مراسم پایانی ششمین دوره جشنواره سراسری داستان کوتاه دفاع مقدس (جایزه ادبی یوسف) روز چهارشنبه، 30 بهمنماه، با حضور سیدعباس صالحی - معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - و با تجلیل از خانوادههای شهید احمدی روشن و مرحوم امیرحسین فردی در مرکز فرهنگی اسوه برگزار شد. گزیدهای از سخنان حسن رحیم پور ازغدی را به نقل از ایسنا و مهر در ادامه می خوانید:
- نوشتن داستان زیبای هنرمندانه بدون توجه به یک مکتب ممکن نیست. کسانی هم که میگویند ما غیرمکتبی هستیم و فقط هنرمندانه خود را شفاف میکنیم درست میگویند، اما باید پرسید خودشان چیستند. بسیاری از مثلث، مربعها و مخمسهای عشقی در فیلمها و داستانها، زندگینامه تهیهکننده و نویسنده است. باید به این افراد گفت این مسائل مشکل شخصی شماست نه مسأله و نیاز مردم. داستان و آثار رئالیستی همه ایدهآلیستی هستند، چون ایدهای پشت آنهاست
- صادق هدایت پدر داستان کوتاه فارسی است و از جنبه فنی بخصوص با توجه به اینکه او آغازکننده بوده به او احترام میگذاریم، اما ببینید او چه مینویسد و از چه مینویسد. وقتی آثار صادق هدایت را میخوانی به لحاظ فن روایت خوشت میآید، اما به لحاظ شخصیت نویسنده میخواهید بالا بیاورید. او یک بیمار روانی است. من دلم برایش میسوزد. خیلی دلم میخواست او را از نزدیک میدیدم و با او حرف میزدم.
- صادق هدایت خوب داستان کوتاه مینویسد، اما توجه کنید که او چگونه به عالم نگاه میکند. هدایت بلد است چطور بنویسد، اما بلد نیست از چه بنویسد. او به عنوان یک نویسنده جملههای قشنگی دارد، اما به عنوان یک انسان شخصیت بیماری دارد.
- (با خواندن بخشهایی از آثار هدایت خطاب به او): تو خودت نمیدانی چرا زندهای. میخواهی به بقیه چه پیامی بدهی، بهجز پیام نفرت و بیزاری از زندگی و خودکشی؟ میتوان در برابر تکنیک، هنر، ادبیات و قدرت خلاقیت صادق هدایت سر تعظیم فرودآورد. او زیبا بحث میکند و تکنیک زیبایی دارد، اما چه چیزی دارد که به ما بگوید؟ در مقابل، بچه مسلمانهایی هم هستند که آدمهای خوب و درستی محسوب میشوند، ولی نوشتههایشان مثل انشای دبستانیهاست و میگویند دیگران لقمه حرام خوردهاند و کلام من در آنها اثر ندارد، به همین دلیل هنر اسلامی را نمیبینند.
- کسانی که میگویند مذهبیها میخواهند جلو هنر خالق بایستند همه حرفهایشان بازی است و خودشان میخواهند از طریق سینما و داستان حرف خودشان را بزنند.
- البته ما باید طبق فرمان قرآن به هر کسی که کاری کرده و زحمت کشیده احترام بگذاریم و نقاط مثبت کارش را چه در تکنیک و چه در محتوا ببینیم. هیچ اثری ذاتا باطل نیست. کسانی که میگویند این سینما از اساس فاسد، باطل و اومانیستی است نمیدانند معنی اینها چیست.
- به بعضی کارها باید از نظر فکری احترام گذاشت، اما باید دید این تکنیکها در خدمت چه چیز قرار گرفتهاند؛ در خدمت شک، ظلم، نژادپرستی و پورنو؟ خوک که رژیم غذایی ندارد و همه چیز میخورد، هنرمندی هم که خوکوار به مسائل نگاه میکند رژیم هنری ندارد و فقط به دنبال شهرت و جایزه است. آنهایی که هنر و داستان را علیه توحید و اخلاق به کار میبرند دُر را به پای خوک میریزند و زیبایی تکنیک را در خدمت زشتی هدف قرار میدهند.
- من معتقدم هنر و سینمایی که به حق و تکلیف، مرگ و حیات و... اشاره نداشته باشد، وجود ندارد. هر فیلم و داستانی مفروضات و اهدافی دارد و براساس یک مکتب حرف میزند، پس ما هنر غیرارزشی نداریم. حوزه کار هنرمند مسلمان مکتبی در سینما و تئاتر وسیعترین حوزه است. وقتی سواد، تکنیک، خلاقیت و مطالعه نداریم، فکر میکنیم عرصه کار دینی محدود است. در حالیکه ما میتوانیم رومانتیسم اسلامی، رئالیسم اسلامی و... داشته باشیم. حتا در بسیاری از فیلمها و رمانهایی که در شرق و غرب عالم ساخته و نوشته شدهاند مفاهیم اسلامی مطرح شده است و با وضعیت امروز اگر نوشتن «بینوایان» را به نویسندههای ما میسپردند هیچکدام نمیتوانستند آن را به این صورت بنویسند، اما بخش اعظم این رمان اسلامی است.
- من معذرت میخواهم! نمیخواهم به اسم یا فرد خاصی اشاره کنم اما بسیاری از آثار داستانی و نمایشی سیاه یا ناامیدانه که میبینیم و در آنها شاهد مثلثهای عشقی یا خیانتهای زن و شوهری هستیم، در واقع داستان زندگی صاحب اثر یا تهیهکننده هستند. این گونه هنرمندان میگویند این مسائل، مساله جامعه است. خیر، این مسائل مساله جامعه نیستند بلکه مساله گروهی از مردم جامعه هستند که شما جزو آن دسته هستید.
- حالا سوال از هنرمندی به نام صادق هدایت این است که تو چه پیامی برای من داری و چگونه میبینی؟ تو خودت در نامههایت اشاره میکنی که در حال استفراغ و قی کردن هستی. حالا چرا من باید قی تو را مصرف کنم؟ دقت داشته باشید که این موضوع وجه دیگری هم دارد. یعنی یک بچه مذهبی بیسواد میآید و انشای ضعیفی مینویسد و آن را به عنوان کتاب چاپ میکند. بعد وقتی که مخاطبی برای کتابش پیدا نمیشود، همه را متهم به حراملقمگی یا حرام بودن نطفهشان میکند و میگوید همه لقمه حرام خوردهاند که حرف حق من در آنها اثر نمیکند. خیر اینگونه نیست. شما بیسواد هستی برادر و باید اطلاعات و سواد کسب کنی.
- کاری که طرف مقابل انجام میدهد دقیقا عکس کار بچهمذهبیهاست. یعنی خیلی از مذهبیها محتوای خوب را در ظرف کثیف عرضه میکنند اما طرف مقابل محتوای کثیف را در ظرف تمیز میگذارد و به ما عرضه میکند. اینگونه میشود که ما هم که میدانیم این اثر بد است باز هم آن را مصرف میکنیم.
- قرآن کریم میگوید هر کسی که اثری دارد، در سر اثرش نزنید. هر کسی که کار هنری کرده، تا جایی که زحمت کشیده و موفق است، مورد احترام است. من مجاز نیستم بگویم چون آندره ژید همجنسگرا بوده، پس رمانش را نمیخوانم یا رمانش مزخرف است. یا نمیتوانم بگویم چون ژان پل سارتر، در برخی از آثارش اگزیستانسیالیسم بوده، پس با او کاری ندارم، نه خیر! کار دارم.
- هیچ اثری از بیخ باطل نیست. خواهش میکنم اسیر این دو جریان نشوید. در مقابل جریانی که گفتم، جریان دیگری وجود دارد که اینچنین همهچیز را نفی میکند و میگوید اصلا ذات رمان و شعر ضد دین است. هیچ اثری از بیخ و بن باطل نیست و اصلا افرادی را که میگویند سینما و تئاتر و داستان از اساس باطل و فاسد است، درک نمیکنم. هر محصولی نکات مثبت و منفی دارد.
- میدانید که خوک رژیم غذایی ندارد و همهچیز میخورد. برخی از هنرمندان هم خوکوار به مسائل نگاه میکنند و فقط صدای تشویق است که برایشان مهم است. خب باید به چنین هنرمندانی هم گفت تو هنرمند بزرگی هستی اما از منظر انسانی، حقیر هستی. دوستانی را دیدهام که میگویند ذات رمان، اومانیستی است، شعر ذاتش شیطانی است، سیاست ذاتش پستی است و ذات اقتصاد هم شرارت است. این حرفها را از کجا میآورید؟ این ذاتبازیها در نهایت همه عرصهها را به دشمنان انبیا تقدیم میکند. حالا عدهای با این منطق به غارنشینی رو میآورند و از جامعه کنار میگیرند اما عدهای هم از طرف دیگر پز روشنفکری میگیرند. افراد اینچنینی از آن غارنشینها خطرناکتر هستند چون آن غارنشینها حداقل در چشمت نگاه کرده و حرفشان را میزنند و با چماق هم به سرت میزنند اما خسارتی که روشنفکرنماها وارد میکنند، بسیار عمیقتر است.
واکنش سرشار بعد از اهدای جوایز
در پایان مراسم محمدرضا سرشار نیز سخنانی در پاسخ به حسن رحیمپور ازغدی مطرح کرد و گفت: آقای رحیمپور ازغدی مطالب خوبی بیان کردند، اما مسائلی درباره صادق هدایت مطرح کردند که من باید درباره آنها توضیح بدهم. اول اینکه صادق هدایت پدر داستان کوتاه فارسی نبود و این یک غلط مصطلح است. نکته دیگر اینکه هدایت خیلی هم نویسنده خوبی نبود. او نویسنده بدی نیست، اما حتا در زمانه خودش هم بهترین نبوده است.
بنابراین گزارش، برگزیدگان جایزه ادبی «یوسف» به این شرح معرفی شدند:
برگزیدگان بخش آثار چاپی جشنواره:
رتبه اول: داستان «چتر کبود» نوشته جواد افهمی
رتبه دوم: داستان «چهارصدمین نفر» نوشته پرویز شیشهگران
رتبه سوم: داستان «سمندر» نوشته آرزو مهبودی
برگزیدههای بخش آثار ارسالی:
رتبه نخست: داستان کوتاه «بدو سمیره! سمیره بدو» نوشته اشرف ظریف رمضانی
رتبه دوم: داستان کوتاه «عباس» نوشته ابوالفضل بصیری
رتبه سوم: داستان کوتاه «اینجا همه تو را میشناسند» نوشته سیدابراهیم پیره
در این مراسم داوران ششمین دوره جایزه ادبی یوسف نیز معرفی شدند. داوران بخش آثار چاپی: خسرو باباجانی، راضیه تجار، جهانگیر خسروشاهی، محمدرضا شرفی خبوشان و محمدعلی قربانی. داوران بخش آثار ارسالی (چاپ نشده): وجیهه علیاکبری سامانی، محمدحسن ابوحمزه، محسن پرویز، احمد شاکری، کامران پارسینژاد و فیروز زنوزی جلالی.
6060
نظر شما