مسوولان وقتی میخواهند محاسبه کنند اصلاً کاری ندارند که متقاضیان شغل کجا رفتند، بلکه بحث آنها، فقط این است که بر اساس تعاریف سازمان بینالمللی کار جمعیت فعال، جمعیت در سنین کار بین ۱۵ تا ۶۴ سال را در بر میگیرد.
در این جمعیت فعال گروههای جمعیتی قرار دارند که در حال تحصیل هستند یا خانهدار شدهاند و به همین دلیل این تعداد را دیگر در جمعیت فعال محسوب نمیکنند. در واقع دیگر آنها را جزو گروه متقاضی شغل محسوب نمیکنند. اما در مورد مشاغل غیررسمی تصور میکنم این مشاغل طیف وسیعی را شامل میشود. شاید بتوان برای این مشاغل غیررسمی دو دسته را در نظر گرفت.
مشاغل غیررسمی قانونی و مشاغل غیررسمی غیرقانونی یا همان مشاغل غیررسمی زیرزمینی. اینها یک طیف وسیعی را تشکیل میدهند که شاید مشاغل دیگری را هم در بر بگیرند. برای تخمین زدن میزان اینگونه مشاغل غیررسمی در بازار کار میتوان به مصداقهایی اشاره کرد. اکنون تمام کسانی که مثلاً مسافرکشی میکنند یا دستفروشها و کارگرهای ساختمانی جزو همین مشاغل غیررسمی هستند. علت آن هم این است که این گروه مالیات پرداخت نمیکنند، چون اصلاً شناسایی نمیشوند. اما همزمان طیفی هستند که خلاف قانون هم دارند عمل میکنند. مثلاً تولید کالاهای غیراستاندارد انواع غذاها یا محصولاتی مانند آبلیمو یا اینکه غذاهای خارج از استاندارد و مواد مخدر توزیع میکنند، اینها همه مشاغل غیررسمی غیرقانونی محسوب میشوند. اما ارزیابی من از تغییرات در این مشاغل این است که در هر دو بخش مشاغل غیررسمی قانونی و مشاغل غیررسمی غیرقانونی این حجم خیلی بزرگ شده است. البته این طبیعی هم به نظر میرسد. در همه کشورهای دنیا حجم مشاغل غیررسمی وقتی بزرگ میشود که یا مشاغل رسمی محدود شوند یا تعداد آنها شروع به کاهش کند و در این مواقع خیلیها مجبور میشوند اموال خود را بفروشند یا اینکه دست به کارهایی مانند دستفروشی بزنند تا بتوانند مشکلات مالی خود را مرتفع کنند. آن وقت در چند سال گذشته اقتصاد ما با تعطیلی واحدهای تولیدی مواجه بوده یا آسیبهای جدی به بخش تولید ما وارد شده است که به تبع این اتفاق، به اجبار یک طیف وسیعی از افراد به مشاغل غیررسمی ورود پیدا کردهاند.
اینگونه افراد به اجبار به این بخش غیررسمی آمدهاند و به نظر میرسد این فقط مربوط به بخش غیررسمی قانونی نیست، بلکه بخشی از آنها هم به مشاغل غیررسمی غیرقانونی ملحق شدهاند که البته این قشر از آن قشر اولی درآمدهای به نسبت بیشتری دارند اما در مقابل ریسک کار آنها بالاتر است. با ادامه این روند و وجود احتمال تعطیلی واحدهای تولیدی دیگر و خروج شاغلان این بخش، به نظر میرسد صدها هزار نفر دیگر در این چند ساله اگر بخواهند از بازار کار مهاجرت کنند به این بخش غیررسمی افزوده خواهند شد. با این اتفاق در واقع میزان عرضه نیروی کار متقاضی شغل کاهش مییابد، ضمن اینکه نکته مهمتر اعتبار داشتن یا نداشتن آمارهای رسمی است که باید دید اصلاً چقدر با واقعیت مطابقت دارند که بخواهیم بر اساس آنها تحلیل کنیم.
*عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا
3939
نظر شما