فلینت وهیلاری مان لورت در نوشته‌ای که هافینگتون پست آن را منتشر کرد، جزئیات جدیدی از جلسه پستویی اوباما با خبرنگاران در کاخ سفید را منتشر کردند و با استناد به نقل قول‌های منابع حاضر در جلسه خبر دادند که اوباما احتمالاً آماده پذیرش ادامه برنامه هسته‌ای ایران با نظارت است.

به گزارش رجانیوز، این پیام در حالی از سوی خبرنگاران حاضر در جلسه به تهران منتقل می‌شود که دکتر احمدی‌نژاد هفته گذشته پیشنهاد گفت‌وگوی علنی با رئیس‌جمهوری امریکا را مطرح کرده بود.

ادامه برنامه هسته‌ای ایران اگر به معنای ادامه غنی‌سازی باشد، همان چیزی است که جمهوری اسلامی بارها بر آن تأکید و خاطرنشان کرده است که پیش شرط تعلیق به معنی بی‌نتیجه بودن هرگونه مذاکره است.

در گزارش زیر مشخص است که اوباما بعد از یک دوره تهدید نظامی ایران که در رسانه‌های غربی علیه ایران پر رنگ شد و حتی رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا نیز برای اولین بار صراحتاً از وجود طرحی برای اقدام نظامی علیه ایران سخن گفت، بلافاصله در صدد تغییر فضا برآمده است.

به گفته دیوید ایگناتوس در واشنگتن پست دستور کار باراک اوباما رئیس جمهور امریکا در صحبت های دو روز قبلش خطاب به گروهی از گزارشگران در کاخ سفید درباره ایران ابلاغ این پیام به رهبران این کشور بود که امریکا ممکن است قراردادی را بپذیرد که به ایران اجازه دهد مادامی که اقدامات اعتماد ساز در تایید منحرف نشدن برنامه هسته ای غیرنظامی اش به سمت ساخت بمب به عمل می‌آورد، به این برنامه ادامه دهد.

اینکه رئیس جمهور امریکا احساس می کند باید گزارشگران غربی را فرابخواند تا پیامی به تهران ابلاغ کند شاخصی بد مبنی بر موفق نشدن دولت اوباما برای برقراری یک مجرای مطمئن برای ارتباط با رهبران ایران است. ایگناتوس خاطر نشان می کند اوباما سال گذشته دو نامه سری برای رهبری جمهوری اسلامی ارسال کرده بود اما اوباما همچنین ترجیح داد به نامه تبریک محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری 2008 پاسخ ندهد، کاری که احمدی نژاد گفت بی سابقه بود و انجامش برای وی آسان نبود. نامه های اوباما به آیت‌الله خامنه‌ای در تهران تلاش برای تماس با مقامی بالاتر از رئیس جمهور منتخب ایران قلمداد شد. اما تکراری دیگر از تلاش دولت‌های امریکا برای برقراری مجاری ارتباطی با رهبران ایران به طور منفرد و نه رفتار با جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام، الگویی شکست خورده است که به رسوایی رونالد ریگان در مسئله ایران کنترا باز می گردد و نه خوشایند آیت الله خامنه ای است نه احمدی نژاد.

به علاوه معلوم نیست ایرانیان هر پیامی را که رئیس جمهور امریکا سعی کند از طریق ملاقاتش با گروهی از گزارشگران غربی ابلاغ کند، دریافت کنند. به نظر می‌رسد همه گزارشگران نیز پیام را نگرفته اند. در حالی که ایگناتوس بر عمق تفکر راهبردی و علاقه واقعی اوباما به یک راه حل صلح آمیز برای مسئله هسته ای تاکید می کند. پیتر دیوید اقتصاددان گزارش می دهد اوباما هیچ سیاست جدیدی ارائه نداد و بیشتر درباره گزینه های نامشخص دیگر صحبت کرد.

مارک امبیندر از نشریه آتلانتیک معتقد است نکته واقعی ابلاغ این پیام به شنوندگان بین المللی غیر ایرانی و داخل امریکا بود که سیاست اوباما مبنی بر تعامل توأم با تحریم تاثیر مطلوبی در منزوی ساختن ایران از جامعه بین الملل داشته است و حداقل یک سال طول می‌کشد تا تهران به توانایی فرار هسته ای رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت که به لحاظ نظری ممکن باشد، حتی نزدیک شود.

جفری گلدبرگ همکار امبیندر این برداشت را داشت که آن جلسه نوعی موفقیت برای گروه امنیت ملی اوباما بود. ایگناتوس و چند تن دیگر از حضار گزارش دادند رئیس جمهور به نشانه هایی از تاثیرات سیاسی تحریم های جدید علیه ایران اشاره کرد. یک مقام عالی رتبه دولت اوباما به خصوص به اعتصاب بازار در ماه گذشته به عنوان مثال اشاره کرد اما این شاخص بد دیگری در این خصوص است که تجزیه و تحلیل دولت اوباما از رویدادهای داخلی ایران بر چه اطلاعات بدی استوار است. اعتصاب بازار که عملا تکرار رویداد مشابهی در سال 2008 بود، عمدتاً تلاشی موفق توسط نخبگان تجاری سنتی برای مقاومت در برابر اعمال مالیات های اضافی از سوی دولت ایران بود چیزی که صندوق بین المللی پول توصیه می کند هیچ نشانه ای وجود ندارد که بازاری ها اکنون در نتیجه تحریم ها به آنچه که از جنبش سبز باقی مانده، پیوسته اند اما صرف نظر از همه این مسائل بررسی مضمون اصلی اظهارات رئیس جمهور امریکا مهم است.

ایده های اوباما درباره تعامل با جمهوری اسلامی در یک سطح تعمیم نسبتا بالا بد نیست و قطعا از ایده های اکثر مقامات اصلی و فرعی کابینه که وی آن‌ها را برای کار بر روی سیاست مربوط به ایران تعیین کرده است، بسیار بهتر است اما مانند گذشته سؤال واقعی این است که آیا اوباما حاضر است سرمایه سیاسی کار با فرض مخاطرات سیاسی را توسعه دهد و تصمیمات سختی در زمینه سیاست اتخاذ کند که ایده های آن را در مقابل تهران موثر سازد. تاکنون اوباما آمادگی چنین کاری نداشته است و همین امر نه سرسختی ایران یا اختلافات داخلی ادعا شده، علت واقعی بی ثمر بودن تلاش های وی برای تعامل بوده است.

در جبهه هسته ای، مسئله اصلی این است که آیا امادگی بسیار محدود رئیس جمهور برای پذیرش قراردادی که به تهران اجازه دهد برنامه هسته ای غیرنظامی اش را حفظ کند، تمایل به پذیرش ادامه غنی سازی اورانیم تحت پادمان بین المللی در خاک ایران را هم شامل می شود یا نه.

قبل از مذاکرات هسته ای جدید که احتمالاً ماه آینده آغاز خواهد شد، برخی مقامات ایران می گویند اگر جامعه بین‌الملل تأمین سوخت جدید برای راکتور تحقیقاتی تهران را تضمین کند و بیانیه مشترک ایران با برزیل و ترکیه در خصوص موضوعات هسته ای را بپذیرد، حاضر است غنی سازی اورانیم تا سطح 20 درصد را که برای تامین سوخت راکتور تهران لازم است، متوقف کند. چیز تازه ای در این مواضع ایران که قطعا نتیجه تشدید تحریم های بین الملل امریکا و اروپا نیست روی نداده است. ایرانیان از ابتدای مطرح شدن موضوع سوخت راکتور تهران تلاش برای غنی سازی 20 درصدی را به همکاری نکردن جامعه بین الملل برای کمک به تأمین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران ارتباط داده بود.

ایران با وجود چند قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر توقف همه فعالیت های غنی سازی در این کشور می خواهد حق آن در غنی سازی اورانیم به عنوان یک شرط مهم برای پیشرفت به سمت یک قرارداد هسته ای بزرگتر به رسمیت شناخته شود.

دولت اوباما همچنان درگیر اختلاف نظرهای داخلی درمورد مسئله غنی سازی است. اگر اوباما بالاخره حاضر شود نقشی واقعی در این مسئله ایفا کند و غنی سازی تحت نظارت در ایران را بپذیرد، می تواند به یک توافق هسته ای دست یابد و روابط با جمهوری اسلامی را در مسیر مثبت تری قرار دهد. اوباما اگر این کار را نکند، فرصت دیگری را برای دیپلماسی موثر در قبال تهران از دست خواهد داد.

در مسئله افغانستان سوال اصلی این است که آیا اوباما واقعا مایل است اقدامات لازم را اتخاذ کند که به ایران نشان دهد منافع ان در افغانستان در واقع هنوز با منافع امریکا مرتبط است. در پی حملات تروریستی یازده سپتامبر 2001، تهران با امریکا در افغانستان همکاری کرد. از جمله برای آنکه واشنگتن را به بازنگری در خصومت دیرینه اش در قبال جمهوری اسلامی ترغیب کند اما تهران همچنین از آن جهت همکاری کرد که اظهارات امریکا را پذیرفت که واشنگتن خواهان افغانستانی مستقل و با ثبات است که با ایران خصومت نخواهد داشت. هیلاری مان لورت یکی از معدود مقامات امریکا در مباحثات با همتایان ایرانی در مورد نحوه برخورد با افغانستان و القاعده طی این دوره بود.

اکنون که دولت اوباما به تلاش‌های حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان برای مذاکره با طالبان در مورد تقسیم قدرت به عنوان راهی برای تسهیل روند کاهش نیروهای امریکایی رضایت می دهد، تهران دیگر قائل به حسن نیت واشنگتن یا کفایت رهبردی ان در افغانستان نیست. اوباما و مشاورانش ظاهرا درک نمی کنند اوضاع در افغانستان از نقطه نظر ایران چقدر تغییر کرده است. امروز اوباما باید گام های مثبتی بردارد که سیاست گذاران ایران را متقاعد سازد قصد ندارد افغانستان را به طالبان قویا ضد ایران و حامیان خارجی اصلی آن یعنی پاکستان و عربستان سعودی که دو رقیب منطقه ای مهم ایران هستند، تحویل دهد. در غیر این‌صورت، افغانستان احتمالا به یک نقطه تنش فزاینده بین واشنگتن و تهران نه عرصه ای برای همکاری تبدیل می شود.

از یک دیدگاه مثبت، صحبت های اوباما حداقل تایید می کند وی معتقد نیست هیچ علتی در کوتاه مدت یا میان مدت برای رویارویی نظامی وجود داشته باشد اما در عین حال، هیچ دلیلی ارائه نمی دهد که اوباما یک طرح اساسی برای قرار دادن روابط امریکا- ایران بر مبنای با ثبات تر و به لحاظ راهبردی مؤثرتر داشته باشد.

کد خبر 82598

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علي IR ۰۳:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۵/۱۸
    0 0
    خودت هم نفهميدي چي نوشتي!
  • علي IR ۰۳:۰۷ - ۱۳۸۹/۰۵/۱۸
    0 0
    خودت هم نفهميدي چي نوشتي!