رضا آشفته: در این سالها آدمهای بسیاری به اداره کل هنرهای نمایشی آمدهاند و هر یک در مدتزمانی کمتر از یک یا دو سال سکاندار موقتی تئاتر بودهاند. بیشتر این افراد از مشکلاتی مشابه سخن گفتهاند و از اتفاقاتی تکراری نالیدهاند. هنرمندان عرصه هنرهای نمایشی هم معتقدند که تا این مشکلات برطرف نشود اوضاع این هنر در ایران آنگونه که باید بسامان نمیشود. حسین طاهری آخرین مدیر این اداره بود که دوران مدیریتش حدود یک سال طول کشید و با نگارش متن استعفا به کار خود پایان داد.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم که طرف خطاب طاهری در نامه استعفا بود، ضمن موافقت با رفتن او از اداره کل هنرهای نمایشی، از علی مرادخانی معاون هنریاش خواست که فعلاً فردی را بهعنوان سرپرست این حوزه انتخاب و معرفی کند.
حالا اردشیر صالح پور که پیش از این بهعنوان دبیر جشنواره سی و سوم فجر معرفیشده بود، با حکم مرادخانی سرپرست اداره کل هنرهای نمایشی شده است.
با 5 چهره تئاتری با گرایشهای مختلف، درباره ویژگیهای مدیر آینده اداره کل هنرهای نمایشی ارشاد و مشکلات این حوزه صحبت کردهایم که میخوانید:
هفت ویژگی مهم
دکتر قطبالدین صادقی، کارگردان و مدرس تئاتر میگوید که برای بسامان کردن وضعیت تئاتر مدیری که برای این حوزه انتخاب میشود باید هفت ویژگی داشته باشد.
این هفت ویژگی به گفته او عبارتاند از: 1. مدیر باید باسواد باشد و دارای تجربیات و شناخت هنری باشد که بتواند در این فضای هنری انعطاف لازم را برای ایجاد تعامل به وجود آورد. 2. باید آدمهای این عرصه را بشناسد وگرنه بدون شناخت افراد نمیتواند کاری را از پیش ببرد. 3. اختیارات مالی داشته باشد چون این مسئله خیلی مهم است. 4. برنامه داشته باشد؛ باید بداند چهکار میخواهد بکند. چون اگر برنامه نداشته باشد، نمیتواند حرکتی بکند. 5. این مدیر برای اجرایی شدن برنامههایش نیاز به گروهی توانمند دارد. 6. مدیر باید احترام به آزادی و تخیل هنرمند بگذارد و نباید سانسورچی باشد. 7. روح عدالت را رعایت کند و اهل باندبازی و مافیا نباشد.
صادقی میگوید که اینها ویژگیهای یک مدیر خوب است که درنهایت انسانها را مهمترین سرمایه خود میداند تا بتواند برایشان بستر مناسبی برای کار کردن ایجاد کند.
همفکری هنرمندان
محمدرضا خاکی، کارگردان و مدرس تئاتر هم بر ریشهدار بودن مشکلات این هنر تأکید میکند و عوض شدن مدیر را راهحلی برای بهتر شدن وضعیت تئاتر نمیداند. او میگوید باید دلایل کنارهگیری حسین طاهری را بررسی کرد و اگر نبودن بودجه و مداخله بدون هماهنگی اتفاق افتاده، باید جلوی این موارد را گرفت وگرنه مدیر بعدی هم با این شرایط نمیتواند کار کند.
او تأکید میکند که با همفکری هنرمندان باید به دنبال حل این مشکلات باشیم. به گفته خاکی در اوضاعواحوال فعلی کسی میتواند مدیر بهتری باشد که اول خیرخواه باشد، دوم سواد و دانش تئاتری داشته باشد، چون دستگاه ارشاد انگار هیچگاه به چنین مدیری فکر نمیکرده و فقط کسانی را میآورد که انجام وظیفه کنند. سوم مدیر باید ایده داشته باشد و به دنبال تغییر و تحول برود.
خاکی همه آدمها را خوب و محترم میداند اما معتقد است که با این صفات نمیشود مدیریت کرد، آدمی باید مدیر شود که بتواند در جامعه پیوستگی و هماهنگی ایجاد کند. کسی که بتواند برای تئاتر جایگاه و اعتباری ایجاد کند زیرا در شرایط فعلی مدیران فقط اداری عمل میکند، درحالیکه در حوزه تئاتر باید مدیریت فرهنگی مشهودتر و بارزتر باشد.
او بر این عقیده است که آدم دلسوز و خواهان تغییر و تحول و دارای ایدههای ناب در ایران بسیار داریم اما ارشاد سراغ این مدیران نمیرود.
خاکی معتقد است: باید کسی مدیر تئاتر ایران شود که مورد وثوق جامعه باشد و فقط آدم خوب بودن کفایت نمیکند بلکه باید مدیر توانا باشد و اهل تئاتر را بشناسد و با تئاتر آشنا باشد. خاکی تأکید میکند: آدمهایی هستند که دلشان برای تئاتر میسوزد و دغدغهشان اعتلای تئاتر کشور است، اینان مدیران خوبی خواهند شد اگر اختیاردار شوند.
مشکلات ریشهای
علیرضا کوشک جلالی که اکنون نمایش «خدای کشتار» ش در تبریز در حال اجراست، بر این باور است که ساختار مدیریتی باید از ریشه تغییر کند و اگر تغییر نکند بهترین مدیر هم نمیتواند در این فضا کاری از پیش ببرد. چون هرکسی وارد این فضا شود، صد درصد دچار مشکل میشود.
او مشکل ما در تئاتر و دیگر عرصههای هنری، آموزشی، ورزشی و... مشکل سخت افرازی میداند و میگوید: بودجۀ کم، سالنهای محدود و غیراستاندارد، شیوههای آموزشی از رده خارجشده مثل بختک بر پیکر نحیف تئاتر افتاده است و باعث درگیری شبانهروزی هنرمندان با مدیران و حتی به جان هم افتادن هنرمندان با یکدیگر شده است که نمونههایش را در چند ماه اخیر هم فراوان دیدیم.
کوشک جلالی تأکید میکند: در این شرایط وانفسا یک مدیر دلسوز و کارآمد نقش بهتری میتواند بازی کند.
او نمیداند مسئول بینظمی و نابسامانی کیست؟ اما یاد آورد میشود تا بودجۀ کافی به تئاتر داده نشود تا سالنهای نمایش اضافه نشود تا به جوانهای خوشذوق میدان ندهیم تا سیستم آموزشی و مدیریت از بنیان عوض نشود و ضابطه بهجای رابطه ننشیند و بودجه جشنوارههای ریزودرشت (کممصرف و گاه بیمصرف) برای مسائل اساسی تئاتر خرج نشود، در به همین پاشنه میچرخد.
شنونده باشد
علی عابدی کارگردان، اوضاع کنونی مالی مرکز هنرهای نمایشی را خوب نمیداند و معتقد است هرکسی در آینده مدیر بشود، با این شرایط کار شایستهای نمیتواند انجام دهد.
او انتظار دارد مدیر این حوزه، دستکم حرف اهل تئاتر را بشنود.
شورایی شدن مدیریت
اصغری خلیلی، کارگردان نیز تأکید میکند مدیری باید حاکم بر این وضعیت نابسامان شود که دستکم اهل تئاتر را بشناسد و نیاز هم نیست او فقط تئاتری باشد، بلکه باید او آگاه بر مدیریت فرهنگی باشد و در کنارش فردی باشد که به مسائل اقتصادی و مالی آگاه باشد. همچنین باید شورایی درست کند که بتوانند در حل مسائل همفکری کنند.
او هیچ گزینهای را ایده آل نمیداند، مگر اینکه مجموعه اینها در کنار هم و به شکل شورایی بتوانند مدیریت کلان تئاتر کشور را انجام دهند.
5757
نظر شما