- قطعاً این مطلب، خطرناک‌ترین نوشته من تا امروز در خبرآنلاین است.
- می‌خواستم هفته پیش درباره قضیه گورخواب‌ها بنویسم اما صبر کردم تا جوشش ماجرا کمی فروکش کند، بعد. صبر کردم همه خوب به هم بپرند و فحش و فضیحت بدهند و ماجرا را گردن همدیگر بیندازند و حداکثر بهره‌برداری انتخاباتی را به انجام برسانند، بعد. اما ماجرا پایان ندارد چون هنوز سوژه بهتری برای فحش دادن دوستان به یکدیگر پیدا نشده است، هنوز هم داستان ادامه دارد. دیدم صبر بیشتر از این جایز نیست.
- یک شغل سیاسی تمام‌وقت است؛ حقوق ندارد، ولی مزایایش خوب است.
- قضیۀ دعوا بحمدالله رفع و رجوع شد اما با توجه به این‌که دعوایمان خانوادگی، محرمانه و پشت درهای بسته شکل گرفت، قطعاً آقای محمدجواد کریمی‌قدوسی از آن باخبر می‌شود و فردا هرچه به باجناقم گفته‌ام را می‌گذارد کف دست مطبوعات دلواپس.
- در دولت‌های نهم و دهم، سیب‌زمینی، گوجه فرنگی، ممه، لولو، قطعنامه‌دان، هاله و... تبدیل به نمادهای سیاسی شد و حالا هم قفل و کلید و جاسوییچی و سایر متعلقات آنها...
- قضیۀ قضایا به خودی خود از اهم قضایا به حساب می‌آید. بالاخره باید این قضیه روشن شود که ما اساساً در جریان قضایا به کدام وجه می‌پردازیم. «اهم قضایا» یا «سایر قضایا»؟ قطعاً همین قضیه هم جزو اهم قضایا به حساب می‌آید.
- به مناسبت روز خانواده، پسر وزیر ارتباطات در تلویزیون درباره اوضاع و احوال ارتباطات حرف زده است و البته پدرش هم جواب او را داده.
- باز زمستان شد و هوا بالاپایین شد و آلودگی به سر وقت‌مان آمد. نفس کشیدن سخت شده است از شدت آلودگی. آلودگی، همان آلودگی که دوست ماست. آلودگی، همان آلودگی که خودمان درستش کرده‌ایم، حالا بیخ گلویمان را گرفته و راه نفس را بسته است. باز خودمان یک چیزی درست کردیم که شد بار خاطرمان. همیشه یک چیزهایی درست می‌کنیم که تویش می‌مانیم و هضمش برای خودمان هم سخت می‌شود.
- مشاور رئیس‌جمهور هفته گذشته در یک نشست علمی درباره پوپولیسم حرف زده. بعد هم مصداقی آورده که مثلاً چرا باید صداوسیما برود از یک فروشنده لبو یا یک راننده تاکسی خسته درباره مذاکرات ژنو و حقوق هسته‌ای سؤال کند؟ بعد حدود 20 راننده تاکسی به صورت کاملاً خودجوش و بدون هماهنگی، همگی جلوی دفتر ریاست‌جمهوری سر یک ساعت معین با هم جوش آورده‌اند و تظاهرات کوبنده میلیونی کرده‌اند.
- رئیس دفتر یونیسف در ایران گفته است: «بر اساس مقاله‌ای که وزارت بهداشت در سال 2010 انجام داده است، 16 درصد نوجوانان دختر و 20 درصد نوجوانان پسر، راه انتقال HIV را می‌دانند بنابراین 80 درصد نوجوانان کشور ایران از راه‌های انتقال HIV ایدز بی‌اطلاع هستند.»
