گرمی حرارت و دود راهی برایش نگذاشته غیر از فرار به سوی مرگ. به سوی پریدن از فاصله بعید و نشستن به انتظار معجزه. اشک هایش اما انگار عرش را به لرزه درآورده که ناجی از راه می رسد. ناجی زردپوشی که قبل از این شاید نامش را تنها خانواده اش می شناختند اما اوست که تاریخ را برای خود ، همه همکاران زحمتکش و خانواده اش از نو می نویسد. او که ایثار را دوباره برای مان معنی می کند. «امید» است که امید را به زندگی دخترک 9 ساله بر می گرداند.
این بار این تصویر را همه با تمام وجود لمس می کنند. این دیگر روایتی نیست که از خاطرات روزهای دفاع که قابی کلیشه ای باشد برای همه فیلم های ژانر دفاع مقدس. او در دل آتش از جان می گذرد و رزمنده وار ماسک از صورت می گشاید ، به صورت دخترک می زند و نفس را دوباره هدیه اش می کند. چه تلخ که این کارش نفس را بر زندگی دنیوی اش می بندد. امید ، امیدعباسی و عصر روز 24 اردیبهشت ماه. او با این کارش نه فقط که یک دختر بچه را از مرگ حتمی نجات می دهد که باز یادمان می آورد رسم ایثارگری را. او می رود اما قلبش تا ابد می تپد در دل تاریخ ایران .
امید عباسی آتش نشان فداکاری که روز 24 اردیبهشت به زبانه های آتش زد تا جان دختر بچه 9 ساله را نجات دهد یکی از انتخاب های شما مردم قدرشناس است. یکی از 8 انتخاب نهایی برای حضور در جمع چهره های سال .
1717
نظر شما