خدایگان کتاب خطی کیست؟ نکاتی در باره تشیع ایران از قرن 6 و 7

محمد تقی دانش پژوه مردی که سالیان سال سرش را از روی نسخه خطی برنداشت، فهرست نوشت، کتاب و رساله تصحیح کرد، کتابشناسی تدوین کرد و یکسره به کتاب و میراث مخطوط این کشور خدمت کرد.... و اینجا گزارشی از چاپ نهایه شیخ طوسی توسط او یادداشت هایی در مقدمه آن که به کار تشیع در ایران می آید.

خدایگان کتاب و نسخه خطی، عنوانی است زیبنده محمد تقی دانش پژوه (1290 _ 1375)، مردی که در حوزه معرفی نسخه های خطی کاری کارستان کرد، و این فقط یکی از هنرهای او بود که البته در آن شاخص و برجسته بود.

کار مهم دیگرش تصحیح دهها اثر نفیس و یگانه اعم از کتاب و رساله بود. او از هر امکان و فرصتی که در اختیار داشت برای شناساندن میراث مخطوط و تصحیح آنچه مفید تشخیص می داد، استفاده کرد و انصافا باید گفت هم خودش شرایط لازم را از فهم و درک بهترین ها داشت و هم خوش شانس بود آنچنان که کسانی از قبیل مشکوة و مهدوی و افشار در اطرافش باشند و در نشر آثارش کمک کنند. هرچه بود همت مردانه داشت و همین سبب شد در حوزه نسخ خطی بر گردن کتاب ایرانی بلکه هر ایرانی و تمدن ایرانی حقی داشته باشد.

رسول جعفریان

من به شخصه یک بار خدمتشان رسیدم و آن هم همراه مرحوم سید عبدالعزیز طباطبائی بود، اما بیش از همه از فهارس او، از آثار تصحیح شده او و از تحقیقات ممتع او در باره نسخ خطی و گزارش هایی که در این جا و آنجا نوشته بارها و بارها استفاده کرده ام. تسلط شگفت او در معرفی نسخه ها، ارائه اطلاعات جانبی، بدون آن که تفصیل بلاطائل بدهد و خواننده را خسته کند، یکی از وجوه تمایز او از دیگران است که خداوند، رفتگان از آن ها را بیامرزد و ماندگان را طول عمر با برکت دهاد.

مرحوم افشار در مقاله ای با عنوان یادی از محمد تقی دانش پژوه وی را به خوبی معرفی کرده و همانجا نوشته است: «اغراق نیست اگر گفته شود که دانش پژوه رقمی نزدیک به صد هزار نسخ خطی را یک به یک دیده و بررسی کرده و آنها را که شایسته معرفی دانسته در مقاله ها و مقدمه های خود بی تابانه شناسانده است». (نامه فرهنگستان 2/ 3 ص 8). افشار نزدیک ترین فرد به وی بود و آنچه در تعریف و معرفی وی نوشته همه درست است و دقیق و لازم است تا برای شناخت دانش پژوه آن متن خوانده شود.

رسول جعفریان

باید توجه داشت که در زمینه فهرست نگاری نسخ خطی، فرنگی ها را ه را باز کردند و نشان دادند که نسخه های چه اهمیتی در روشن کردن تاریخ علم دارند. دانش پژوه در این زمینه سنگ تمام گذاشت، چنان که مقدمه ها ی وی بر آثار مختلف و کارهایی که در فرهنگ ایران زمین از او منتشر شده گواه آن است.
بخش قابل توجهی از کارهای او از تصحیح و گزارش موضوعی نسخ خطی، در حوزه فقه و کلام شیعه بود، آثاری که در شناخت تشیع به ویژه وجهی از آن که مربوط به حوزه ایران بود. برخی از آن آثار مع الاسف همچنان از نظر پژوهشگران حوزه تاریخ تشیع بدور مانده است.
یکی از کارهای شگفت این دانشی مرد که مجلد نخست آن را سال 42 یعنی بیش از پنجاه سال قبل آن را منتشر کرد، ارائه تصحیحی از نهایه شیخ طوسی، شامل متن عربی و متن فارسی کهن آن بود. می دانیم که نهایه از مهم ترین آثار فقهی شیعه است و نه تنها متن عربی آن ارزش ویژه ای دارد، بلکه متن فارسی آن هم به لحاظ مذهبی و هم زبان فارسی، از آثار بسیار مهم و با ارزش است. اثری که حقش بود طی این سالها مورد تامل و بازشناسی قرار گرفته و در باره آن گزارش ها و تحقیقات ویژه صورت گیرد.
کتاب یاد شده مرحوم دانش پژوه را در مسیری انداخت که سبب شد آثار دیگری در فقه فارسی را از سنی و شیعه مورد بازشناسی قرار داده و کتاب با ارزش فهرستواره فقه هزار و چهارصد ساله فارسی را پدید آورد.
27 آذر سال آینده، بیستمین سال درگذشت مرحوم دانش پژوه است و این یادداشت را نخست برای آن نوشتم تا یادآوری کنم اگر ممکن است مرکزی یا کتابخانه ای در فرصتی که هست در باره این بزرگ مرد دانشی کاری درخور انجام دهد.

هدف دوم بنده، این بود که مروری داشته باشم بر مقدمه چاپ النهایه و اشاراتی که در آن به تاریخ تشیع در ایران است.
همان طور که اشاره کردم چاپ دانش از نهایه، شامل متن عربی و فارسی است به طوری که یک صفحه عربی و صفحه دیگر فارسی همان متن آمده است. هر دوی آنها بر اساس نسخ خطی قابل اعتنا تصحیح و منتشر شده است. متن عربی نهایه از روی پنج نسخه کهن و متن فارسی از روی هشت نسخه به چاپ رسیده است و این در واقع، نخستین چاپ منقح نهایه است.
نخستین نسخه عربی با تاریخ کتابت یکشنبه 18 جمادی الاولی 546 نسخه ای است عربی و حلی که ربطی به حوزه ایران ندارد اما اهمیت آن این است که با دو واسطه از روی نسخه نهایه خود شیخ طوسی، تصحیح شده است.
نسخه دوم نهایه عربی متعلق به محمد امین خنجی بوه و کاتب آن عالمی جاسبی و قمی با نام ابوالقاسم علی بن محمد بن علی بوده و آن را در 1 ذی قعده 579 کتابت کرده است. این اطلاع مهمی از تشیع در جاسب و قم و ری این دوره است. دانش در مجلد سوم نهایه ص 26 توضیحاتی از منابع در باره این جاسبی داده است. جاسب در آن روزگار از بلوکات قم و دارای 12 دیه بوده است (تاریخ قم، ص 58)

رسول جعفریان

نسخه یاد شده، حاوی اجازه روایتی از یک عالم برجسته شیعی کاشانی یعنی ظهیرالدین ابوالفضل محمد بن قطب الدین ابی الحسین سعید بن هبة الله رواندی است که یک سال بعد از کتابت آن یعنی در سال 580 نوشته شده و به کاتب آن یعنی همان جاسبی قمی اجازه داده شده است. پس این همه اشاره به ارتباط عالمان قم و جاسب و کاشان که یک مثلث جغرافیایی را تشکیل می دهد. متن حروفی این اجازه در صفحه 5 مقدمه نهایه آمده است.
همچنین گفتنی است که نسخه مزبور در سال 641 در اختیار شخصی به نام محمد بن علی بن منصور گروکانی قمی بوده است. همین طور در جمادی الثانیه 660 در اختیار محمد بن اسماعیل بن حسن گروکانی بوده است. به گفته استاد علی اشرف صادقی این کروگان روستایی از منطقه جاسب است.
نام یک جاسبی دیگر هم روی این نسخه هست که بدون تاریخ است و از او با عنوان آرانی جاسبی قمی یاد شده است.
نسخه سوم متن عربی نهایه، از کاتبی با نام محمد بن حسین بن محمد بن حسن متعلم است که در روز دوشنبه ای از ماه محرم 627 آن را کتابت کرده است. وی باید ایرانی باشد، زیرا عالمی با نام ابوطالب ابن الحسین حسینی که شاگرد ابوالحسین سعید بن هبة راوندی بوده، به این کاتب اجازه روایتی داده و روی این نسخه آمده است.
بدین ترتیب معلوم می شود که نهایه در دوایر شیعی قم و کاشان و مناطق بین آنها به عنوان کتاب مهم و مرجع شناخته می شده است. در این نسخه عربی، ترجمه فارسی بسیاری از لغات آمده است که مرحوم دانش آنها را در پاورقی این چاپ آورده است.
این نسخه در سال 644 متعلق به نورالدین ابراهیم بن افراسیاب طبری افروز آبادی کیان کلاذی بوده است.
این یادداشت را شخصی به نام بطیطی حافظ در آغاز مجلد دوم نوشته است. این بطیطی می تواند مترجم تبصرة العوام رازی باشد که نسخه عربی آن در کتابخانه سنا هست و بنده هم در تاریخی که او برای مغولان نگاشته و بنده به عنوان اخبار التاتار المغول نوشته و چاپ کردم از او هیچ خبری بدست نیاورده بودم.
متن آن یادداشت ها در صفحه 6 مقدمه نهایه و همچنین شرحی که از این نسخه در فرهنگ ایران زمین توسط خود مرحوم دانش نوشته شده بوده، آمده است.
نسخه چهارم عربی نهایه که دانش از آن استفاده کرده متعلق به مرحوم آیت الله خادمی اصفهانی بوده که از طریق حاج آقا رحیم ارباب در اختیار آقای دانش پژوه قرار گرفته است. این نسخه هم یادداشت های جالبی برای تشیع ایران دارد چرا که دارای دو اجازه قرائت از علامه حلی به نجم الدین ابوعبدالله حسین بن اردشیر بن محمد بن حسن اندرااوذی با تاریخ ربیع الثانی 681 است.
اجازه اول علامه این است: کتاب النهایه مما ألفه الشیخ السعید المرحوم الاعلم الافضل الاکمل ابوجعفر محمد بن الحسن الطوسی قدس الله روحه و نور ضریحه بمحمد و آله الطاهرین. قرأ علیّ الشیخ العالم الفقیه الفاضل الکبیر الزاهد المحقق العلامة نجم الملة و الدین عز الاسلام و المسلمین ابوعبدالله الحسین بن اردشیر بن محمد بن الحسن الاندرااوذی احسن الله توفیقه و تسدیده و أجزل من کل عارفة حظه و مزیده جمیع الجزء الاول من کتاب النهایة .... (ص 7 مقدمه نهایه).

رسول جعفریان

پنجمین نسخه متن عربی نهایه از اوائل قرن دوازدهم هجری است که به نوشته فعلی ما که هدفش اشاره به فوائد تاریخ تشیعی آن مقدمه است، ندارد.
یک نسخه عربی دیگر هم که در این کتاب با رمز «ی» از آن یاد شده متعلق به مرحوم آیت الله علومی یزدی بوده و تاریخ کتابت آن 28 رجب 548 بوده است. کاتب آن علی بن حسن بن علی بن حمزه مقری ورامینی بوده که آن را برای فقیه محمد بن ابی صالح بن محمد الذیمنی (؟) نگاشته است. هرچه هست این نسخه هم مربوط به حوزه تشیع ری و ورامین بوده است.

رسول جعفریان

اما نسخه های متن فارسی هم دارای فوائدی است که در این زمینه قابل استفاده است. در نخستین قدم، اصل ترجمه فارسی نهایه با نثر فارسی کهن، یکی از بهترین آثار ادبی فارسی شیعی به شمار می آید. تاریخ نخستین نسخه محرم 686 است که حواشی فراوانی هم داشته اما مع الاسف به دلیل آسیب موریانه ای بیشتر آنها از بین رفته است.
نسخه دوم از یک دانشمند شیعی کاشانی با نام شهاب بن عزیز بن فضل الله حسنی راوندی است که مجلد نخستین آن را در تاریخ هشتم ماه شوال سال 892 کتاب کرده و مجلد اول آن در 25 ذی قعده 891 (کذا). (مقدمه نهایه، ص 10).
باقی نسخه های صفوی و قاجاری است.
چاپ دانش از متن فارسی و عربی بر اساس نسخه های بالا انجام شده و بدین ترتیب یک اثر فارسی شیعی از یک متن فقهی بسیار با ارزش و از دانشمندی برجسته عرضه شده است.
این چاپ در سه جلد است و مجلد سوم آن در باره شیخ طوسی و آثار او و همین طور سبک و سیاق این ترجمه فارسی سخن گفته شده است.
مرحوم دانش در مجلد سوم از صفحه 27 به بعد در باره این متن فارسی سخن گفته و این گفته را که برخی احتمال داده که ترجمه از خود شیخ طوسی بوده رد کرده و نوشته است که «از سبک فارسی و واژه ها که بکار برده شده بر می آید که دانشمندی آشنای بزبانهای طبرستان دیلمان یا نزدیک آنها این کتاب را به پارسی کرده است».
به گفته وی برخی از شاگردان طوسی مانند حسکای رازی که در ری می زسته و مدرسه داشته و مفید رازی که باز در ری مدرسه داشته و کتابهایی در فقه به فارسی و عربی داشته و حمدانی قزوینی که سال در نجف شاگرد شیخ بوده و در قزوین می زیسته، می توانند مترجمان این اثر باشند. این احتمال در باره قطب راوندی هم وجود دارد که پرسش و پاسخ هایی از او به پارسی در فقه هست می تواند مطرح شود. علائمی هم وجود دارد که بسا ترجمه پس از زندگی محقق حلی یعنی 676 بوده است.
آنچه گذشت یک گزارش اجمالی از چاپ نهایه شامل متن عربی و فارسی توسط مرحوم دانش پژوه بود. در اینجا باید عرض کنم، این اثر همچنان جای کار دارد و به خصوص بهتر است یک مرکز حوزوی این اثر را از نو در دستور کار قرار داده و با توجه به اطلاعات تازه ای که در این نیم قرن بدست آمده، از نو بازسازی شود. باعث تاسف است این متن که از آثار مهم شیعی است، به خصوص فارسی آن در سی دی جامع منابع فقه مرکز نور نیز نیامده است.

رسول جعفریان

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 462407

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • روح الله A1 ۰۴:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
    7 13
    عالی بود استاد
  • بی نام A1 ۰۵:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
    5 8
    اصلا انتخاب عناوینتان خوب نیست. یک چیزی مینویسیدو یک عنوان بی ربط میگذارید کاش علاوه بر دانشتان، یکم فقط یکم قلمتان خوب و شیوا بود
  • بی نام A1 ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
    1 1
    استاد ببخشید کروات این آقای دانش پژوه مشکلی نداره
  • بابا A1 ۲۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
    0 0
    صد هزار؟؟ مگه چند سال عمر کردن؟
  • بی نام IR ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
    0 0
    خوب است حداقل مکانی را به نامش بگذارند تا شناخته شود.رحمه الله.وسلمکم الله.