شخصیت یعنی مجموعه رفتار، گفتار و کردار ثبات یافته یک شخص که منش و روش او را بنمایاند و این در گستره "فرهنگ" معنی می یابد و مجموعه آن "قدرت" پدید می آورد. عشق به مردم و خدمت و شفقت به خلق در شخصیت فرد تجلی می کند و اگر این "محبت" با کارآمدی و خلاقیت همراه باشد حقیقتاً مردم از مدیریت عالی نظام بهره مند می شوند. بنابراین برای کمک به پیدایی چنین شخصیت هایی در جامعه تعامل دوسویه لازم است. نهادهایی باید بخواهند و بتوانند با سعه صدر، بزرگ منشی، سخاوت و بلندنظری به زمینه سازی و تمهید در چنین موقعیت هایی دست یازند.
اگر چنین شخصیتی ظهور و بروز کرد بی هیچ تردیدی باید تمام امکانات و تسهیلات لازم برای اعمال مدیریت آن فرد فراهم شود و از هرگونه تنگ نظری و مقایسه های ناروا با دیگران به شدت احتراز گردد. اگر او باید سکاندار هدایت یک ملت شود بدون هیچ ملاحظه بایستی از حداکثر امکانات بهره مند شود تا در کمال صحت و سلامت بتواند خلاقانه رفتار کند چگونه است که برای یک مربی فوتبال دهها میلیون دلار هزینه می شود تا تیمی هدایت شود اما برای مهمترین مقام عالی کشور که باید کل مردم را راهبری کند خسّت می کنیم.
البته این بدان معنی نیست که فخر فروشی و تجمل گرایی تبلیغ و ترویج شود بلکه دقیقا بدان معنی است که هر کس به این مقام و موقع رسید و "شخصیت" ویژه پیدا کرد به گونه ای مردم او را برای آن مقام برگزیدند باید چون "فرزند"خویش بستر لازم برای پویایی، پایایی و تفکر خلاق و مدیریت تحول زایش فراهم کنند.
در شرایط احراز مقام رئیس جمهوری در قانون اساسی آمده است از جمله مدیر و مدبر بودن، اما اینکه مدیریت چیست و مدیر واقعی کیست همواره محل بحث بوده است. صرفنظر از مختصات علمی دانش مدیریت و روشهای تجربی و هنری آن به طور کلی مدیر باید "شخصیت" داشته باشد و بهطور اولی رئیس جمهور مملکت باید دارای این ویژگی مهم باشد.
کد خبر 665809
نظر شما