هیچ‌گاه کارمند وزارت فرهنگ نبوده‌ام، بدون احتساب عذابی کـه برای انتشار پژوهش‌ها و نگارش‌هایم کشیده‌ام، ۳ بار سر و کارم با زیرمجموعه‌های این وزارتخانه افتاد.

بار اول حدود ۴ سال سردبیری مجله رسانه و تأسیس کتابخانه مرکز رسانه‌ها، مرتبه دوم ۵۲ ماه سکان‌داری نشریه کتاب هفته و دفعه سوم ۲ سال و اندی برای تأسیس مرکز کتاب‌پژوهی ایران. از خدا خواسته‌ام که باد هیچ‌گاه کلاهم را به سوی این وزارتخانه و نهادهای وابسته‌اش نبرد چرا که از خیر کلاه خواهم گذشت.

حتی از طبع و نشر ۶ اثر چاپ نشده‌ام که آثار مرجع در حوزه تاریخ روزنامه‌نگاری محسوب می‌شوند گذشته‌ام و اگر سلامتی از دست رفته‌ام را بازیابم در پی مفر دیگری برای راه‌اندازی مرکز برخط میراث روزنامه‌نگاری ایران خواهم بود که با دولت هیچ سروکاری نداشته باشد.

اما برخود فرض می‌دانم در این زمانه سخنی کاغذی را به اطلاع مؤثران در برگماری وزیر فرهنگ برسانم. دکتر سیدعباس صالحی، انسانی اخلاق‌مدار، پاک‌دست، خداترس و مردم‌دار است. باورمندانه تلاش می‌کند آبادی دنیای دیگران به ویرانی آخرتش نینجامد، در پی کسب آرامش اهل فرهنگ و هنر است. آرامش و آسایش فرهنگ‌مداران و هنرمندان لازم است اما کافی نیست.

بسیاری از پدید آورندگان و آفرینشگران حوزه فرهنگ و هنر، بخصوص کسانی که عمر بر سر حوزه‌های حرفه‌ای خود گذارده‌اند در حال وداع با عرصه‌های یاد شده هستند. چون زمانه، زمینه و چشم‌انداز درخوری برای تداوم فعالیت نمی‌بینند. شمارگان مطبوعات و کتاب حکایت از یک بیماری دارد که از مرز مُسکن گذشته و نیازمند جراحی است.

امیدوارم ایشان پس از آنکه بر اریکه فرهنگ نشست بتواند با 3 برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت بر معضل‌های امروز فائق شود.

* این یادداشت در شماره امروز روزنامه «ایران» منتشر شده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 697872

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 8 =