به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ هرچند با حتمی شدن تاریخ انتخابات نفس راحتی کشیده اما او این روزها دیگر خواب و خوراک ندارد، تا جاییکه با رسیدن از کویت ساعت 3 بامداد یکشنبه به جای خانهاش به دفتر کارش رفت. او که سودای آماده کردن کاروان 500 نفره را برای اینچهاون دارد، دیگر آرام و قرار ندارد چراکه میداند حتی تکرار چهارمی در کره، کار راحتی نیست، آنهم با بودجهای که هنوز معلوم نیست تمام وکمال برسد یا نه.
*فکر کنم الان بدانید چند روز مانده به بازیهای آسیایی اینچهاون 2014.
دقیقاً 10 ماه دیگر ما ثبت نام داریم. هنوز بهروزش نکردهایم. چون کارمان رسماً شروع نشده.
*برای گوانگژو از دو سال قبل میدانستید چند روز مانده به بازیها اما انگار امسال این بیبرنامگی کار را مختل کرده.
نه. همه کارهای تدارکاتی را انجام میدهیم. کارهایمان بهروز است. بازیهای آسیایی 28 شهریور سال آینده در اینچهاون شروع میشود. یک ماه قبل از آن ثبت نام کاروانهاست. 298 روز مانده به بازیها.
*برای این بازیها چه چشماندازی را میبینید، آن هم در شرایطی که مسئولان برای این بازیها وعده سومی را داده بودند؟
واقعاً سخت است. به نظر من باید همه توانمان را بگذاریم تا چهارمی دوره قبل را حفظ کنیم. برای سومی باید بعد از بازیهای آسیایی گوانگژو کار را استارت میزدیم. با شرایط تعویض وزیر ورزش، سرپرستان و مهمترین ابزار برای کار، یعنی بودجه را نداشتیم. برای امسال 43 میلیارد پیشبینی کردهایم که 80 درصدش اختصاص پیدا کند، میشود 33 میلیارد. این مبلغ برای امسال که پیک کاری ماست تکافوی تدارکات لازم را نمیدهد، حتی اگر وزارت ورزش هم همین مبلغ را اختصاص دهد چراکه ما برای بازیهای آسیایی 2014 کاروانی بیش از 500 نفره داریم. کاروان ایران در گوانگژو 380 نفر بود که سال آینده باید تعداد آن بیشتر شود. البته فدراسیونها از ما توقع دارند تا تعداد بیشتری از ورزشکاران اعزام شوند. مطمئن باشید اگر همه نیرو را صرف کنیم و بودجه لازم را بدهند، شک نکنید چهارمی هم نتیجه خوبی است. زمستان امسال پیک تمرین بدنسازی رشتههایی مثل دوومیدانی است که نمیتوانند در این فصل آن طور که باید و شاید مسابقه بدهند. در این پنج ماه بدون در نظر گرفتن تعطیلات تا سال جدید، دقیقاً 10 ماه تا شروع بازیهای آسیایی مانده است. البته بعضی فدراسیونها با هماهنگی کمیته از 6 ماه قبل تدارکات را شروع کردهاند. جلسه هفته قبل ستاد بازیها، تیمهای شرکتکننده در بازیهای آسیایی را مشخص کرد. از این دوشنبه از فدراسیونهای مختلف خواستهایم تا برنامههایشان را ارائه دهند. تعداد زیادی از فدراسیونها هم برنامههایشان را دادهاند. با راهاندازی ستاد وزارت ورزش، هماهنگ میکنیم تا از اول آذرماه کار رسمی نظارت برای بازیها استارت بخورد.
*انتخاب ناظر فدراسیونها باز هم در دستور کار کمیته هست؟
ناظران را انتخاب کردهایم. ناظران هم از دوشنبه به جلسه ستاد میآیند تا اهمیت کار به آنها گوشزد شود. آنها باید وقت بیشتری صرف کنند. رکوردهای ورودی برای چهار رویداد مهم بازیهای آسیایی اینچهاون، انتخابی المپیک، داخل سالن پوکت و المپیک نوجوانان را تعیین کردهایم. به جز بازیهای آسیایی، المپیک نوجوانان اینچهاون را داریم، چهارمین دور بازیهای داخل سالن پوکت و تدارکات بازیهای المپیک ریودوژانیرو. هر کدام برای خودش اهمیت خاصی دارد. البته باید بازیهای غرب آسیا را هم به آن اضافه کرد. هفته قبل در جلسه هیأت اجرایی و مجمع عمومی کنفدراسیون غرب آسیا به میزبانی کویت مصوب شد هر طور شده بازیهای غرب آسیا برگزار شود. این دوره هم اردیبهشت ماه ایران در کیش میزبان است. با هر تعداد. اول هم ما میزبان بودیم اما به خاطر مشکلات، افراد برای ارزیابی نیامدند اما شیخ طلال اصرار دارد که بازیها استارت بخورد. حالا هم با امکاناتی که در کیش داریم میتوانیم میزبان بازیها در پنج یا شش رشته باشیم. شنبه هم سه نفر از دبیر، مدیرکل بازیهای غرب آسیا و حیدر فرمان مدیر اجرایی بازیهای آسیایی و نایبرئیس غرب آسیا برای بازدید امکانات به کیش میآیند تا برای این دوره بازیهای غرب آسیا برنامهریزی کنیم چراکه شورای المپیک آسیا و فدراسیون غرب آسیا اصرار زیادی دارند تا بعد از وقفهای که پیش آمد این بازیها از سر گرفته شود. البته بازیهای غرب آسیا تدارکات خوبی برای ورزشکاران ما قبل از بازیهای آسیایی 2014 به حساب میآید. تکواندو، جودو، ووشو، والیبال، بسکتبال، شطرنج و تیراندازی. البته میتوانیم در این مدت پیگیری کنیم تا با ساخت و سازها، امکانات برای برگزاری مسابقات فراهم شود. حتماً از رسانهها هم میخواهیم تا سری به کیش بزنند تا اوضاع و احوال را بررسی کنند چراکه وقتی رسانهها باشند مسئولان کیش هم ترغیب میشوند زودتر کارها را انجام دهند.
*شما تأکید دارید روی حفظ چهارمی گوانگژو اما در این شرایط حتی این کار هم خیلی سخت است.
من همان اول هم گفتم. کشورها بیکار ننشستهاند که ما در این دوره سوم شویم، یا حتی چهارمی را تکرار کنیم. مطمئن باشید کشوری که پنجم دوره قبل بوده میآید که این دوره چهارم شود، ششم بیاید پنجم شود. شک نکنید اگر در گوانگژو با 20 مدال طلا از 59 مدال چهارم شدیم، در اینچهاون حداقل باید 35 مدال طلا بگیریم تا بتوانیم چهارم بمانیم چراکه همان موقع هم فاصله ما با تیم سوم 18 مدال بود. بقیه کشورها هم تلاش میکنند.
*اما اتفاقی که میافتد این است که ما حالا 35 ورزشکار قهرمان در آسیا نداریم.
ما باید بعد از بازیهای المپیک از قهرمانان محافظت میکردیم، چه به صورت گلخانهای یا هر شکل دیگری. متأسفانه این اتفاق نیفتاد اما در وزنهبرداری، کشتی آزاد و فرنگی و دوومیدانی قهرمانان حفظ نشدند. در دوومیدانی هم به اتفاق فدراسیون مسائل حدادی را پیگیری کردیم. البته حالا هم دیر نشده برای بازیهای آسیایی اینچهاون کره.
*اما حالا سجاد مرادی که در گوانگژو دو مدال گرفت، مربی ندارد و خودش گفته اگر مربی خارجیاش نیاید دیگر نمیدود.
حالا ما برای تنظیم بودجه، سعی میکنیم این مسائل را درنظر بگیریم. بارها و بارها من تأکید کردهام که بعضی ورزشکاران واقعاً به مربی خارجی نیاز دارند. دوومیدانی، ووشو، هندبال، والیبال و بسکتبال نیاز به مربی دارند. تا آنها بتوانند کار نویی انجام دهند.
*انگار دلتان از هندبال خون است.
من اولین داور هندبال ایران بودم. همراه آقای امیرتاش. سال 45- 44 در دانشسرای عالی هندبال را شروع کردیم. پائولین را ما به ایران و اصفهان آوردیم. رشتهای است که هم والیبال، هم بسکتبال و هم هندبال در آن نقش دارد. خیلی به مهارت نیاز ندارد. ورزشکاری با بدن آماده راحت میتواند کار کند. تاکتیک بسکتبال خیلی خیلی مشکل است اما هندبال اصلاً قابل مقایسه با آن نیست. پس راحت میتوانیم کار کنیم و مدال بگیریم. مثل بازیهای آسیایی گوانگژو. در ورزش وحدت، یگانگی، همبستگی، دوستی و محبت مهم است. احترام به حریف مهم است. نه اینکه حریف را خرد کنی. باید آن را بزرگ بدانی که مقابلش موفق شوی. این قضیه در بعضی رشتهها کمرنگ شده است. باید محافظت و ممارست کرد. ورزشکار باید روحیه داشته باشد. همه چیز پول، مربی و تمرین نیست. خیلی از مسائل هست که برای موفقیت ورزشکار تأثیر دارد.
*در گوانگژو میزبانی چین خیلی به ما کمک کرد، یعنی سبد مدالها را پایین آورد اما در کره دیگر این قضیه تکرار نمیشود. کرهای که در 2010 دوم شد، حالا برای اولی تلاش میکند. خیلیها معتقدند چینیها دیگر این قدر راحت مدالهای ووشو را به ما نمیدهند.
این هست اما شما هم از توان ورزشکاران ما غافل نشوید. بچههای ما هم توانمندند. بچههای ووشو در بازیهای کشورهای اسلامی خیلی خوب کار کردند. در کاراته حتی دختران ما اگر آن اتفاق ویژه نمیافتاد، مدالهای بیشتری میگرفتند. بچههای تکواندو عملکرد خیلی خوبی داشتند. به جودو به خاطر اتفاقات داخلیاش مانند سابق امیدوار نیستم. درست است که خیلی از آسیاییها نبودند اما بعضی کشورهای آفریقایی مثل مصر بودند. ما در تکواندو، کاراته و ووشو به زور مدال میگرفتیم. به نظر من رقبای آفریقایی کمتر از چین، کره و ژاپن نبودند. بههرحال ما باید خودمان را برای نبرد بزرگ آماده کنیم. نمیتوانیم مدعی باشیم که در کره هم مثل قبل مدال میگیریم. باید خودمان را برای نبرد خیلی سنگین آماده کنیم. ما در کار با سجادی، کیومرث هاشمی و خسروی وفا راحت هستیم، ما را درک میکنند. جوی هست که وقتی ساعت 3 نصف شب هم میآیم سر کار خسته نمیشوم.
*رسول تقیان در یونیورسیاد 213 کیلو زده اما در لهستان به زحمت 203 کیلو را بالا برد.
خب به خاطر اینکه آنها در رقابتهای بزرگ شرکت نداشتند و روحیه مبارزه آنچنانی در وجود آنها نبود.
*بحث دیگر اینکه سبد مدالهایمان را برای این دوره نمیتوانیم پر پیمان کنیم. در اینچهاون باید با داشتههایمان جلو برویم. نمیتوانیم ورزش جدیدی را رو کنیم. چشمانداز مدالآوری برای رشتههای جدید هم نداریم. شاید بسکتبال و والیبال افت کنند و بازهم عقبگرد داشته باشیم.
ما باید ورزشهای رزمی، تیراندازی با کمان، تیراندازی و دوومیدانی را تقویت کنیم چراکه بچهها تواناییاش را دارند. تیمهای وزنهبرداری، کشتی آزاد و فرنگی هم باید با کامل بروند. رشتههای انفرادی که مدالآورند باید با تغذیه خوب و تدارکات حمایت شوند و مربی خارجی خوب بیاوریم، در کنارشان هم والیبال، بسکتبال و هندبال هستند.
*شما همه رشتهها را میگویید به جز ژیمناستیک. احیاناً نمیخواهید خودتان تنها مدالآور آسیایی ژیمناستیک بمانید؟
نه. ژیمناستیک فرهنگ میخواهد. من 11 سال نفر اول، دوم ایران بودم. هنوز هم روزی دو ساعت ورزش میکنم. هنوز هم نیرو دارم اما مدالآوری ژیمناستیک فرهنگ میخواهد. باید از دبستان شروع شود. در ونکوور یک کلاس دیدیم. در کلهگوری مدرسه ژیمناستیک بینظیری بود. مادران خودشان بچهها را به سالن میآوردند. میگفتند مادر 6 ماه بچهاش را میآورد و وقتی بچه به مربیاش عادت کرد، بچهها با سرویس میآیند و میروند. دو ژیمناست کانادایی که در المپیک آتن مدال گرفتند همان ژیمناستهایی بودند که آموزش دیده بودند.
*پس چرا در ایران این اتفاق نمیافتد در حالی پدرها و مادرها بابت ژیمناستیک و باله در مهدها هزینه زیادی صرف میکنند؟
باید امکانات استاندارد داشته باشیم. چندین سال است که وسائل ژیمناستیک خریداری نشده است. وقتی درویشزاده آمد، از او، عباسی و سجادی خواهش کردم وسائل جدید را جایگزین وسائل فرسوده و کهنه کنند. رفتم کلاس المپیک و متأثر شدم که چرا اینقدر وسائل عقب افتاده داریم، در حالیکه وسائل باید به ژیمناست آرامش بدهد، یعنی آنقدر با وسائل کار کند که دیگر ترس نداشته باشد. باید فضای فرهنگ عمومی در وزارت آموزش و پرورش، علوم و کمیته سرمایهگذاری شود. ژیمناستیک میتواند همه رشتههای ورزشی را تغذیه کند. همانطور که نصیری اول ژیمناست بود و بعد رفت وزنهبرداری، نامجو هم همینطور.
*پس اینطور نیست که شما بخواهید تنها مدالآور ژیمناستیک ایران بمانید؟
نه، اصلاً. قدیمیها از جان و دل مایه میگذاشتند. ما حتی گرمکن را خودمان تهیه میکردیم. با حداقل امکانات کار میکردیم ولی عشق و ایمان بود. بجهها بهترین مربی را دارند ولی اسباب بزرگی برایشان فراهم نیست. عشق و ایمان هست، خانواده هم هزینه میکند اما.... ببینید این مسئله حتی در فوتبال هم هست، همه فوتبالیستهای موفق از بین آنهایی که در کوچهها بازی میکنند بالا میآیند، با این حال بازهم ما برای تیمملی از بین بازیکنان ایرانی مقیم خارج دعوت میکنیم. حالا چند بازیکن خوب تیم ملی از بازیکنان مقیم کشورهای خارجی هستند. رضا قوچاننژاد بهترین گلزن ایران برای مقدماتی جامجهانی است. ژیمناستیک 6 وسیله است اما فوتبال، وزنهبرداری و کشتی یک وسیله. 6 وسیلهای که همه آنها سخت است. وسیلههایی که بدن و ذهنی آماده لازم دارد. امیدوارم به ژیمناستیک به چشم نامادری نگاه نکنند.
*قایقرانی هم جزو رشتههای مدالآور ایران محسوب میشود اما حالا به خاطر مشکلاتی شرایط خوبی ندارد.
با تغییر و تحولات قبل از بازیهای المپیک 2012 یکسری از فدراسیونها دچار بههم ریختگی شدند و قطار ورزش از ریل خارج شد و رفت توی خاکی. حالا جمع شدن این قضیه زمان میبرد. درست است که حالا ابراهیمی هم کار میکند اما خلأ بهوجود آمده برای پر شدن زمان میبرد. در دوران ریاست دنیامالی هم ما 6،7 مربی خارجی آورده بودیم، به 5،6 مربی قایقرانی بالای 10 هزار دلارپول میدادیم اما با برکناری دنیامالی فعلاً خلأ هست.
*الان برای آوردن مربیان خارجی چالش دلار دارید. از طرفی مربی خارجی مثل دستگاه تولید میماند، باید به آن ارز تجاری تعلق بگیرد.
من هم به این مسئله اعتقاد دارم. بودجهای که تنظیم کردهایم 178 میلیارد است. حساب کردهایم اگر بخواهند سال آینده کاری از پیش برود باید این اعتبار را بدهند. چراکه هزینهها بالا رفته است. هزینه بلیت هواپیما سه برابر شده.
*یعنی به مرگ گرفتهاید تا به تب راضی شوند؟
باید بگوییم. دوست میگوید، نه اینکه مدعی باشد میخواستم بگویم. من این بودجه را با پکیج رکوردها پیش آقای دکتر نوبخت بردم. قول داد که کمک کند. سال آینده هم اوج فعالیتهاست. ما قبلاً بودجه را با دلار 1226 تومان حساب کرده بودیم اما از سال قبل دلار 3500 تومان برای تیمها خریدیم. با این شرایط مربی نمیآید. در حالی که اگر هم مربی هست باید توقعاتش را برآورده کنیم تا همه وقت و انرژیاش را برای آماده کردن تیمش بگذارد. نه اینکه در تمرین استراحت کند.
*حالا چند مربی خارجی دارید؟
تعداد آنها به انگشتان یک دست هم نمیرسد. حدادی ماساژور دارد. فوتبال، والیبال، بسکتبال، ووشو، تکواندو و واترپلو. مربی اثرگذار است. در بعضی تیمها مثل کشتی آزاد و فرنگی نیاز به مربی خارجی نداریم اما به علم روز بدنسازی و تغذیه نیاز داریم تا مکمل تمرینات آنها باشد.
*شاید بخشی از آن هم با حضور مربیان بدنسازی در سیمنارهای جهانی حل شود.
ما آمادهایم برای این کار ولی سابقه باید داشته باشیم. ما داریم مربیانی که سابقه خوبی دارند اما برای نوجوانان به این نتیجه رسیدیم که وقتی به مربی میگوییم که بیاید سر تیم، آنها کسر شأن خود میدانند. ما باید آنها را تأمین کنیم که برایش فرقی نمیکند سر چه تیمی است؛ نوجوانان، کودکان یا بزرگسالان. در همه دنیا مربیان بزرگ کنار تیم کودکان هستند. باید مربیانمان را برای این کار ترغیب کنیم. آنجاست که ورزشکار شکل میگیرد.
*دربازیهای آسیایی نانجینگ ایران با ملیپوشانش حاضر شد اما بقیه کشورها با تیمهای مدرسهای. احساس میشد ورزشکاران ما برای اولینبار مسابقه میدادند.
فدراسیونها یکسری ویترین درست کردهاند به نام قهرمانی. در صورتی که ویترین خوب است اما باید به نوجوانان برسند، با بسترسازی نوجوانان و خردسالان را به پشتوانه تیمهای ملی تبدیل کنند. حالا اسم نمیبرم اما بعضی رشتهها پشتوانه ندارند. اگر نسل طلایی آن رشتهها بروند، باید تیمهای ملی تعطیل شوند. نهایت آنها تا بازیهای آسیایی آینده جواب دهند. برای بازیهای المپیک 2016 نمیتوانیم واقعاً. در حالی که از حالا باید حداقل ورزشکاران پنج رشته را آماده کنیم. بزرگترین تمرین هم مسابقه است. من وقتی وارد کار شدم، مثل قبل تمرین نمیکردم و برای مسابقهها که آماده آماده نبودم، فقط دستم را بالا میبردم، اجازه نمیدادم داور سوت بزند. الان احساس میکنم بعضی رشتهها همینطور است. به جایی رسیدهاند که تمرین لازم را نکردهاند و سن هم که بالا رفته، مشکل پیدا میکنند. هرچند تجربه هم خوب است اما تجربه، آمادگی بدنی هم میخواهد. ما محکوم هستیم به نوجوانان و خردسالان بیشتر توجه کنیم.
*پس با این حساب شرط مدالآوری برای اعزام تیمها و ورزشکاران به بازیهای آسیایی 2014 پا برجا میماند؟
ما رکورد ورودی برای ورزشکاران و تیمها گذاشتهایم. اگر همین رکوردی که تعیین کردهایم، بتوانند مدال بگیرند، ایران چهارم میشود.
*واترپلو و شنا هم در لیست کاروان برای بازیهای آسیایی قرار دارند؟ واترپلو دوره قبل نبود.
الان شنا و واترپلو خوب شده. واترپلو حتی جلوتر از شناست. واترپلو که حالا خیلی خوب شده. ما باید از پتانسیلها حداکثر استفاده را ببریم. واترپلو هم از فرصتها خوب استفاده کرده است.
*به جای دادن جریمه، مالارا را آوردند تا از او استفاده کنند.
ما برای دادن جریمه هم مشکلی نداشتیم اما حالا فضا طوری است که رضوانی اینجا را خانه خودش میداند و دارد با تمام تلاش برای رشد این فدراسیون کار میکند.
*25 آذرماه انتخابات برگزار میشود؟
شک نکنید، هر اتفاقی بیفتد، ما روز 25 آذرماه انتخابات کمیته ملی المپیک را برگزار میکنیم. حتی اگر سنگ هم از آسمان ببارد. البته انتخابات زیر سقف برگزار میشود. البته 25 آبانماه ثبتنام انجام میشود. باید این کار انجام شود. تا به حال فضای خوبی بوده و از این به بعد هم همینطور.
*منتقدان میگویند چطور هیچکدام از آن سه شرط IOC عملی نشد اما اجازه انتخابات را هم گرفتید؟
وقتی عباسی گفت چرا اینطور؟ من نامه سهصفحهای نوشتم و همه شرایط را گفتم و البته اضافه کردم که انتخابات برگزار شده و رئیسجمهور جدید آمده و وزیر عوض شده. نگاهها، نگاه ورزشی است. البته همه دنیا ما را رصد میکنند. با دلایلی که آوردم، خواهش کردم تا انتخابات را برگزار کنیم. میدانم که شما هیچ کشوری را رصد نمیکنید. ما به خاطر بد حادثه گرفتار شدیم. ما اعتمادسازی کردیم و آنها هم اجازه انتخابات را دادند. اساسنامه کمیته ملی المپیک هم خیلی کمک کرد. آنها دلشان برای ورزش کشورها میسوزد. کمیتههای ملی المپیک مثل فرزندان IOC هستند.
*آقای عباسی میگفت نمیخواستند در زمان من انتخابات برگزار کنند؟
خیر اینطور نیست. ما در کمال صداقت رفتار کردیم و در امانتی که مجمع به ما داده بود، سعی کردیم در چارچوب عرصه بینالمللی به نحو مطلوب انجام وظیفه کنیم.
*به خاطر اعتمادسازی شما IOC از سه شرط صرفنظر کرد؟
سه شرط آنها تنها به خاطر حل مشکل ما بود. دیدند حل نمیشود. من در لوزان صحبت کردم. گفتیم در المپیک هفدهم شدیم، میخواهیم در برزیل یکرقمی شویم. آنها خوشحال میشوند که ایران یک کشور آسیایی در المپیک مثل چین، کره و ژاپن باشد. آنها مسلمان نیستند اما انسانند. با کسی تسویهحساب نمیکنند. اصلاً IOC و شورای المپیک آسیا کار سیاسی نمیکنند. نگاه به کشور نمیکنند، به آدمش نگاه میکنند.
*یعنی الان از برخورد با هند هم ناراحت هستند؟
بله اما هند همه را خیلی بدگمان کرد. به نظرم آنها خوب عمل نکردند. در حالی که سینک خودش قهرمان تیراندازی بود و دبیرکل شورای آسیا، باشخصیت است اما به خاطر مسائل سیاسی این کار را کردند. حتی پاکستان هم همینطور اما ما کی این کار را کردیم؟ ما همیشه از وزارتخانه دفاع کردهایم. ما نمیدانستیم اما خودشان نامه میزدند به IOC. در حالی که هر مرجع حقیقی یا حقوقی به غیر از کمیته ملی المپیک آن کشور به توماس باخ نامه بزند، او جوابش را نمیدهد و به کمیته ملی المپیک نامه را برمیگرداند، اینقدر اهمیت قائل است برای ارگان رسمیاش.
*وقتی حسین رضازاده درباره شما این حرف را زد، چه حسی پیدا کردید؟
من الان هم رضازاده را دوست دارم. من 4 سال رئیس فدراسیون وزنهبرداری بودم. سه سال رئیس و 3 ماه هم سرپرست بودم اما از او انتظار زیادی دارم. کاری نبوده که برای رضازاده انجام نداده باشم. سناریویی که نوشتیم تا او را از وزنه زدن مبرا کنیم. شاید باور نکنید تا به حال فرزند خودم را دکتر نبرده بودم اما رضازاده را بردم. بالاخره بزرگتری که همه او را میشناسند، از او انتظار داشتم بهتر جواب میداد. خیلی تحت فشار بود که این حرفها را زد. من توقع نداشتم، به خاطر اینکه کوچکترین بیتوجهی نداشتم. اوج کارش مدیر تیمهای ملی بود؛ زمانی که دوپینگی داشتیم، همانموقع هم رضازاده را مقصر نمیدانستم. ورزشکار مقصر است.
*برای اولویت تقسیم بودجه به فدراسیونها چه ملاکی دارید؟
مدالآوری المپیک، بازیهای آسیایی، جوانان و نوجوانان. تعمیم و گسترش، کمک به مدالآوری. گرفتن طلا ملاک است و طبق آن کشتی آزاد و فرنگی، وزنهبرداری، تکواندو، ووشو، دوومیدانی، والیبال و بسکتبال در اولویت هستند.
*برای آینده نگرانید؟
کشور عزیز ما نیروهای خوبی دارد اما حفظ و نگهداری آنها مهم است. با اینکه به نتیجه ورزشکاران در بازیهای آسیایی اینچهاون، المپیک نوجوانان و پوکت امیدوارم اما برای المپیک 2016 برزیل نگرانم.
43 43
نظر شما