14مردادماه(امروز) سالروز صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار در 106 سال پیش است. فرمان شاهی به خط بسیار زیبا و چشم نواز قوامالسلطنه و خطاب به مرحوم نصراله خان مشیرالدوله کتابت شده که در انتها به امضا شاه رسیده است. فرمان مشروطیت که متن کامل آن در ذیل همین مطلب ارائه شده به دلیل پذیرش سهم ملت در ساختار بسته قدرت آنهم از سوی شاه به عنوان راس قدرت بلا منازع، توانست پدیده ای جدید و بدیع درایران در حال گذار از سنتهای حاکمیتی استبدادی به دمکراسی نوپای جدید به میراث بگذارد که از ثمرات و برکات آن جامعه ایرانی همچنان سیراب میشود. در خصوص میراث مشروطیت و اثرات آن بر جامعه مطالب، مقالات، کتاب، دانشنامهها و... فراوانی به رشته تحریر در آمده که هریک از دیگری ارزشمندترند که بنا به بازگو کردن مطالب آنها ندارم. امادر فرمان مشروطه دو عبارت بسیار جلب توجه میکند. خصوصا که واژگانی آشنا در جامعه امروز ماهستند. " اصلاحات ودولت اصلاحات". در آن مقطع تاریخی به کار بردن این دو واژه توسط شخص اول مملکت بیانگر چه چیزیست؟ممکن است گفته شودبیانگر اعتراف به ضرورت انجام اقداماتی برای اداره بهتر جامعه یا تاکید بر انجام اموری برای ادامه دعاگویی ملت در حق شاه!!!(اشاره به متن فرمان)یا صرفا بیان واژگانی برای بیان خواست ملت و مشروطه خواهان به جای بکارگیری واژه هایی شبه انقلابی و ساختار شکنانه است که قوام عمیقا از آنها نگران بود .میتواند همه اینها باشد و موارد متعدد دیگر.اماآنچه جلب توجه خاص کرده و میتوان بطور مفصل به آن پرداخت، به رسمیت شناختن وجود کاستی و نبود حقوق اساسی ملت در ساختارهای سیاسی اجتماعی و به نیزسهم آنها در نهاد دولت است. به تعبیر واضحتر میتوان نتیجه گرفت از دید شاه عملا (یا به خواست یا اجبارا) فرمان مشروطه، فرمان پذیرش و به رسمیت شناختن شدن خواست و جایگاه ملت ، نخبگان ،روشنفکران،مخالفان سیاسی و روحانیت مترقی و آزادیخواه برای مشارکت مدنی در اداره امور از راه تاسیس مجلس بود. همچنین مشروعیت ایستادگی در برابرزور و تعدی دولت ( نه الزاما نظام سلطنتی قاجار )تلقی میشد که فرمان همایونی به آن صحه میگذاشت. امری که محمد علی شاه به آن وقعی ننهاد وآن کرد که همه میدانیم. .در واقع بنا به یک خوانش مسامحه گونه تاریخی، فرمان شاه مشروطه نویس برای اصلاح امور و متعاقبا پذیرش حق مخالفان اعتراف تاریخی به ناکارآمدی روشهای استبدادی و خود کامه در اداره مملکت به دلیل عدم حضور مخالفان، نبود حقوق شهروندی و نیزفقدان حضور طبیعی آنها در ساختارحاکمیت و ایجاد تعادل اجتماعی ست. بیشتر آنجا که شاه در فرمان میگوید:
« . . . که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداخله لازمه را به عمل آورده به هیأت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید»
این آشکارا رسمیت دادن و پذیرش نقش ملت و طبقه منتخب اصلاح خواه در تشکیل دولت اصلاحات است که تا پیش از این در جامعه ایرانی استبداد زده شاهی، قابل تصور نبود.
نیزباتسامحی عقلایی، صدور فرمان مشروطه و پذیرش آن توسط جامعه وقت وگروه نخبگان، حکایت ازآن دارد جامعه ایرانی دستکم تا آن زمان (صرفنظر از اتفاقات بعدی و بروز استبداد صغیر محمدعلی شاهی)به این نتیجه درست و امتحان پس داده تاریخی رسید که راه سعادت خود را از مسیر اصلاحات آرام، طولانی و پایدار دنبال کند.آیا موفق شد؟شاید!!. اما مسلما درس آنرا خوب فراگرفته اگرچه همواره زمین هم خورده است.
متاسفانه، احتمالا به دلیل شتابزدگی مردمی یا روشنفکری همواره و شوربختانه پروسه اصلاحات ساختاری به نابخیر شدن آن و در نتیجه تولید استبداد و جامعه بسته منتهی شده است. لیک عدم نا امیدی جامعه ایرانی در پیگیری تحقق یک جامعه مدنی مدرن در طی این مدت نه چندان طولانی در مقایسه با حیات تاریخی یک ملت پویا، مایه امیدواری برای نگارندگان تاریخ اجتماعی ایران شده است.
وجود واژه اصلاحات در متن، بیانگرمبدع بودن این واژه توسط مصدر فرمان نیست، اما منعکس دهنده تحول درونی ملتی بودکه شاه را وادار اعتراف به آن کردو به ملت نیز این آموزه را داد که حکومت نه میراث ماندگار، ابدی و بیقید و بند شاه و اطرافیانش که پدیدهای عمیقا مشروط ،منوط ،در چارچوب قانون و امانتی محدود به قیودات خاص است که از همه مهمتر شرع مقدس میباشد که براین امر صحه گذاشته و میگذارد.لازم بود شاه مظفر آنرا بپذیرد که پذیرفت.
«متن فرمان مشروطیت»
به امضای مظفرالدین شاه قاجار"
جناب اشرف صدراعظم -- از آن جا که حضرت باری تعالی جلشأنه سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصصم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه, علماء, اعیان, اشراف, ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعونالله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمهٔ امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفهالحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند -- در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادی الثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما
چون در این فرمان با ذکر «شاهزادگان قاجاریه و علماء و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف» ذکری از دیگر طبقات مردم نشده بود، به در خواست نمایندگان پناهندگان سفارت، فرمان دیگری صادر شد:
جناب اشرف صدراعظم -- در تکمیل دستخط سابق خودمان مورخه چهاردهم جمادیالثانیه ۱۳۲۴ که امر و فرمان صریحاً در تأسیس مجلس منتخبین ملت فرموده بودیم مجدداً برای آنکه عموم اهالی و افراد ملت از توجهات کامله ما واقف باشند امر و مقرر میداریم که مجلس مزبور را به شرح دستخط سابق سریعاً دایر نموده بعد از انتخابات اجزاء مجلس فصول و شرایط نظام مجلس شورای اسلامی را مطابق تصویب و امضای منتخبین به طوری که شایسته مملکت و و ملت و قوانین شرع مقدس باشد مرتب بنمائید که به شرفعرض و امضای همایونی ما موشح و مطابق نظامنامه مزبور این مقصود مقدس صورت و انجام پذیرد
در این فرمان عبارت «منتخبین ملت» آمده و نیز به جای «مجلس شورای ملی» از "مجلس شورای اسلامی" نام برده شدهاست.
«متن فرمان مشروطیت از دانشنامه ویکی پدیا اقتباس شده است»
نظر شما