۰ نفر
۲۵ مهر ۱۳۹۲ - ۱۸:۲۶
نظام سنتی کتابخانه ها را متحول کنید

چطور بیست سی سال پیش پیتزا که آمد، هیچ پیک موتوری نداشت، اما حالا در هر پیتزایی، ده تا بیست تا پیک موتوری هست؟ چرا نباید این کار برای کتابخانه ها هم باشد. تازه اگر پیتزا را نمی شود به ایمیل کسی اتچ کرد، کتاب را که می شود اتچ کرد. چرا باید وقت مردم برای آمدن و رفتن تلف بشود؟

  آن روزها وقتی به سراغ کتابخانه ها می رفتم تا کتابی بگیرم، از اصل وجود و عدم وجود کتاب بگیر تا نوع تعامل، تا بود و نبود کتاب سرجای خود، و مهم تر از همه طی کردن خان مأمور و نگهبان و کتابدار و مدیر و .... و هزار هزار مسأله دیگر، بلایی سرم می آمد که از رفتن پشیمان می شدم.

تصور کنید که پیش از رسیدن به کتابخانه، این ترافیک بی سر و صاحب، همراه با طی کردن راه های دور، مجادله با راننده ها یا با خودت بر سر کارهای آنها در هر کوی و برزن... همه و همه به اندازه کافی عصبانی‌ات کرده است به طوری که در اولین برخورد، وقتی نگهبان چیزی می گفت که به جای تعامل بوی تقابل می داد، یک مرتبه فریادت بلند می شد و دنباله آن که یا آشتی است یا برگشتن و قهر کردن...

اگر موفق می شدم وارد کتابخانه شوم و کتاب را بیابم و ببینم همان است که می خواستم یا نه، دقت کنید، اگر کتاب سرجایش بود، تازه حساب می کردم و می دیدم زمان زیادی را از دست داده ام و در این دنیای سرعت، گرفتار رفتارهای عصر حجری شده‌ام یا خودم را گرفتار آن کرده‌ام....

خوشبختانه باید بگویم حالا که اینها را می نویسم مدتهاست این شیوه را کنار گذاشته ام. زیرا ترجیح می دهم یا از فایل های دیجیتالی که دارم استفاده کنم یا به اینترنت مراجعه کنم. اگر یافتم که یافتم، اگر نه اصلا از نیمه راه بازگشته به سراغ کار و پژوهش دیگری می روم که بتوانم به راحتی منبعی را بدست آورم.

از اینها بهتر، وقتی سال 74 کتابخانه تاریخ را درست کردم، همان موقع گفتم که این کار را اولا برای خودم انجام می دهم بعد برای دیگران. به همین عشق بود که هزاران کتاب را از این گوشه و آن گوشه ایران و نمایشگاه های بیرون با زحمت و در حالی که مثل مورچه ها به نیش می کشیدم به این کتابخانه آوردم، چهار بار جای کتابخانه را عوض کردم، به این امید که وقتی یک کتاب را می خواهم سر جایش باشد.

اما حالا چه... دیروز که دوستی کتاب عراق بعد از عصر فتوحات رو می خواست، همین طور که صحبت می کرد، عنوان رو درگوگل تایب کردم. کتاب آمد. البته گاهی متن کامل میاد، گاهی نصف نیمه. اما مشکلت رو می توانی حل کنی.

همان وقت داشتم دنبال لغتی می گشتم که در یکی از آثار ابن حزم دیده بودم. لغت را در همان گوگل تایپ کردم. با کمال شگفتی همان متن ابن حزم آمد. از آنجا وارد کتابخانه دیجیتالی دانشگاه اسلامی مدینه شدم. دیدم صدها نسخه خطی و هزاران جلد کتاب از تحقیقات جدید سعودی ها روی سایت گذاشته شده و صفحه به صفحه اجازه مطالعه داده است.

آیا باید فریاد زد که ما باید نظام سنتی کتابخانه ها رو عوض کنیم. به نظرم دیگه نباید از سرانه مطالعه صحبت کرد. کتاب و کتابخانه با وضع فعلی راه به جایی نخواهد برد. ما باید این نظام را از اساس متحول کنیم و به فکر انتقال معلومات به مخاطبین از راه های سریعتری باشیم. این راه سریعتر که حالا در دنیا معمول شده ارائه همین فایل های دیجیتالی است، کاری که دانشگاه های ما انجام نمی دهند و البته پولی هم ندارند که بدهند (این هفته گروه ما پول نداشت یک جوهر برای پرینتر تهیه کند). هنوز «ایران داک» با کتابخانه ملی منازعه دارد که اجازه استفاده از متن پایان نامه را بدهد یا نه و مصایب دیگر که ناشی از کارهای نکرده است. همین کتابخانه ملی می توانست هزاران نسخه خطی خودش رو تایپ کند و متن اونها را در اختیار همه بگذارد تا بالاخره بیل آنها در گوگل به کلمات آن گیر کند و مطلبشان را بدست آورند و علم یک قدم جلو برود. مگر تایب یک هزار جلد کتاب خوب چه قدر امکانات می خواهد. ده ها هزار نسخه چاپ سنگی و سربی و قدیمی هست که هنوز متن آنها در اختیار نیست. تکثیر دیجیتالی آنها هیچ مشکل حقوقی هم ندارد. البته پی دی اف بخشی از مشکل را حل می کند که فقط ده درصد است بلکه کمتر. باید متن کتابها رو تایب کرد.

ما باید دریایی از اطلاعات و آگاهی های مکتوب را بسرعت وارد اینترنت کنیم تا بتوانیم دانش اسلامی ایرانی خودمان را به راحتی در اختیار داشته باشیم. معلوم است که کارهای انگلیسی و عربی را دیگران خواهند کرد.

حالا که در خانه اکثریت تحصیل کرده های ما رایانه هست، اینترنت هست و وزیر هم گفته که سرعت تا هشت برابر اضافه خواهد شد که ای کاش بشود، و حالا که قرار است این فیلترینگ اندکی کوتاه آمده و اجازه نقل و انتقال راحت تر معلومات را بدهد و حالا که قرار شده .... بهتر است کتابخانه ها هم نظام سنتی خود را بسرعت عوض کنند. اگر کتاب هم جمع می کنند، نوع راحت تری در اختیار بگذارند که مردم آسوده باشند. چطور بیست سی سال پیش پیتزا که آمد، هیچ پیک موتوری نداشت، اما حالا در هر پیتزایی، ده تا بیست تا پیک موتوری هست؟ چرا نباید  این کار برای کتابخانه ها هم باشد.

تازه اگر پیتزا را نمی شود به ایمیل کسی اتچ کرد، کتاب را که می شود اتچ کرد. چرا باید وقت مردم برای آمدن و رفتن تلف بشود؟

از این نمونه ها برای مخاطب عزیز معلوم می شود که بنده پیاده هستم. اما راستش فقط متوجه می شوم که دنیا عوض شده و ما باید برای عوض شدن فکر کنیم. فکرهای بهتر. شاید بهتر باشد یک نشست عالمانه و نه فورمالیته برای کارهای دیجیتالی داشته باشیم. نه از این نشست ها که برگزار می شود که برگزار شده باشد. باید برای انتقال علم وقت گذاشت. هزینه کرد.

اگر نقل و انتقال علم راحت تر شود همه کشور پیشرفت می کند و سودش را هم خواهند برد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 317998

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 21
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۸:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    12 25
    با سلام خدمت آقای جعفریان که چند وقتیه گیر دادن به کتابخانه ها، آقای جعفریان اول از کتابخانه خودتان شروع کنید! شروع کنید به تایپ کردن، هم دانشجو اطرافتون ریخته هم اینکه شما که قدرت خرید این همه کتاب دارین حتما قدرت ساماندهی الکترونیکی مجموعتون رو هم دارین، فقط باید حق کپی رایت ناشرا و نویسنده هاشونو بدین. در ضمن اون نگهبان و کتابدار بدبخت ماهی 600 هزار تومان دریافت میکنه و روزانه حداقل با صد نفر مثل شما که با حالت عصبی وارد کتابخانه میشن و میخوان دق دلشونو انگار خالی کنن سر کتابخانه، سرو کار دارن.
    • کیوان A1 ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
      7 2
      مگر ایشان میگه نگهبان و کتابدار باید این تغییر را صورت بدن؟؟ سیاست گذار کلان مملکت باید ارائه طرح کنه. اشخاص هم حتما می‌تونن کمک کنن به سهم خودشون ولی‌ باید از بالا کار درست شه.
  • آوین A1 ۱۸:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    8 0
    بهتر دوستانی که در کتابخانه های داخل و خارج کشور هستند تجربه های خود را در ارتباط با این موضوع بنویسند تا اینجا منتشر بشه و راهی برای بهتر شدن وضع کتابخانه ها پیدا بشه.
    • آرش SE ۰۸:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
      3 0
      بنده در سوئد هستم. اینجا در هر منطقه شهری یک کتابخانه عمومی رایگان هست که 15 عدد کتاب و سی دی برای مدت 2 هفته به هر کسی می دهد و روی سایتشان می شود وضعیت امانت بودن کتاب را دید. کتابخانه جایی برای مطالعه و رهایی از دنیای مادی است. بهشتی کوچک در روی زمین. مخالف حذف آنها هستم اما بقول ایشان نظامشان باید تغییر کند. در خصوص کپی رایت هم گویا اینگونه مشکل را حل کرده اند که با عضویت دانشگاه ما (و بالتبع دانشجو) در سیستمی بنام ebrary شما می توانید کتاب را آنلاین مطالعه کنید و یا آنرا برای 2 هفته دانلود کنید. فکر کنم بعد از 2 هفته این نسخه پی دی اف خود به خود از بین ممی رود. البته با مهارت عجیب ما ایرانیها فکر نکنم این راه در ایران قابل اجرا باشد!
  • بی نام IR ۱۸:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    7 0
    پیشنهاد خوبیه
  • بی نام IR ۱۸:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    3 6
    قضیه ی پیتزا و کتاب، قیاس مع الفارق است. پیتزا واقعا غذای جسم است اما کتاب تا این اندازه غذای روح نیست. جدای از همه اینها اکثر پیک های موتوری، کتاب خوانده هایی بوده اند که از سر ناچاری به این روز افتاده اند! پس فایده ی کتاب چیست؟
    • بی نام A1 ۰۷:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
      4 7
      روح داریم تا روح!!! به نظر من پیشنهاد عالی است باید در به در یک منبع مطالعاتی شده باشی تا بفهمی آقای جعفریان چی میگه...من پیشنهاد میکنم در وضعیت کتابخانه های دانشگاه ها و امکان دسترسی یک دانشجو به کتاب های دانشگاه دیگه هم تجدید نظر بشه ...بس که هفت خوان رستم هست....اگر بتونی اجازه ورود پیدا کنی تازه مجبورت میکنن بشینی کتاب بنویسی اما عکس و اسکن و امانت نه !!! خیلی خنده دار....من همیشه قیدش میزنم میرم سراغ منابع خارجی که خداروشکر هنوز شریان هایی برای دسترسی بهشون باقی هست ....به امید اینکه با برداشته شدن تحریم ها این قضیه هم شرایطش بهتر بشه
  • بی نام IR ۱۹:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    6 4
    پس حق کپی رایت چی میشه؟
    • بی نام A1 ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
      3 0
      بی معنی حرف نزن ، اینجا ایرانه ،
  • بی نام A1 ۱۹:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    3 0
    توی امریکا جریان اطلاعات راحته و اولین فاکتور همین اینترنته که تقریبا هر ساعتی از روز هرجایی که باشی روی گوشیت یا هرچیز دیگه ای اینترنت هست و در چشم برهم زدنی به داده هایی که می خوایی دسترسی داری بعدش اینه که حالا شاید این موضوع از روحیه کاپیتالیستی و بازار آزادشون میاد اما فضا خیلی پویاست، مرتب کنفرانسهای علمی دقیق. همه به دنبال جلو بردن علم خیلی کارها به سرعت انجام میشه بودجه های تحقیقاتی عظیمی خرج میشه، که واقعا دنبال استفاده از لبه تکنولوژی و دانش برای حل مشکلات هستند
  • بی نام IR ۱۹:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    3 3
    همون روش سنتی بهتره حاج آقا. منم ebook از روی مانیتور میخونم اونم انگلیسی نتیجش این بوده که زیر چشمام مثل همین عکس شما گود افتاده و سیاه شده
  • بی نام A1 ۲۱:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
    8 0
    بله ولی کدام رئیس و مدیری بیاد این کار را بکنه؟ روسایی که از راه میرسن اتوبوسی با خودشان مدیر!!! میارن و تمام فکر و همّ و غمشان سفرهای خارجی است؟ که بلکه سر پیری چیزی به اسم خود بیفزایند. واقعا همین کتابخانه ملی ای که مثال زده اید یا همین مجلس خودتان الان در یک سال اخیر چه خروجی ای داشته اند؟ کارشان شده برگزاری همایش و باز کردن در پپسی برای هم!!! هزینه برگزاری این مراسمهای ... را نمیتونن خرج انتشار کتاب و هزار تا درد دیگه کنن؟ کتابخانه ملی که کارشناس ارشد به پایین راه نمیده در حالیکه ملیه!!!! کتابخانه مجلس هم که وقتی واردش میشی انگار خاک مرده پاشیدن اصلا روحی در آن جاری نیست. کتابخانه آستان قدس که واویلا... این خانه از پای بست ویران است ای کاش حداقل کتابخانه تاریخ رو به دیجیتالی شدن برود
  • محمّد IR ۰۵:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
    2 4
    پیش‌نهادِ محشریه، امّا اصلاً بهش توجه نشده.
  • داریوش علیمحمدی A1 ۰۶:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
    5 0
    جناب جعفریان با سلام. دغدغه شما حقیقی و قابل درک است. اما طرف حساب شما کتابداران نیستند؛ به دو دلیل ساده. نخست اینکه کتابداران تنها واسطه دسترسی هستند. اختیار حقوقی آنچه در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی عرضه می شود در دست واسطه نیست. تبدیل فرمت منابع اطلاعاتی گذشته از مسائل فنی نیازمند حل مناقشات حقوقی بعضاً پیچیده ای است که یک پای ثابت آنها مؤلفان و ناشران هستند. خود شما به عنوان محقق قطعاً آزرده خاظر خواهید شد اگر ببینید فردی در نوشته هایش بدون استناد ایده شما را ربوده است. حالا این را در مقیاس بزرگی که آرزویش را کرده اید ببرید و حساب کنید که سایر مؤلفان و ناشران به چه اعتباری باید به دسترسی تمام متن هر کسی در هر زمان و مکانی به دارایی های فکری شان رضایت بدهند؟
  • داریوش علیمحمدی A1 ۰۶:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
    6 0
    نکته دوم آن است که بزرگترین سازمان های کتابخانه ای کشور را مدیران غیر متخصص و - به ظن منِ عضو هیئت علمی رشته اطلاع رسانی - بی لیاقتی اداره می کنند که کارهای سیاسی و سیاسی کاری های معمولشان اجازه نمی دهد مجالی برای متخصصان سازمان فراهم شود تا در پناه آن بتوانند توقعات شمای محقق را برآورده کنند. پس مخاطبان شما شاغلان کتابخانه ها نیستند. لطفاً در نوشته بعدی هم مسأله تنظیمات حقوقی پیشنهادتان را حل کنید و هم اگر ملاحظات غیر انسانی دست و بالتان را نمی بندد بروید سراغ همان ها که در دوره مدیریت تان در کتابخانه مجلس دور میز مذاکرات اداری روبروی شما می نشستند.
  • امیر A1 ۰۷:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
    3 0
    با سلام با تشکر از توجه (هر چند خیلی دیر) شما: 1. معضل اصلی (قبل از مباحث سخت افزاری و بودجه) عادت تاریخی "آماده خوری" ما و تایید این فعل مذموم در قوانین ما (شرعی و عرفی) در یک کلام "عدم رعایت حقوق "مولف - مصنف" است (داخلی ها را بی انگیزه کرده و راه تعامل با خارجی ها را مدت هاست که بسته)----2. مشکل الفبایی (که هزینه ها را سرسام آور افزایش می دهد): زبانهای با الفبای لاتین مدتهاست که بی نیاز از تایپ مجدد کتپ چاپی قدیمی با نرم افزار معجزه گر اُ.سی.آر مستقیما فایل اسکن شده را به متن تبدیل می کنند(دستگاههای با سرعت سرسام آور اسکن و تبدیل فوری و جمع بندی و ... را حتما در انتخابات بعضی کشورها دیده اید) و حتی قابل تبدیل به نسخه صوتی و ... هم هست. (حل مشکل نابینایان برای همیشه)
  • رحیم شهبازی IR ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
    3 0
    برادر محترم آقای جعفریان، سلام تا زمانی که در نظام حقوقی ایران، شاغلان و کارکنان ادارات دولتی، مدارس، مراکز کامپیوتر بدون هیچ گونه واهمه و وجدان دردی از نرم افزارهای خارجی استفاده می کنند و کسی یقه آنها را به خاطر عدم پرداخت هزینه آنها نمی گیرد، بدیهی است در چنین وضعیتی نقل و انتقال و کپی کتابهای فارسی و لاتین که با تلاش مولفان و ناشران تهیه شده مثل آب خوردن خواهد بود. به همین دلیل تا مسئله حق مولف حل نگردد امکان توفیق کتابهای الکترونیکی در ایران چندان آسان نخواهد بود. چرا که استفاده غیرمجاز از منابع و نرم افزارهای الکترونیکی به صورت یک فرهنگ در آمده و کودکان ما از اوایل کودکی یاد می گیرند که به راحتی و بدون رضایت صاحبان اثر می توان از فایلها و نرم افزارهای الکترونیکی آنها استفاده کرد.
  • بی نام IR ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۶
    1 0
    بحث این یادداشت فقط مربوط به کتابخانه ها نیست مربوط به انتقال معلوماته. باید کاری کرد که انتقال معلومات سریعتر باشه. با ابزارهای بهتر. باید کتاب در آموزش و پرورش جمع بشه. باید استادان در دانشگاه ها از روش های تازه برای انتقال معلومات استفاده کنند. باید از راه های کوتاه تری در همه عرصه های مربوط به علم استفاده بشه
    • یاسین A1 ۰۵:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
      6 0
      این باید بایدت ما رو کشته. ولمون کن بابا. تا وقتی اهل فهم و درک کارها دستشون نباشه، شما هی بشین نظر بده و هر روز یادداشت بنویس. پناهیان سر منبر هی نظریات عجیب غریب می ده، حاجی جعفریان هم در خبر آنلاین. تازه یه نظراتی هم می دهد که با وضع جامعه ما اصلا جور در نمیاد. غربیها اگر الان به اون سطح از انتقال معلومات یا خدمات کتابداری رسیدند، ده ها سال برای آن فکر کردند و زحمت کشیدند و ابتدا امور زندگیشان را درست کردند و در کنار آن این چیزها را هم درست کرده اند. الان شما در ایران که ملت هنوز یارانه می گیرند که گرسنه نمانند، نظراتی می دهید که گویا در جزیره یا کره ای دیگر زندگی می کنید. در موقعی که اقتصاد مملکت در وضعی است که تقلا می کنند فقط شکم مردم را سیر کنند این جور حرف زدن بیشتر بیان آرزوهاست
  • جواد A1 ۰۲:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
    5 0
    سلام آقاي جعفريان. بهتر نيست اين كار را خودتان استارت كنيد. اين همه كتاب و مقاله را داريد. چند تا از آنها به راحتي در دسترس محققان هست. برخي از آثار شما حتي در كتابخانه ها هم نيست. آيا مي‌توانيد به راحتي از حق التاليف خود گذشت كنيد. منتظر لينك آثار پي دي اف شما در اينترنت هستم.
  • بی نام IR ۰۸:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
    2 1
    خبر سانسورچی. چرا کامنت منو نذاشتی. کتابخانه ملی ویران شده نیاز به یک رییس جسور مثل اقای جعفریان هست. اگه یه سر میومدی کتابخانه میدیدی که به چه روز و حالی افتاده. روحانی منتظر رییس جدید هستیم