرخ که بزرگتر از او بود، ناراحت شد و گله کرد که من بزرگترم و شاهین باید به من تعارف بزنه که جام را بگیرم. ما مشغول صحبت با شاهرخ بودیم که یهو حاجی اولیایی جام قهرمانی را برد بالای سرش (دوباره خنده جمع) جالب است بدانید که حاجی اولیایی با خودش 10هزار دلار به بنگلادش آورده بود... تیم قهرمان شد و او 8 هزار دلار را برگرداند!

بله، چون توی رختکن 3 بر صفر جلو بودند. پول نبود اما رفاقت‌ها بیشتر بود و بچه‌ها بیشتر همدیگر را دوست داشتند. استقلال هم آن سال‌ها خیلی تیم پرمهره و کاملی بود. اتفاقاً این از زرنگی‌های علی‌‌آقا (پروین) بود که 7، 8 تا از آن تیم استقلال را برداشت و موفق شد.

اون تیم خیلی کامل بود و به نظر من بهترین تیم بعد از انقلاب استقلال بود که همه جام‌ها را فتح کرد چه داخلی و چه خارجی.

گذشته‌ها گذشته. آن هم یک اتفاق بود و ان‌شاءالله دیگه جنجال نمی‌شه.

این را بگم که مجتبی محرمی از اون استقلالی‌های دوآتشه بود! در شیرودی وقتی استقلال گل می‌خورد، خیلی ناراحت می‌شد. من قطر بودم وگرنه نمیذاشتم بره پرسپولیس. محرمی واقعاً تو این فوتبال به حقش نرسید.قا (پروین) بود که 7، 8 تا از ان تیم استقلال  اون معرفتی فوتبال بازی می‌کرد.

به هر حال هر دو طرف مقصر بودند.

ببین در دربی‌ها خود بازیکنان خیلی انگیزه دارند و احتیاجی نیست ما روی مسائل فنی کار کنیم بلکه باید توان و وقت‌مان را بگذاریم روی مسائل روحی و روانی. فرگوسن می‌گه سخت‌ترین بازی‌ها مقابل تیم‌های پایین جدول است.

نه ‌نه، پرسپولیس همیشه پرسپولیسه حتی اگر پایین جدول باشه. استقلال هم همیشه استقلاله.

اتفاقاً من از خود رحمتی و حمید بابازاده گله دارم. آنها باید قبل از این اتفاق مسئله را به من می‌گفتند اما آقای کروش خیلی مقصره.

بله، کروش باید رحمتی را می‌خواست و با او صحبت می‌کرد. اون که مربیه و این‌جور مسائل ‌رو زیاد دیده. همین امسال همه فکر می‌کردند من با مجتبی و مهدی برخورد کنم اما به خاطر استقلال این کار رو نکردم. فرق مربی با بازیکن اینه دیگه. باید شاگرد اشتباه کنه تا ارزش استاد مشخص بشه. این مسائل همیشه هست. زمان ما هم بود. مربی باید به‌موقع تنبیه کنه و البته نگاه پدرانه داشته باشه.

رحمتی در استقلال این مشکل را نداره.

ببین بالاخره پیتر چک هم اشتباه می‌کنه اما رحمتی امسال خیلی خوب بوده. در تیم‌‌ملی هم ما 7 امتیاز داریم که 6 امتیازش حاصل درخشش رحمتی است!

نه بابا، این حرف‌ها چیه؟ وقتی کروش به لبنان باخت که من از او حمایت کردم. حتی سیموئز آمد اینجا تشکر کرد.

اگه 10 سال پیش بود، می‌گفتم خداحافظ اما الان نه، او را می‌خواستم و حرف می‌زدم. همین امسال من با مجتبی، پژمان و... صحبت کردم حتی اولین بازیکن تاریخ که خودم با او قرارداد بستم، جباری بود. البته ما زیرمجموعه دکتر فتح‌ا...زاده هستیم! او یک مدیرعامل کامل است. من هم حد خودم را می‌دانم و افتخار می‌کنم که با این مدیرعامل و هیأت‌مدیره کار می‌کنم. به‌هرحال اگر پختگی من نبود، الان خبری از مجتبی جباری هم نبود. با آمدن او استقلال مدرن بازی می‌کند.

نه بابا، شما با من بدید. ببین می‌تونی یه‌کاری کنی که دکتر فتح‌ا...زاده مرا برکنار کنه (خنده).

دکتر فتح‌ا...زاده از مدیران خوب و تاریخ‌ساز استقلال است که کارنامه خوبی دارد و قهرمانی‌هایش نشان‌دهنده این مسئله است.

شرایط فرق می‌کند. امسال ما مشکلات مالی زیادی داشتیم.

نه، امسال مشکلات مالی بیشتر است. شما می‌توانید تحقیق کنید. ما استقلال را دوباره ساختیم. شرایط مالی پارسال بهتر بود. خود من هم هنوز بابت قهرمانی استقلال در لیگ 87 حدود 80 میلیون از باشگاه طلب دارم.

البته گفتم بعضي‌ها ولي شما ببين من به خاطر استقلال از خيلي چيزها گذشتم. از 2، 3 ميليارد تومان گذشتم. همين الان اين شعاري كه مي‌دهند را هم قبول ندارم. همين كه مي‌گويند: «اميرخان، فرهاد، استقلال قهرمان» اين شعار اشتباه است. بازيكني كه زحمت كشيده و 22 هفته در كنار تيم بوده را نبايد فراموش كرد. هواداران بايد قدرشناس باشند. من قبول دارم در هر دهه‌اي هواداران يك بازيكن را خيلي دوست دارند ولي بايد قدر زحمات بقيه را هم دانست وقتي قدر ندانند، مي‌شود همان اهل كوفه!

مثلاً كي؟

اتفاقاً زمان من بسياري از محبوب‌ها تو استقلال بودند. من فقط با بازيكناني كه در اهداف ما قرار نگيرند به مشكل مي‌خورم همين.

من بايد در اين ماجرا از رفتار خوب صادقي، منتظري و اكبرپور تشكر كنم كه به خاطر استقلال معرفت به خرج دادند. از اول قرار بود اگر مجيدي باشه، كاپيتان باشه. بعد مجتبي و... البته هر كس بايد حد خودش را بدونه. من روزي فرهاد را آوردم كه استقلال در صدر جدول بود. اگر ششم بود مي‌گفتند قلعه‌نويي از ترس مردم فرهاد رو آورده. فرهاد هم اگر برگشته به خاطر زحماتي كه سال‌هاي قبل براي استقلال كشيده، برگشته و البته شخصيت وجودي خودش. من با حاج‌آقا و آقاي انصاري و اميدوار رضايي در اين مورد حرف زدم و مشاوره گرفتم و در نهايت فرهاد برگشت اما اينكه مشكل كاپيتاني داريم را نه، قبول ندارم چون حل شده.

نه، مشكلي نيست.

نه، اگر انگشت شما سياه شود و به قلبت ضربه بزند مجبوري آن را قطع كني. من هم اگر مجبور شوم، برخورد مي‌كنم و مسلماً‌ كوتاه نمي‌آيم. براي من نظم و انضباط، اصول كاري و اهداف استقلال از هر چيزي مهم‌تره اما شما با من خوب نيستيد.

 

قهرمان آسيا كه شديم، شاهين بياني مي‌خواست جام را بالاي سر ببرد كه شاهرخ ناراحت شد. او بزرگتر از شاهين بود و داشت گله مي‌كرد كه شاهين بايد به من تعارف بزند جام را بالاي سر ببرم. ما هم مشغول آرام كردن شاهرخ بوديم كه يهو ديديم حاجي اوليايي خودش جام را بالاي سر برده!