۰ نفر
۱۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۰

آنگونه که در خبرها آمده است، قرار است از سوی خانه کتاب ،‌ نهادی با عنوان " خانه خبرنگاران کتاب شکل بگیرد که یکی از اهداف آن ایجاد تشکل انجمن خبرنگاران کتاب است".خبری خوش که اگر با ملاحظات یک نهاد صنفی غیروابسته به دولت همراه نباشد ،‌میِ‌تواند در درازمدت به ضد خود بدل شود.

سخن بر سر عدم همکاری نهاد صنفی (هر نهاد صنفی)‌با دولت نیست،چرا که یکی از وظایف اصلی نهادهای صنفی تعامل وگفت وگوی با دولت و استفاده از امکانات آن در چارچوب اساسنامه و آیین‌نامه‌هایی است که نوشته می‌شود.اما بودن زیر چتر دولت نهاد صنفی را به عنصری گوش‌ به فرمان و غیر مستقل تبدیل می‌کند. دولت می‌تواند در شکل گیری یک نهاد و راهنمایی‌های اولیه برای تشکیل چنین تشکلی گام‌های عملی و‌آغازین را بردارد،‌اما ادامه مسیر تنها زمانی به توفیق خواهد انجامید که نهاد صنفی مستقل باشد و بتواند از منافع اعضاء‌ در تمامی سطوح آن دفاع کند.

نهادهای صنفی حوزه فرهنگ در ایران همه‌گاه با دو مشکل اساسی روبرو بوده‌اند،‌مشکل اول مسئله‌ای درونی و شخصی است به نام "ترجیح منافع شخصی بر منافع جمعی" که خود معلول دو عامل دیگر است. اول نبود روحیه‌ دموکراتیک در اشخاص و دوم عدم آشنایی با فعالیت‌های صنفی. بخش اول این مشکل را می توان تا اندازه‌ای با آموزش به سامانی رساند ،اگر چه تجربه شخصی نگارنده در چند نهاد صنفی به این جمع‌بندی‌ام رساند که اگر خود فرد روحیه دموکراتیک نداشته باشد ،‌ با هر آسمان و ریسمانی نمی‌توانیم او را به التزام به کار صنفی قلاب کنیم. به قول آن شعر معروف که :
ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش

یا آن نقل قول معروف که خفته را می‌توان بیدار کرد اما آن کس که خود را به خواب زده است، با هر هیابانگ و نهیبی نه تنها امکان بیدار شدن به خود نخواهد داد، که دیگران را هم با عذاب و الم‌های گوناگون روبرو خواهد ساخت. اگر شخصی نخواهد روحیه ‌دموکراتیک داشته باشد،‌یعنی التزام به چارچوب‌ها و قواعد کار صنفی( عمل به آیین‌نامه و اساسنامه)‌ و توجه به سخن دیگر اعضاء و نیز کنار گذاشتن روحیه خودمحوری و خودبرتربینی، به قطع و یقین آن نهاد صنفی به جایی نخواهد رسید.اگر اساسنامه و مراحل نظری کار در یک نهاد صنفی مهمند،‌که هستند، مهمتر از آن روحیه‌همکاری است که باید در افراد مرکزی یک نهاد صنفی وجود داشته باشد. به قول معروف نهاد صنفی هنگامی موفق می‌شود که فرد با روحیه دموکراتیک در یک ساختار دموکراتیک قرار گیرد و نبود هر کدام از این دو به فروپاشی آن نهاد و یا زندگی انگل‌وارش خواهد انجامید.

نگارنده در دوره‌ای بازرس یکی از نهادهای هنری بود و در نشستی یکی از اعضای هیئت مدیره به دبیر و سخنگوی آن نهاد با زبانی محترمانه ،‌اما صریح گفت که وظیفه دبیر نوشتن(و انشاء) مصوبات است و نه چیزی کم یا اضافه. همین سخن و تذکر قانونی و اخلاقی که تنها یادآوری یک وظیفه فراموش شده بود، چنان بر دبیر محترم گران آمد که با عصبانیت بلند شد و ضربه‌ای محکم به میز کوبید که عینک بغل دستی‌اش شکست.

در مقابل نگارنده سال‌ها عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران بودم که متاسفانه چند سالی است به دلیل برخی سوء تفاهما‌ت بی‌وجه در آن را پلمب کرده‌اند.در این انجمن هیچ‌گونه حق‌الجلسه‌ای به اعضای هیئت مدیره داده نمی‌شد.حتی تا سال‌های سال برای ناهار ساندویچ می‌دادند و می گفتند که هزینه دیگر غذاها سنگین است و نباید از جیب انجمن برای این گونه امور هزینه کرد. یا وقتی در سال‌هایی انجمن عهده‌دار برگزاری جشنواره مطبوعات بود، بخشی مهم از دستمزدی که بابت انجام آن از معاونت مطبوعاتی می‌گرفت را ذخیره می‌کرد تا بتواند صرف امورحیاتی‌تر انجمن کند.دو برخورد یادشده در دو نهاد صنفی عرصه فرهنگ نمونه‌هایی است از خوب و بد تجربه کار صنفی در ایران در حوزه فرهنگ.

مشکل دوم سنجاق کردن خود به دولت است و همانند گدایان روز و شب دهانش باز و دستانش به آسمان بلند که کی بودجه‌ای از جایی برسد تا خرج میوه و شیرینی و جلسات بی‌خاصیت آنان شود. تحت چه نامی؟ اینکه چراغ این و آن نهاد نباید خاموش شود؟ در حالی که نهاد صنفی می‌تواند با تعریف طرح‌ها و پروژه‌هایی که تخصص اجرای آن را دارد به بسط و عمق‌بخشیدن به حوزه‌ای که فعالیت می‌کند مدد برساند و دولت را به نکاتی توجه دهد که تا پیش از این همکاری امکانش فراهم نبود. در واقع دولت باید حس کند که به یک نهاد صنفی نیاز دارد تا چرخ‌های سازمانش بهتر بگردد و نه آنکه نهاد صنفی خود وبال گردن دولت شود.

با چنین پیش‌فرض‌هایی است که به گمان نگارنده شکل ‌دهی کانون خبرنگاران کتاب باید به گونه‌ای باشد که در صف اعضای اصلی آن( هیئت موسس یا هیئت مدیره) افرادی قرار گیرند که شور و شوق کار داشته باشند والتزامات کار صنفی و جمعی را بپذیرند و بر پای چنین نهالی آب افشانند و از سر رفع تکلیف و نامی به‌ هم زدن به سراغ این کار نیامده باشند و در درجه دوم با مسائل صنفی آشناباشند.یعنی بینش صنفی داشته باشند و اگر هم ندارند در یک کارگاه چند روزه مشارکت کنند و یا کتاب‌ها و مقالات مرتبط را بخوانندو با پیشکسوتان این عرصه در نهادهای هم عرض گفت وگو کنند تا بتوانند با دانش و اندوخته نظری به سراغ این کار بروند.

در هر حال نهاد صنفی خبرنگاران حوزه کتاب قرار بود بیش از یک دهه قبل تشکیل شود. مساعی بسیاری نیز بر سر این کار نهاده شد. از آقای مسجد جامعی که وزیر ارشاد وقت بودند تا معاون وقت ایشان و برخی روزنامه‌نگاران پیش کسوت همانند سید فرید قاسمی عزیز و ... حتی اساسنامه آن هم تهیه شد، اما به همان دلایل بالا و البته برآمدن دولت آقای احمدی‌نژاد تمام آن رشته‌ها پنبه شد. شاید اگر فرصتی دست دهد برخی از آن تجریبات گذشته درباره شکلی گیری این نهاد را در یادداشتی دیگر بیاورم.

توضیح: اصل این نوشته در سایت خبرگزاری کتاب منتشر شده است.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 368844

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 4 =