او همچنین خبر از پیشنهادی ساخت اپرایی بر اساس زندگی هوشنگ ابتهاج میدهد و خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: «اسپانسری برای این کار پیدا شده که حاضر است تمام هزینهها را پرداخت کند اما من چون به دنبال کار اپرای «سعدی» بودم، هنوز این کار در فهرست کارهای قطعیام قرار نگرفته است.»
«رستم و سهراب»، «مکبث»، «عاشورا»، «مولوی»، «حافظ» و حالا «لیلی و مجنون» فهرست اپراهایی هستند که بهروز غریبپور تا به حال بر روی صحنه برده است. اپراهای عروسکی که هر کدام برآمده از سنت موسیقی و نمایش عروسکی ایران است و در عین حال در پی تعریف یک اپرای ملی است.
در جشنواره سی و دوم نیز «اپرای لیلی و مجنون» این بار به زبان آذری و با موسیقی آذری به روی صحنه رفته است. اپرایی که خود غریبپور درباره استقبال از آن میگوید: «استقبال بینظیر بوده و شبی نبوده که حتی روی پلهها هم تماشاگر ننشسته باشد.»
همانطور که گفته شد موسیقی این اثر به زبان آذری بوده و بر اساس اپرای لیلی و مجنون اثر عزیز حاجیبیف شکل گرفته است. اپرایی که در سال ۱۹۸۰ نوشته شد و پس از آن بارها اجرا شد. اما غریبپور میگوید که با انتخاب این اپرا و اجرای آن سعی داشته این اپرا را بینالمللی کند. از او میپرسم با توجه به اینکه منظومه لیلی و مجنون به زبان فارسی و توسط نظامی گنجوی سروده شده علت انتخاب اپرای عزیز حاجیبیف چیست؟ و او پاسخ میدهد: «نمیشد به سادگی اشعار نظامی را در این اپرا جایگزین کرد. چرا که شعر و متن برای این موسیقی تنظیم است. لیلی و مجنون فارسی نیازمند یک سرمایهگذاری شامل دستمزد آهنگسازِ، ارکستر و ... است که با توجه به قیمتها و دستمزدهایی که الان گرفته میشود باید حداقل ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلیون تومان هزینه میکردیم.»
او ادامه میدهد: «تازه اگر این اتفاق میافتاد هم باز من اطمینان نداشتم که آن موسیقی بسیار بهتر است یا همین موسیقی حاجی بیف که بیش از یک قرن است زنده مانده و به حیات خود ادامه داده است.»
این کارگردان اعتقاد دارد از آنجا که زبان آذری در کشور ما توسط میلیونها نفر صحبت میشود و برنامههای تلویزیونی و روزنامه به زبان آذری هرچند محدود وجود دارد، مخاطبان آذری زبان حق دارند که ببینند یک اپرا روی صحنه آمده است: «اگر این نوع اپرا رواج پیدا کند، رفته رفته میتوان اپرا به زبان کردی و باقی قومیتها نیز میتوان اجرا کرد.»
زنده کردن خالقان متون ادبیات کلاسیک زبان فارسی و آثار گرانقدر ادبیات کلاسیک، یکی دیگر از دغدغههای غریبپور بوده است. دغدغهای که به خصوص در این اپراهای ششگانه به ظهور رسیده است. او حالا بعد از مولانا و حافظ به سراغ سعدی رفته و دو سه سالی هست که روی آثار سعدی مشغول کار کردن است: «ولی متاسفم این را بگویم که ما ایرانیها فقط در دفاعیههای بیمایه ید طولایی داریم. مرکز سعدیشناسی کل کارش را در این میداند که سالی یکی دو کتاب درباره سعدی چاپ کند و اصلا تصویری از این موضوع ندارد که یک اپرا چقدر میتواند مخاطبان بیشتری را با سعدی آشنا کند. همچنانکه اپرای مولوی و حافظ تا به حال به زبانهای انگلیسی ترجمه و اجرا شده است.»
او منتظر است که نهادهای خصوصی یا مراکز دولتی حاضر به سرمایهگذاری شوند تا اپرای سعدی هم شکل بگیرد. مدیر پیشین خانه هنرمندان قولهای مساعدی هم در اینباره گرفته ولی این قولها هیچ کدام محقق نشده است.
این کارگردان نمایشهای عروسکی میافزاید: « که باید هزینههای این نمایش تامین شود تا من با خیال راحت به دنبال آهنگساز و باقی کارهای مربوط به آن بروم. در غیر این صورت نمیتوان این پروژه را پیش برد.»
اپراهای غریبپور همیشه در خارج از مرزهای ایران هم با مخاطبان بسیاری ارتباط برقرار کرده است. ظاهرا اپرای لیلی و مجنون» هم همین ویژگی را دارد: «ما طی روزهای اجرا در جشنواره سی و دوم هر شب میهمانان خارجی داریم. این آدمها اهل تعارف نیستند و هیچ کدام من را نمیشناسند. اما کافی است سری به سایت ما بزنید تا از نظر آنان نسبت به نمایش آگاه شوید.»
به گفته غریبپور، یکی از این کارگردانان خارجی که در سایت اپرای «لیلی و مجنون» نظر گذاشته، کارگردان کرهای میهمان جشنواره است که از آرزویش برای سفر این گروه به کشورش و میزبانی کره از بهترین اپرای عروسکی جهان گفته است.
او ادامه میدهد: «وقتی که برای اجرا یک ماه پیش دوبی بودیم و مخاطبان عرب این اپرا را میدیدند میگفتند چقدر حیف است که اپرایی عربی درباره لیلی و مجنون نداریم. چون بهرحال داستان لیلی و مجنون داستانی عربی است. اما همین که یک داستان عربی، به زبان فارسی توسط نظامی گنجوی سروده شده و حالا هم یک ایرانی کرد آن را کارگردانی کرده در حالیکه کار آهنگ و شعر را هنرمندان آذریزبان انجام دادهاند، خودش نشان میدهد که اپرای لیلی و مجنون هدیهای به میراث شرق است.
این کارگردان تئاتر در پایان میگوید: «یک زمانی وقتی میخواستیم اپرای رستم و سهراب را برای نمایش به خارج از کشور ببریم به ما میگفتند زیره به کرمان میبرید. در حالیکه این اپراها کاملا هویت ملی عروسکی ما را دارند و وقتی در خارج از کشور اجرا میشوند به عنوان یک پدیده نو مورد استقبال قرار میگیرند.»
او همچنین از تماشاگران ثابتی میگوید که از نخستین شب اجرای این اثر در جشنواره تا به امروز هر شب به تماشای آن نشستهاند و معتقد است که زبان آذری هیچ صدمهای به ارتباط مخاطب با کار نمیزند. چرا که کلمات فارسی به راحتی میتوانند موضوع را به مخاطب منتقل کنند ضمن آن که داستان لیلی و مجنون داستانی است که اکثر مخاطبان کمابیش از مضمون آن خبردارند.
اپرای «لیلی و مجنون» از دوم بهمن، هر شب در سالن فردوسی و در بخش میهمان جشنواره سی و دوم به روی صحنه میرود.
57244
نظر شما