علیرضا مهاجر: نوروز سال 1389 با افزایش 20 تا 30 درصدی قیمت بلیت سینما شاهد کاهش استقبال تماشاگران از فیلم های اکران بودیم. مقایسه آمار فروش 20 روز اول فیلمهای اکران عید امسال نسبت به سال گذشته دلیل این مدعا است.
به عنوان مثال در سال 88 فیلم «سوپر استار» در 20 روز اول فروش خود با متوسط بلیت 2500 تا 3000 تومانی رقمی بالغ بر 320 میلیون تومان فروش داشت، اما در اکران عید امسال فیلم «تسویه حساب» پس از سه سال توقیف با بلیت 3000 الی 4000 تومانی رقمی بالغ بر 307 میلیون تومان فروش داشت که با توجه به افزایش قیمت بلیت خبر از کاهش میزان مخاطبان در شروع اکران امسال سینمای ایران میدهد. البته این استقبال نشدن تنها به همین یک فیلم خلاصه نمیشود.
در نوروز سال گذشته فیلم «بیست» و «وقتی همه خوابیم» در بیست روز اول فروش خود به ترتیب 180 و 250 میلیون تومان فروش داشتند، اما در فروردین امسال فیلمهای هموزن آنها، مانند «هیچ» و «طهران تهران» در همین تعداد روز اکران بالغ بر 130 میلیون تومان فروش داشتند که نشان دهنده رابطه مستقیم کاهش هرچه بیشتری میزان مخاطبان فیلمهای فرهنگی و هنری با افزایش نرخ بلیت است.
همچنین فیلم «سلام بر عشق» که بر پایه الگوهای گیشه ساخته شده رقمی بالغ بر 191 میلیون تومان فروش داشته که در مقایسه با فیلم «مهمان» در سال 86 با فروش 350 میلیون تومانی و یا «زنها فرشتهاند» با فروش 750 میلیون تومانی در سال 87 خبر از کاهش زیاد مخاطبان سینما در سال 89 میدهد.
مقایسه انجام شده نشان میدهد افزایش نرخ بلیت سینما نه تنها تاثیر چندانی بر فروش فیلمهای گیشهای نمیگذارد بلکه باعث کاهش فروش و همچنین کاهش هرچه بیشتر مخاطبان فیلمهای فرهنگی هنری میشود، تاثیری که رفتهرفته باعث زوال و کمرنگتر شدن سینمای بدنه میشود و بارزترین نتیجه آن را میتوان ساخته شدن فیلمهای کلیشهای و امتحان پس داده در گیشه دانست.
از دیگر نتایج منفی افزایش قیمت بلیتهای سینما، محدودیت اکران و کاهش استقبال از فیلمهای مخاطب خاص است، به طوری که با محدود تر شدن دایره انتخاب مخاطبان به علت گرانی بلیت گرایش به فیلمهایی باقی میماند که عموماً گیشهای و طنز و مفرحاند تا انتقادی ، تراژیک یا جدی و اکران فیلمهای فرهنگی اجتماعی با معضلاتی نظیر سالنهای سینمای محدودتر و فروش کمتر رو برو خواهند شد.
تاثیر منفی گرانی بلیتهای سینما تنها به همین جا ختم نمیشود بلکه از یک سو با ثابت ماندن نرخ آثار عرضه شده در شبکه نمایش خانگی و از سوی دیگر افزایش حدود سالیانه قیمت بلیت سینما، سینما رفتن خصوصاً در میان خانوادههای پرجمعیت کمتر و کمتر خواهد شد زیرا صرفه اقتصادی فیلمهای خانگی خیلی بیشتر و کم دردسرتر است و ماحصل آن اتفاقی میشود که در چند سال اخیر با آن روبرو بوده ایم: کاهش فروش فیلم ها و به تبع آن کاهش میزان تماشاگران سینماها.
تمامی عوامل یاد شده دست به دست هم میدهد تا تهیه کننده بخش خصوصی که دغدغه بیشتری برای بازگشت سرمایهاش دارد به ساخت فیلم هایی روی بیاورد که الگوهای کلیشهای طنز و امتحان پس داده را با حضور بازیگران تکراری به کار بگیرد. در نتیجه این مسائل، بدنه باریکی از سینمای ایران باقی میماند که سرشار از فیلمهای طنز و بیارزش خواهد بود که سینماگران فرهنگی را یا وادار به گوشهنشینی و انزوا یا به سفارشی سازی و در تراژدیترین حالت آن به فیلمفارسی سازی وادار میکند.






نظر شما