۰ نفر
۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۳:۳۰
تجربه نو در مبارزات انتخاباتی آمریکا

فارغ از اینکه پیروز رقابت سخت کلینتون-ترامپ در انتخابات 8 نوامبر (18 آبان) چه کسی است؟ اکنون در کانونی‌ترین کشور جهان شاهد رخدادهای کم‌سابقه‌ای هستیم که تجربه و پیامدهای آن دامن‌گیر است. دونالد ترامپ نخستین تجربه آمریکاییان بعد از مک‌کارتی است که توانسته امید‌ها و تردید‌های متضادی را در جامعه آمریکا و جهان سیاست ایجاد کند.

برای نخستین بار صحنه رقابت‌های انتخاباتی امریکائیان از دو رویکرد "سیاست واقعی" جمهوریخواهان و "ایده‌الیسم" دمکرات‌ها مفاهیم تازه‌ای را به میان آورد که در ساده‌ترین بیان می‌توان آن را جدال میان دو رویکرد دانست؛ جدال محافظه‌کارانه براساس سنت‌های ساختاری با رویکرد ساختار شکنی که نظام سیاسی نخبه‌گرا در دموکراسی امریکایی را ابزار رقابت قرار داده است. همین مهم تردید‌ها و گمان‌ها در باره سرانجام انتخاب امریکائیان را سبب شده است.

دونالد ترامپ به گونه‌ای بروز یافته که نماینده هیچیک از نخبگان جمهوریخواه نباشد. او جمعیت خاموش جامعه امریکا را مخاطب خود قرار داده است. به زعم ترامپ اگر بتوان طبقه زیرین و بیگانه با رقابت‌های کشدار نخبگان جمهوریخواه و دموکرات را پای صندوق‌های رأی آورد، آنگاه فاصله 2تا 7درصدی او با کلینتون می‌تواند جهت عکس پیدا کند. از این رو شعارها و برنامه‌هایش مستقیم، ساده و روان و همه فهم است:‌ نابرابری باید پایان یابد؛ فرصت‌های شغلی جوانان امریکایی نباید با مهاجران امریکای لاتینی تقسیم شود؛ باید به خسارت‌های جهانی شدن، تجارت آزاد و مهاجرت پایان داد؛ بازگشت به دوران ریگانیسم چاره کار است؛ چین را باید از نفس انداخت؛ مشارکت با اروپا به شرط قبول هزینه برابر؛ خاورمیانه خود هزینه‌های نزاع‌هایش را بپردازد؛ و ... سرانجام پاکسازی کاخ سفید از کسانی که به تعبیر ترامپ از خون و اعتبار امریکائیان تغذیه می‌کنند.

پیش از این رقابت‌ها میان نخبگان امریکایی برای تصاحب کاخ سفید بیشتر در نقد سیاست‌ها و دستاوردها بود اما اکنون چهره‌ای در میدان کارزار است که صعود او در رقابت‌های درون حزبی و میان حزبی مدیون حمایت‌های نخبگان رسمی نیست. او با تکیه بر سرمایه خود و تحریک افکار عمومی توانسته تا همینجا پیشروی کند. شیوه او برداشتی از همان‌ روشی است که مک کارتی دهه‌ها پیش از این و در نخستین سال‌های آغاز جنگ سرد پیشه کرد. در این‌حال ایده تبلیغاتی او بازگشت به دوران ریاست جمهوری ریگان است که امریکائیان هنوز به خوشی از آن یاد می‌کنند.

اما هیلاری کلینتون اگرچه به عنوان نامزد انتخاباتی دموکرات‌ها در برابر تندی تبلیغات اغواگرانه ترامپ مبارزه می کند اما واقعی‌تر آن است که او را نماینده محافظه‌کار ساختار نظام سیاسی نخبه‌گرای امریکا بدانیم. او اکنون علاوه بر نمایندگی دموکرات‌ها به طریق اولی از ساختار نخبه‌گرایی دفاع می‌کند که جمهوریخواهان نیز در آن شریکند. از این‌رو گمانه‌ها در باره انتخابات هشتم نوامبر وضعیتی ناپایدار را نمایش می‌دهد؛ آیا نظام سیاسی امریکا قادر به تحمل و هضم ترامپ خواهد بود؟ تجربه اروپا در مواجهه با این رویکرد پیش چشم است. اروپا در قبول رویکردهای پوپولیستی کج کرد اما نریخت. معده جهان سرمایه‌داری سخت هضم است. عقلانیت غرب و بالتبع امریکایی ترجیح می‌دهد کلینتون نماینده هر دو جناح دموکرات و جمهوریخواه باشد تا ترامپ که می‌خواهد _ یا چنین ادعا می‌کند _ بنیان تازه‌ای بنا کند. هشتم نوامبر تجربه‌ تازه‌ای در تاریخ سیاسی جهان است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 597684

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 14 =