استاد مرتضی مطهری- سوره مبارکه «ضحى» از اولین سوره‏هایى است که بر پیغمبر اکرم(ص) وحى شده است.

در شأن نزول این سوره گفته شده است که این سوره بعد از مدتى انقطاع وحى نازل شد؛ یعنى در ابتداى بعثت‏بعد از دو سه نوبت که وحى نازل شد، مدتى وحى نازل نشد و آن حال براى پیغمبراکرم رخ نداد.1 پیغمبر اکرم ‏در اندوه سختى فرو رفت که نکند وحى و این لطف و عنایت حق از او گرفته شده باشد. مکرر گفته‏ایم هر کسى ‏در هر درجه و مرتبه‏اى که هست، در مقابل خدا مسئولیتى و تکلیفى دارد و هر چه بالاتر برود، دغدغه‏اش ‏بسى بیشتر است. به هر حال گفته‏اند که براى آن حضرت ناراحتى شدیدى پیدا شد که نکند وحى از او باز گرفته شده باشد و حتى نکند که مورد خشم الهى قرار گرفته و طرد شده باشد. این است که مى‏گویند در این مدت انقطاع وحى ‏آنچنان ناراحتى به پیغمبراکرم دست داد که شاید براى ما غیر قابل تصور باشد. این سوره نازل شد. لحن این ‏سوره لحن فوق‏العاده ملاطفت‏آمیزى نسبت به پیغمبراکرم است. اول مى‏فرماید:

و الضحى. و اللیل اذا سجى. به قسمت‌هاى اول روز (تقریباً ربع اول ‏روز) که آفتاب گسترده مى‏شود2 «ضحى» مى‏گویند. مى‏فرماید: سوگند به وقتى که خورشید نور مى‏گستراند. و اللیل اذا سجى: سوگند به شب آنگاه که پرده مى‏افکند. (یا: آنگاه که آرام مى‏گیرد. هر دو یکى است: چون‏ پرده مى‏افکند آرام مى‏گیرد.) ما ودعک ربک و ما قلى که پروردگارت تو را رها نکرده است، لطف خود را از تو نگرفته است و تو را مورد غضب هم قرار نداده است.

قسم به این دو چیز نکته‏اى دارد و آن این است که در اینجا به اوایل روز و طلوع خورشید و به شب سوگند مى‏خورد، براى اینکه آن حالت پیغمبر که خورشید وحى بر او ظاهر شد و بعد چهره خودش را پنهان کرد، شبیه ‏است به آشکار شدن خورشید ظاهرى و جسمانى و بعد، آمدن شب. کأ نه مى‏فرماید: سوگند به ضحاى وحى و طلوع وحى بر تو و سوگند به مخفى‏ شدن وحى از تو. در حقیقت، اینجا مى‏خواهد این نکته به پیغمبر اکرم گفته ‏شود که مسأله زدن برق وحى و بعد نزدن این برق و اینکه مدتى تو منقطع از وحى بمانى ربطى به این مسأله ‏ندارد که خدا تو را شایسته ندیده باشد، رها کرده و مورد غضب قرار داده باشد، بلکه این حسابى دارد؛ همان‏طور که در عالم ماده و جسمانى اگر خورشید طلوع مى‏کند و بعد شب مى‏آید، شب علامت غضب نیست، بلکه ‏این شب هم در کنار آن روز لازم است، این انقطاع وحى و این شب روحى، براى تو امرى لازم و ضرورى ‏بوده است و باید چنین چیزى واقع مى‏شد.

یک نکته روان‏شناسى

از نظر روان‏شناسى جمله‏اى مى‏گویند که شاید به اینجا هم قابل تطبیق باشد. جمله عجیبى است؛ مى‏گویند: «انسان اسکى را در تابستان یاد مى‏گیرد و شنا را در زمستان!» با اینکه عکس قضیه است و انسان در زمستان‏ اسکى‏بازى مى‏کند و در تابستان شنا مى‏کند. مقصود این است: به طور کلى این یک خصلت روانى براى انسان‏ است که وقتى با کارى مواجه مى‏شود، ابتدا منطبق بر آن کار و آماده براى آن نیست، ولى اگر مدتى این کار را تمرین کند و بعد مدتى تمرین نکند، در خلال مدتى که تمرین نمى‏کند، روح در آن باطن خودش، خودش را براى این وارده جدید آماده مى‏کند بدون اینکه خود انسان توجه داشته باشد. انسان در زمستان اسکى مى‏کند و در تابستان آن را رها مى‏کند؛ ولى خیال نکنید در تابستان حالت روحى‏اش مثل وقتى است که اصلاً اسکى ‏نمى‏کرده، بلکه در این بین روح خودش را براى این تازه وارد آماده مى‏کند. نظیر این است که کشورى که ‏مورد هجوم دشمن واقع مى‏شود و مدتى مى‏جنگد، بعد از جنگ به سرعت خودش را آماده و مجهز مى‏کند به‏طورى که مجهزتر از قبل از جنگ مى‏شود. در بدن انسان به حکم اینکه یک موجود زنده است و در روح ‏انسان به حکم اینکه جوهر حیات است، چنین خصلتى هست.

مسأله مواجهه با وحى چنین چیزى است. وحى براى اولین بار در چهل سالگى بر پیغمبر اکرم(ص) نازل شد بعد از سالها که به اصطلاح دوره تحنف و عبادت او بوده است. وحیى که بر ایشان نازل مى‏شده غیر از وحی هایى است که بر پیغمبران دیگر نازل مى‏شده و درجه فوق‏العاده سنگینى [از وحى] است، به طورى که‏ اولین بارى که وحى بر او نازل مى‏شود مثل اینکه مى‏خواهد تعادل خودش را از دست بدهد، وقتى به خانه ‏مى‏رود مرتب به خدیجه مى‏گوید: «مرا بپوشان مى‏خواهم استراحت کنم.» گویى بار بسیار بسیار سنگینى‏ روى دوش او گذاشته‏اند. با اینکه این بار، روحى و معنوى است، ولى بار روحى، تن انسان را هم خسته‏ مى‏کند. این مدتى که وحى از پیغمبر اکرم منقطع شده بود، درست حالت شب را دارد که دوره آرامش است؛ یعنى ‏حالا مدتى راحتت مى‏گذاریم تا خوب پخته و آماده شوى. این امر به معناى بریده شدن وحى از تو نبود، بلکه ‏به این معنا بود که بعد از آن دو سه ضربه وحى که اول بر تو وارد شد و تو را از خود بى‌خود کرد، مدتى باید آرامش پیدا کنى.

ما ودعک ربک و ما قلى: وقتى که خدا، آن هم خطاب به پیغمبرش، با لحن سوگند حرف مى‏زند خیلى بوى‏ عطوفت مى‏دهد. لحن این سوره لحن فوق‏العاده عطوفت‏آمیزى است. سوگند به آن وقت روز و سوگند به شب‏که وقت آرامش است که پروردگارت تو را رها نکرده و مورد غضب هم قرار نداده است. مى‏فرماید «ربک»؛ همیشه گفته‏ایم در مفهوم «رب» پرورش‏دهندگى و تکمیل‏کنندگى است. خداى مربى و مکمل تو، آن خداى ‏پروردگار تو، آن دستى که تو را پرورش مى‏دهد، تو را رها نکرده و مورد غضب هم قرار نداده است.

وللآخره خیر لک من الاولى: این «لام» در «للآخره» علامت تأکید است. یعنى: و البته و صد البته که انجام ‏تو از آغاز تو بهتر است. با قطع شدن وحى این تصور براى پیغمبر پیش آمد که نکند این یک دولت مستعجل‏ بود. به قول حافظ:

راستـى خاتـم فــیروزه بـواســحاقـى

خوش درخشید، ولى دولت مستعجل بود

این وحى خوش درخشید، ولى نکند که دولت مستعجل باشد. قرآن مى‏فرماید: نه، دولت مستعجل نبود، تو انجامت از آغازت بهتر است، هرچه آغاز خوب بوده، پایان از این هم بهتر است. البته «آخرت» یعنى پایان و انجام، «أولى» یعنى ابتدا. ممکن است اینجا مطلق [انجام و آغاز] مراد باشدکه قهراً معنى چنین مى‏شود: انجام تو از آغازت بهتر است. قهراً جهان آخرتت هم از دنیایت بهتر است. [خلاصه] هر چه رو به آن طرف بروى براى تو بهتر است. بعید نیست که اینجا مقصود همین معناى اعم باشد.

و لسوف یُعطیک ربک فترضى: البته که در آینده خداى تو به تو آنقدر اعطاء کند که تو بدان خشنودگردى. بنابراین بعد از این دو قسم سه مطلب آمد: ما ودعک ربک و ما قلى. خدایت تو را رها نکرده، بدان که‏ مورد لطف و عنایت هستى. وللآخرة خیر لک من الاولى. تازه، نه اینکه مورد لطف و عنایت هستى مثل آنچه که ‏بودى، بلکه آخرت از اولت بهتر هم هست؛ یعنى بیش از پیش مورد لطف و عنایت هستى. پس جمله اول‏ مى‏خواهد بگوید کماکان از تو عنایت گرفته نشده است، و در جمله دوم روى این مطلب تأکید مى‏شود. اما جمله آخر، دیگر مطلب را به نهایت درجه از نظر عنایت مى‏رساند: نه فقط خدا تو را رها نکرده است و نه تنها هرچه پیش برود [عنایت او به تو] بیشتر از پیش است، بلکه خدا آنقدر تو را مورد عنایت قرار خواهد داد که‏ دیگر تو لبریز شوى؛ کأنه مى‏فرماید: به تمام آرزوهایت مى‏رسى.

پی نوشتها:

1. وحی با «اقراء باسم ربک‌الذی خلق» شروع شد و بعد سورة «یا أیها المدثر». دقیقاً نمی‌توان گفت بعد از اینها چه چیزی نازل شد.

2. شاید همان وقتی باشد که در زبان فارسی «چاشت» می‌گویند.

کد خبر 95131

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =