آرش پورابراهیمی: روابط تجاری میان کشورها تنها به قوانین بازرگانی مانند تعرفه گمرکی و همچنین بازبودن اقتصاد یک کشور محدود نمیشود بلکه علاوه بر این ها عوامل دیگری مانند زبان و فرهنگ مشترک میتوانند نقش قابل توجهی در رشد روابط تجاری میان دو کشور ایفا کنند چرا که در این شرایط ارتباط برقرار کردن میان کسب و کارهای دو کشور به مراتب آسانتر است.
در حالی که جهانی شدن رشد قابل توجهی یافته و میزان صادرات بین المللی کالاهای تجاری طبق آمار سازمان تجارت جهانی از پانزده هزار میلیارد دلار نیز فراتر رفته و میزان صادرات خدمات نیز به نزدیکی پنج هزار میلیارد دلار رسیده است اما بازهم نمیتوان تاثیر عوامل نهادی بر روابط تجاری را نادیده گرفت به طوری که نتایج یک بررسی که توسط واحد تحقیقات اکونومیست انجام شده نشان میدهد که 6 درصد شرکت هایی که با شرکت های خارجی روابط تجاری دارند تاکنون حداقل یک بار به خاطر مشکلات ارتباطی با شرکت خارجی، زیان مالی قابل توجه دیده اند و تقریبا نیمیاز شرکت ها (به طور دقیق 43 درصد) به دلیل مشکلات ارتباطی زیان های مالی نه چندان قابل توجه را تحمل کرده اند. به همین خاطر نمیتوان نقش مشکلات ارتباطی در معامله با شرکای خارجی را نادیده گرفت. اما این مشکلات ارتباطی به چه دلیل ایجاد میشوند؟ 51 درصد مشکلات ارتباطی به تفاوت های فرهنگی و سنت های متفاوت تجاری در کشورهای مختلف باز میگردد، 49 درصد مشکلات به خاطر تفاوت در هنجارهای محیط کار در کشورهای مختلف است مثلا در کشورهای حوزه اسکاندیناوی مانند سوئد زنان حضور پررنگی در محیط کار دارند و این در حالی است که در کشوری مانند برزیل فرهنگ مردانه ای بر محیط کار حکمفرما است، 27 درصد مشکلات ارتباطی نیز به تفاوت زبانی میان شرکای تجاری مربوط میشود و بالاخره 23 درصد مشکلات نیز به خاطر کیفیت پایین ترجمه به هنگام مذاکرات دو طرفه بوده است (دلیل اینکه جمع درصدهای فوق از صد در صد فراتر میرود این است که در برخی موارد چند عامل به طور مشترک باعث ایجاد مشکلات ارتباطی شده اند.).
البته مشکلات ارتباطی تنها بر تجارت خارجی شرکت ها تاثیرگذار نیست بلکه بر سرمایه گذاری آن ها و ورود به بازار دیگر کشورها نیز تاثیر منفی دارد. جدول زیر نشان میدهد که در کشورهای مختلف، مشکلات ارتباطی تا چه حد بر سرمایه گذاری خارجی شرکت ها تاثیرگذار است:
پیامدهای اقتصادی روابط خارجی برای یک شرکت
در یک نظرسنجی که توسط واحد تحقیقات اکونومیست انجام شده میزان تاثیر روابط یک شرکت با شرکت های خارجی در بهبود کسب و کار شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از مدیران شرکت های مختلف پرسیده شده که بهبود روابط خارجی تا چه میزان بر شاخص های مختلف شرکت از جمله سود، درآمد و سهم بازار تاثیر دارند. نتایج این نظر سنجی در جدول زیر آمده است:
تاثیر روابط خارجی یک شرکت بر عوامل داخلی و خارجی
آقای کنگ که زمانی در سمت مدیریت یک شرکت چینی فعال در زمینه محصولات کشاورزی کار میکرده، میگوید که رابطه با شرکای خارجی برای یک شرکت مانند معاشرت با افرادی تازه و فرهنگ های متفاوت است و نه تنها برای شما بسیار آموزنده است بلکه به طور ناخود آگاه برعملکرد شما نیز تاثیرگذار خواهد بود. جدول زیر نشان میدهد که رابطه با شرکت هایی از دیگر کشورها تا چه حد بر عملکرد شرکت تاثیر دارد. جدول زیر به گونه ای است که برای هر مورد درصد تاثیرگذاری ذکر شده است و نباید به دلیل زیر هم قرار گرفتن اعداد این تصور ایجاد شود که مجموع آن ها باید 100 شود.
آیا تفاوت های فرهنگی به نفع اقتصادهای در حال توسعه عمل میکنند؟
شاید در ابتدا اینگونه به نظر برسد که تفاوت های ارتباطی به یک میزان بر تجارت خارجی شرکت های کشورهای مختلف تاثیرگذار است و حتی شاید برخی ادعا کنند که پیشینه بیشتر شرکت های اقتصادهای توسعه یافته در دیگر کشورها در مقایسه با شرکت های اقتصادهای در حال توسعه باعث میشود که شرکت ها از مشکلات ارتباطی بهره بیشتری ببرند چرا که با آن بیشتر تطبیق یافته اند اما نانسی ادلر از دانشگاه مک گیل کانادا اعتقاد دارد که شرکت های اقتصادهای در حال توسعه نسبت به شرکت های اقتصادهای توسعه یافته عملکرد بهتری در مواجهه با مشکلات ارتباطی داشته اند. او میگوید که غربی ها به طور طبیعی گمان میکنند که افراد در شرکت های خارجی تمایل دارند که مانند آن ها باشند و از فرهنگ کاری آن ها الگوبرداری کنند و به همین خاطر مدیران این شرکت ها دلیلی نمیبینند که وقت چندانی را صرف آشنایی و هماهنگ شدن با فرهنگ کاری در دیگر کشورها کنند اما شرکت های اقتصادهای در حال توسعه مانند چین هنگام مبادلات خارجی تلاش میکنند که فرهنگ خود را به فرهنگ کاری شرکای تجاری خود نزدیک کنند. برای مثال مدیر یک شرکت بازرسی به دیده بان میگوید یکبار که برای مذاکره با مدیر شرکت کره ای به دفتر این شرکت در تهران رفته بود متوجه شد که مدیران میانی شرکت در محیط کار کفش های خود را در میآورند و دمپایی های راحت تری استفاده میکنند، او با تعجب از مدیر کره ای پرسیده بود که آیا آن ها در کشور خودشان نیز چنین رفتاری را انجام میدهند که با پاسخ منفی مدیر کره ای مواجه شده بود. مثال فوق به خوبی نشان میدهد که چگونه رفتاری که در محیط کاری یک کشور مرسوم است میتواند به بخشی از فرهنگ کاری یک شرکت خارجی فعال در آن کشور تبدیل شود. البته به سختی میتوان چنین مواردی را در شرکت های غربی حاضر در دیگر کشورها یافت و به همین خاطر است که نانسی ادلر اعتقاد دارد شرکت های اقتصادهای در حال توسعه عملکرد بهتری در تطبیق پذیری با مشکلات ارتباطی داشته اند. او میگوید که شرکت های اقتصادهای در حال توسعه فکر نمیکنند که دیگران باید مانند آن ها رفتار کنند و با احترام و انطباق پذیری بیشتری با فرهنگ های دیگر برخورد میکنند.
چه عاملی بیشترین نقش را در برقراری روابط موثر با شرکت های خارجی ایفا میکند؟
اگر مدیران یک کسب و کار تصمیم بگیرند که روابط خارجی خود را توسعه دهند، باید در این زمینه از آمادگی لازم برخوردار باشند چرا که همانطور که در بخش های قبلی نیز نشان داده شد، عدم توجه به ملزومات ورود به صحنه بین المللی میتواند حتی با ضرر و زیان مالی نیز همراه باشد. در جدول زیر مواردی آمده اند که بیشترین نقش را در برقراری روابط موثر با شرکای خارجی ایفا میکنند.
3535
نظر شما