به تنها چیزی که فکر می‌کرد، اقتصاد ایران بود. اگر به دهه 60 بار گردیم، خواهیم دید که شرایط و اقتضائات زمانی درون دولت اول آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی یکی از مهم‌ترین دلایلی بود که شرایط ورود تکنوکرات‌ها به کابینه ایشان را فراهم کرد.

مجید سلیمی‌بروجنی: در دولت اول سازندگی، کشور از یک جنگ سنگین 8 ساله رها شده بود و زیرساخت‌ها و تولید کشور، دچار آسیب‌های جدی شده بود. افرادی هم که عموما جذب پست‌های مدیریتی و اجرایی در کابینه می‌شدند، مهندسان و متخصصانی بودند که فارغ از نگاه‌های سیاسی، در موضوع سازندگی ویژگی مشترکی داشتند. گروه‌هایی که به تدریج تکنوکرات‌های دولت هاشمی نام گرفتند.

به جرات می‌توان گفت که آقای هاشمی نقش بارزی در اعمال این شیوه مدیریتی داشتند که در آن از متخصصان هر حوزه برای سرعت بخشیدن به روند بازسازی کشور استفاده می‌شد و برنامه کلان کشور به سمت نوسازی و بازسازی زیرساخت‌ها و صنعت و تولید حرکت کرد. نتیجه کار نیز به سرعت خودش را نشان داد. از کاهش بیکاری به واسطه نیاز به نیروی کار در پروژه‌های متعدد عمرانی گرفته تا رونق تولید داخلی.

از سوی دیگر، به جهت نیاز ارزی کشور برای اجرا کردن پروژه‌های تعریف شده، استفاده از فاینانس و وام‌های خارجی به عنوان اهرم‌های مالی برای راه انداختن و سرعت بخشیدن به پروژه‌ها در داخل کشور ضرورت یافت. در دولت اول و دوم سازندگی، تلاش‌ها بر این بود تا در زمینه اجرایی و عملیاتی مدیریت کشور از سمت چهره‌های صرفا سیاسی به سمت افراد با تجربه فنی و اجرایی لازم در هر حوزه منتقل شود.

خوشبختانه بدنه سیاسی کابینه نیز از این رخداد به خوبی استقبال کرد و به همین دلیل بود که تکنوکرات‌ها در آن دوران، به دور از بازی‌های سیاسی معمول، با یک سرعت قابل قبول اقتصاد کشور را به جلو بردند. در این دوران، «آزادسازی اقتصادی» و «خصوصی‌سازی» به عنوان یک اصل قرار گرفت. بنابراین استراتژی مشارکت گروه‌های خارجی در بخش خصوصی و دولتی به عنوان الگوی مناسبی برای بهبود مدل اقتصاد ایران مطرح شد. این امر در برنامه پنج ساله توسعه به تصویب رسید.

مهم‌ترین محور سیاست‌های دولت هاشمی‌رفسنجانی در جهت تحقق برنامه اول توسعه، تاکید بر نقش بخش خصوصی و حمایت از مشارکت آنها در روند اجرای برنامه بود. در برنامه اول توسعه (1372 - 1368) تشویق بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری مورد تاکید قرار گرفت.

آنچه هاشمی را از چپ و راست متمایز می‌کرد، تفکرات اقتصادی وی بود. ایشان با تمام وجود به اقتصاد آزاد، سرمایه‌داری باور و اعتقاد داشت و معتقد بود که اقتصاد دولتی و غیرکارآمد ایران کاملا باید از بین برود و به جای آن، یک اقتصاد کاملا آزاد جایگزین شود.

در دولت سازندگی همواره به آنچه کشور را جلو می‌برد، فکر می‌کرد. در مسایل اجرایی به شدت پیگیر و دقیق بود و با بحث کارشناسی، گره‌ها را باز می‌کرد. در آن سال‌ها بسیاری منتقد جدی وی بودند، اما ایشان می‌دانست آینده بسیار زود خواهد رسید. در تصورات ایشان، ایران می‌بایست کشوری پیشرفته و توسعه‌یافته می‌شد.

در مجموع می‌توان گفت که هاشمی‌رفسنجانی همواره یک «مدیر بحران پراگماتیک» در سیاست‌های ایران بوده است. نه‌تنها برای نخبگان سیاسی، بلکه برای بسیاری از ایرانیان در قشر متوسط نیز، وی یک چهره سیاسی با اعتبار و مصلحت‌سنج برای حل بحران‌های جاری در اقتصاد، سیاست خارجی و امور داخلی به شمار می‌رود. امروز که آن سنگ صبور به ملکوت اعلی پیوسته، تنها مشتی افسوس برای همه باقی مانده و...

 

35225

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 621495

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۷:۱۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۱
    0 0
    درخصوص موضوع اقتصاد بیشتر از آیت الله هاشمی فقید مقام معظم رهبری تٱکید وتوصیه براجرای اصل ۴۴ قانون اساسی دارند ولی افسوس مدیران دولتی توصیه ایشان رادرست اجرا نکردند وگرنه امروز به کشاورزی نگاه کنید چند درصد بودجه دولت صرف این بخش می شود؟ درحالی که حدود ۲۰ درصد تولید سالانه را انجام می دهد هرجا مردم میدان دار بوده وهستند کارها خوب پیش رفته چه کمی وچه کیفی ما با اعتماد به مردم درخدمات وصنعت نیز می توانیم الگوی منطقه غرب آسیاباشیم.یکی دیگر از ابزارهای حمایت از بخش خدمات اجرای جامع و دقیق قانون حق معنوی است کپی رایت چرا کشور هند بتواند طی سال میلادی گذشته ۱۰۲ میلیارد دلار صادرات نرم افزاررایانه داشته باشد ولی ما نداشته باشیم ؟ جوانان ما کمتر ازامثال هند نیستند باید فرامین رهبری اجراگردد.