منطقه موصل یکی از مهمترین مناطق جغرافیایی در کیان ملی سرزمین عراق مطرح بوده است.
عراق عرب همواره به واسطه ویژگیهای خاص جغرافیایی و ژئوپلتیکی که دارا بوده برای بسیاری از کشورها و قدرتهای بزرگ بینالمللی از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، به ویژه جنوب عراق؛ باید بگوییم با توجه به موجودیت این بخش از سرزمین عراق در فلات ایران و کنارههای خلیج فارس این منطقه از اهمیت جدی در مسائل ژئواستراتژیک جهان در وضعیت کنونی و بیش از وضعیت کنونی در آینده برخوردار خواهد بود.
نباید فراموش کرد که خلیج فارس و فلات ایران به گونهای به جای «هارتلند نو»، «نوهارتلند» است و قسمت مرکزی «هارتلند بزرگ» را تشکیل میدهد که در شرق خود هارتلند علیا، یعنی تبت را داراست و در غرب خود هارتلند نو، یعنی خاورمیانه عربی را مستقر میبیند.
در آینده نظم بینالمللی تسلط بر نوهارتلند یعنی فلات ایران و خلیح فارس از اهمیت بسیار استراتژیک در جهت کسب قدرت فزونتر برخوردار است و این را به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت؛ از این جهت موصل و جغرافیای عراق برای قدرتهای بزرگ جهانی از اهمیت جدی برخوردار میشود و سرمایهگذاری که دولتهای ایالات متحده آمریکا، چه در دوران نئوکانها و چه در دوران نئودموکراتها برای آن انجام دادهاند در چارچوب استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن ۲۱ میلادی میگنجد و اهمیت بسیار جدی پیدا میکند.
تأکید من بر قسمتی از عراق است که منتهی به خلیج فارس میشود و تحت عنوان جنوب عراق در چارچوب مسائل شیعیان شکل میگیرد؛ فلذا آنچه اهمیت بیشتری در جغرافیایی عراق دارد نقاط سوقالجیشی است که در این چارجوب اهمیت مییابد.
به هر تقدیر ترکیه به عنوان یکی از بازیگران مهم منطقهای با وجود دولت اسلامگرای ترک سودای تشکیل نوعثمانی در منطقه خاورمیانه عربی را دارد و در پی ایجاد فضای مثبت در جهت تاثیرگذاری بیشتر استراتژیک در معادلات منطقهای و پیرو آن در وضعیت آینده نظام بینالملل است این مسئله موجب شده است که ترکیه در این وضعیت حرکات جدیتری از خود نشان داده و آشکارا خواهان تأثیرگذاری بیشتر در مسائل منطقهای بوده و به پیروی از آن به دنبال کسب امتیاز فزونتر در آینده شکلگیری نظم آینده جهانی باشد.
بر همین اساس داعش امری تکوینی نیست، بلکه امری تأسیسی مانند رژیم حاکم بر تلاویو است که هیچگاه نمیتواند مدعی یک روند تکوینی در شکلدهی به یک جغرافیای ملی باشد.
داعش میتواند بخشهایی را در چارچوبهای میلیتاریستی بگیرد و بر آن مستولی شود اما هیچگاه مشروعیت ملی و سیاسی در بُعد بینالمللی پیدا نخواهد کرد حتی اگر داعش بتواند جغرافیایی را از آن خود کند و برخی دولتهای حاکم بر پایتختهای مختلف مانند اسرائیل نیز آن را به رسمیت بشناسد، اما همواره به عنوان یک معضل ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی در خاورمیانه یا هرجای دیگری که بخواهد استقرار پیدا کند مطرح خواهد بود.
داعش در مقام تمثیل یک صهیونیسم اسلامی در کنار صهیونیسم یهودی در جغرافیای ادبیات سیاسی است لذا آینده آن با توجه به وضعیت کنونی و جهتگیریهای تروریستی و حضور فرماندهان سابق ارتش بعث به عنوان فرماندهان مجرب نظامی در آن بیشتر شبیه به یک موجودیت سیال و فاقد مشروعیت و وجاهت بینالمللی خواهد بود و به عنوان ابزاری در جهت ایجاد فضاهای تنشزا برای حضور و هدفگذاریهای نیابتی از آن استفاده خواهد شد.
نظر شما