یک فیلم خوب ساخته یک فیلمبردار خوب

"جینگو" اولین فیلم بلند سینمایی تورج اصلانی است که او را به عنوان یکی از بهترین فیلمبرداران نسل جوان می شناسیم که تجربه گرایی و جسارت او در زمینه بازی با نور و تصویر بارها مورد تحسین قرار گرفته است. این فیلم نیز در ادامه همان بازیگوشی و خلاقیت های بصری اصلانی است که در دل روایتی شوخ و شنگ و طناز و سرشار از ایده های تازه و جذاب یکی از نمونه های به یادماندنی فیلم تجربی و خاص به حساب می آید.

فیلم کلاژی از تکه های پراکنده از خاطرات جوانی است که یک روز قبل از پیشگویی تمام شدن دنیا، زندگیش تمام شده و به کما رفته است. تماشای جوان با بدنی به تمامی گچ گرفته با دستانی رو به بالا که او را در وضعیتی معلق میان زمین و هوا نشان می دهد، دقیقا مناسب همان تعلیقی است که نمی داند بهتر است به زندگی با مشکلاتش که انتظارش را می کشد، بازگردد و یا قید زندگی را بزند و برای همیشه از این دنیا برود.
تکرار موتیف وار پرش جوان در هوا که معلوم نیست به سقوط فکر می کند یا می خواهد اوج بگیرد، بر بلاتکلیفی و بی سرو سامانی او در زندگی تاکید دارد که همانقدر که از فراموشی گذشته اش می ترسد، از یادآوری آنچه ممکن است در آینده نصبیش شود، نیز نگران است و به نظر می رسد که همین معلق بودن میان زمین و آسمان بهترین حالتی است که در آن آرامش دارد و مجبور نیست تصمیم بگیرد و انتخاب کند.
به دلیل همین وضعیت معلق شخصیت روایتی که او از خود و دوستان پریشان تر از خودش تعریف می کند، تکه تکه و متداخل و به هم ریخته است و در آن از ترتیب و توالی منظم و خطی زمان و مکان وقایع خبری نیست و مدام از یک واقعه به واقعه دیگر می پرد و همین تداعی های نابهنگام که منجر به پرش های زمانی می شود، دقیقا از ذهن ناآرام و بیقرار جوان برمی آید که مثل خوابگردها در تردید برای انتخاب میان دنیای زندگان و عالم مردگان به سر می برد.
از این رو می بینیم که فیلم با توجه به مضمونش در فرم بصری نیز بیشتر به سمت ناموزون و متزلزل بودن گرایش دارد و انگار همانطور که دنیا در مرز تمام شدن یا نشدن است و شخصیتها میان زمین و هوا می چرخند و شخصیت اصلی در نوسان بین مرگ و زندگی به سر می برد، قابها نیز نوعی بی ثباتی و تعلیق را القا می کنند و به نظر می رسد که هر لحظه آدمها و اشیاء و مکانها در میان این قابها امکان فروپاشی و متلاشی شدن دارند. دقیقا همان مفهوم ناامنی و بی اعتمادی به وضعیتی که در آن به سر می بریم و هیچ دستاویزی برای اطمینان و استحکام در زندگی نمی یابیم.
هرچند فیلم روی بعضی از شخصیتهای پیرامون جوان تمرکز بیشتری می کند و به جزئیات دقیق تری درباره شان می پردازد و از این رو همه شخصیتهای فرعی به یک اندازه مورد توجه قرار نمی گیرند و از داستانکهای مساوی و یکسان برخوردارنمی شوند اما تناسب و هماهنگی کلی میان درونمایه داستانی و سبک بصری فیلم آنقدر درست شکل گرفته است که شیطنت ها و بازیگوشی های نوآورانه و جسورانه تورج اصلانی نه تنها مثل بعضی از نمونه های تجربی دیگر به شلختگی و آشفتگی منجر نشده، بلکه باعث شده با فیلمی روبرو باشیم که همه اجزای آن درصدد کامل کردن یکدیگر و رسیدن به یکدستی و توازن بیشترند و به همین دلیل می توان از ناهماهنگی های کوچکی که گاه پیش می آید، چشم فرو بست و از فیلم لذت برد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 337914

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۲
    1 1
    کسالت بار و باز هم کسالت بار...
  • بی نام A1 ۰۰:۲۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۳
    1 1
    منکه فقط 10دقیقه دیدم و زدم بیرون بعد هم کلی حرص خوردم که با چه مکافاتی رفته بودم داخل !
  • مونا A1 ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۳
    1 0
    بنظرم مشکل بیشتر فیلم های این دوره رو داشت و داستانش کشش تبدیل شدن به فیلم بلند رو نداشت .منم مثل دوستان نتونستم تا آخرش تحمل کنم .شاید یه فیلم 15دقیقه ای خوب میشد
  • بی نام A1 ۱۹:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۴
    1 0
    یک فیلم بد از یک فیلمبردار خوب. کاش همه به تخصص خودشون میپرداختن .